به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تایمز، «زمان» آشکار میکند؛ «شهید»، قطبنماست و راه را نشان میدهد؛ بهویژه اگر این شهید، اسطورهای مثل حاج قاسم و خوشبختان و روسفیدانی مثل زائران او باشند؛ مثلاً همین ماجراهای ۱۴۰۱؛ اینکه مردم زیادی از وضع اقتصادی ناراضیاند و اینکه حتی برخی به نحوه اجرای سیاستهای فرهنگی منتقدند بهجای خود؛ چرایی و چگونگی اصلاح این امور هم بهجای خود؛ امّا مسئله از آنجا آغاز شد که سال قبل، مگسهایی، در بیرون از مرزها، بر این زخمها نشستند.
وقتی بدانیم که پشتصحنۀ تحرکات سازمانیافتۀ ضد ایران، عملاً موساد و سیا نشستهاند، میفهمیم که علیکریمیها حدّشان بسیار کمتر از آن است که اپوزیسیون لقب بگیرند؛ آنها نهایتاً در حد نوچه و بازیچهاند، امّا ممکن بود برخی در این یکی دو سال اخیر به این گمان و صرافت بیفتند که علی کریمی لابد خیرخواه است و وطنپرست و میهندوست، که اینچنین با توئیتهای نیشدار خود به آب و آتش میزند تا همه چیز در مملکت از بنیه ویران و خاکستر شود تا مگر احتمالاً در آینده(!) بنایی نو ساخته شود!
مردم که همگی نمیتوانستند بعینه ببینند ذات این حرفهای آنها چیست و او هم البته نمیتوانست بعینه نشان دهد که مقصودش از آن وضعیت آرمانیاش چیست؛ خیلی از دلسوزان هم بسیار تلاش میکردند که بیان کنند و بگویند که این جنایتکاران، نهفقط دشمنان جمهوری اسلامی، که والله، دشمنان تک تک مردم، از هر قوم و قبیله و زبان و مذهبی هستند و این شعارها و اداهای مثلاً آزادیخواهانهشان هم چیزی جز ظاهرسازی برای انتقام بزرگ از یک ملت نیست!
اما زمان گذشت و در ماجرای اسفبار شهادت جمع زیادی از هموطنانمان در کرمان، پردههای تزویر دیگر کامل بالا رفت، علی کریمی که به یک نماد و نشان در ماجراهای ۱۴۰۱ تبدیل شده بود، عنان از کف داد و رخ واقعی را نشان داد، این بار دیگر صراحتاً آشکار کرد که مسئلۀ قومِ پشتپردۀ جریان ضدایران، نهفقط حکومت ایران که تک تک مردماند؛ کودک و بزرگ هم ندارد، زن و مرد هم نمیشناسد، منتقد و غیرمنتقد هم برایشان موضوعیت ندارد؛ هر کس که از این ملت کشته شود، ضدانقلاب بساط سور و ساتش را بهپا میکند.
رذالت اینترنشنالیها و بیبیسیها که پیشتر در ماجرای غزه و خدمتکاری این رذلها برای صهیونیستها واضح شده بود، اما اندک ابهامی که دربارۀ امثال کریمیها برای برخیها باقی مانده بود، این بار در ماجرای کرمان حل شد! علی کریمی نشان داد که «اولئک کالانعام بل هم اضلّ» که قرآن میگوید، توهین نیست، یک توصیف ساده است برای آنها که در مخالفت با حقیقت و همراهی با قساوت، تا انتهای رذالت پیش میروند و با جنایتکاران همدست میشوند، آیا حتی یک جاندار غیرانسان اینچنین از ترور هموطنانش شادمان میشود و به بازماندگانش کنایه میزند؟ قطعاً خیر!
انتهای پیام/+