به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تایمز، این روزها که سریال «نونخ» فصل جدید خود را آغاز کرده و البته تلویزیون فصلهای گذشته آن را به صورت بازپخش روی آنتن میبرد دوباره از «نونخ» و بازیگرانش در کانالهای مجازی و رسانهها صحبت میشود. یکی از کاراکترهای جالب «نونخ»؛ آقا معلم است که یوسف کرمی آن را بازی کرد.
یوسف کرمی بازیگری است که شهرت خود را پیش از رسیدن به تلویزیون، از طریق هنرنمایی در فضای شبکههای اجتماعی کسب کرده و شاید برای اغلب مردمی که تلویزیون نگاه میکنند کرمی با ایفای نقش در « نونخ» شناختهتر شده است.
کرمی در گفتوگو با خبرنگار تایمز از مسائلی که پیش روی هنرمندان است، میگوید و به خصوص از تبعیض در دستمزدها گلایه میکند. مشروح این گفتوگو در ادامه آمده است:
کسانی که از فضایمجازی به تلویزیون آمدند…
* از فضای مجازی به تلویزیون آمدید، در این سالها به غیر از شما چند چهره دیگر مستقیم از کلیپهای اینستاگرامی به سینما و تلویزیون معرفی شدند، فضای مجازی چقدر میتواند در شکلگیری آینده شغلی یک هنرمند تأثیرگذار باشد؟
در گذشته که ما کار را شروع کردیم، فضای مجازی هنوز به این صورت رشد و پیشرفت نکرده بود. اما امروزه که نگاهکنیم، میبینیم فضای مجازی میتواند تبدیل به سکوی پرشی برای دیده شدن و معروف شدن باشد، پس اهمیت بسیاری پیدا میکند. اما در مورد کسانی که از فضای مجازی وارد تلویزیون، سینما و یا رسانههای تصویری شدند، قطعاً یک شاخصهای داشتهاند تا بتوانند تهیهکننده و یا کارگردان را مجاب به همکاری کنند.
آقاخانی به من گفت پیگیر بازی در «نونخ۲» باشم
* چه شد که با « نونخ» همراه شدید؟
سالها پیش در تیم فوتبال هنرمندان با سعید آقاخانی آشنایی و رفاقت داشتم. اما چند سالی گذشت و آقا سعید دیگر سر تمرین فوتبال نیامدند. تا اینکه میخواستم از ایشان به عنوان میهمان در یکی از کنسرتهای کمدیام دعوت کنم؛ به من گفت وسط کار «نون خ۱ » به یادت افتادیم و دیگر دیر بود. اما از من خواست که پیگیر باشم تا حتماً برای همکاری و بازی در «نونخ۲» حضور داشته باشم. به این ترتیب افتخار بازی در فصل دو و فصل سه را داشتم.
* به نظر میرسد ورود هنرمندان جدید به حوزه بازیگری به خصوص وقتی شهرستانی هم باشند، کمی دشوار و سخت است!
قطعاً در شهرستانهای ما استعدادهای ناب و توانمندی وجود دارد. فقط کافی است کشف شوند و به آنها میدان داده شود. متأسفانه در سطح شهرستانها امکانات و فضا برای دیده شدن بسیار کم و ناچیز است و چه بسا خیلی از استعدادهای ناب هیچگاه شناسانده نشده و در همانجا خاموش میشوند. نمونه بارز دیده شدن این استعدادها را ما در سریال پرطرفدار و دوستداشتنی «نونخ» دیدیم.
باید از تنوع اقوام، زبانها و لهجهها درست استفاده کنیم
* استفاده از لهجه مردم مناطق مختلف کشور چه در بطن سریال مانند «پایتخت» و چه در برخی از کاراکترهای موجود در سریالها چقدر میتواند باعث جذابیت و یا برعکس شکست یک سریال باشد؟
ایران سرزمینی با تنوع اقوام و زبانها و لهجههای مختلف است. خیلی دیده شده که استفاده نادرست و نا به جا از زبان و لهجه قومیتها موجی از اعتراض را به وجود آورده است. پس باید پیش از استفاده از لهجه، به دقت کارشناسی و تحقیق به عمل بیاید تا به بهترین شکل ممکن و با رضایت قومیتهای مورد نظر همراه باشد. چنانچه ما این رضایت را در دو سریال پربیننده و دوستداشتنی«پایتخت» و «نونخ» بارها و بارها دیدیم.
* جغرافیای ایران به جز در مواردی چون «پایتخت» و «نونخ» بسیار کم در تلویزیون یا حتی سینما مجال دیده شدن پیدا کرده است، به نظرتان بخشی از موفقیت این دو سریال مدیون پرداخت به جغرافیای ایران است؟
بله؛ به قدری در وجود قومیتهای ایرانی رسم و رسوم و آداب و سنتهای بکر وجود دارد که میتواند برای هرکسی جذاب و دیدنی باشد. یکی ار روشهای نشان دادن این زیبایی ها ساخت سریال و یا مستند است. به ویژه سریالی که میتواند علاوه بر پیگیری قصه و داستان ما را به دیدن این رسم و رسوم آشنا کند. بارها و بارها در برخورد با مردم این را به چشمم دیدم که با چه لذتی از این سنتها سؤال میپرسند. و ما هم تا اندازهای که اطلاعات درست و دقیق داشته باشیم جواب مخاطب را میدهیم.
* چه قومیتی است که جا دارد بیشتر در قالب تلویزیون دیده شود و تا امروز جای خالی آن در سریالهای تلویزیونی دیده شده؟
به نظرم یکی از قومیتهایی که باید بیشتر به مردم شناسانده شود و فرهنگ و رسم و رسومشان نیاز به دیده شدن دارد مردم دوستداشتنی و خونگرم استان سیستان و بلوچستان هستند؛ مردمی با پیشینه تاریخی و فرهنگی بالا، پرتلاش، مهربان و خوش انرژی و داری لهجه و زبانی غنی و خاص.
نگاهی به تبعیضها و دستمزدهای عجیب بازیگران
* به اثر مثبت میدان دادن به هنرمندان شهرستانی اشاره شد، اما در بحث دستمزدها چقدر یک هنرمند شهرستانی با یک سلبریتی از حیث دریافت حقوق برابر است؟
یکی از نقاط تاریک و نابرابر کار در سینما نبودن اِشل خاصی برای پرداخت دستمزد عوامل است. در واقع میتوان از این جمله استفاده کرد که یک عده به گنج و یک عده به رنج. زمانی که هیچگونه شورایی نظارتی بر نحوه قراردادها و نبود رِنج قیمتگذاری دستمزدها وجود نداشته باشد، هرچیزی ممکن است. پس به دفعات میبینیم که بازیگران شایسته و توانمندی با کارنامهای درخشان که در فقر مطلق از دنیا میروند.
انتهای پیام/