فتحالله کلانتری کارشناس مسائل سیاسی گفت: «تغییرات پیدرپی در کابینه رژیم صهیونیستی، از جمله جابجاییهای حساس در وزارت جنگ و وزارت خارجه، شکاف عمیقی در ساختار داخلی رژیم ایجاد کرده که بحران سیاسی و نظامی بیسابقهای را نشان میدهد.»
تحلیلگر مسائل راهبردی، جابجاییهای اخیر در کابینه رژیم صهیونیستی را مورد بررسی قرار داد. کلانتری با اشاره به این تغییرات در میانه جنگ و تاثیر آن بر افکار عمومی این رژیم گفت: «در روزهای اخیر، نتانیاهو اقدام به جابجاییهای متعددی در کابینه کرده است که بسیاری از شهرکنشینان رژیم صهیونیستی آن را قابل درک نمیدانند. این تغییرات، نهتنها کمکی به پیروزیهای مورد انتظار رژیم در میدان جنگ نکرده، بلکه نوعی شکست سیاسی و نظامی برای نتانیاهو محسوب میشود.»
وی تاکید کرد که تغییرات در سطح فرماندهان نظامی و امنیتی، که در طول تاریخ هفتاد و شش ساله رژیم صهیونیستی بیسابقه بوده، نشانگر دوگانگی جدی در کابینه است. کلانتری توضیح داد: «در میانه جنگ، این تغییرات به جای بهبود اوضاع، بیشتر نوعی بمب تبلیغاتی بوده است و بیانگر بحران داخلی عمیقی است. رژیم صهیونیستی اکنون بین دوگانه جنگ و مذاکره قرار گرفته و نتانیاهو برای حفظ بقای سیاسی خود دست به چنین اقداماتی زده است.»
کلانتری همچنین به استعفای هشت مقام کلیدی در شش ماه اخیر اشاره کرد و این تغییرات را “زلزله امنیتی” در کابینه نتانیاهو دانست. او افزود: «نتانیاهو تاکنون هشت مقام عالیرتبه را عزل کرده یا از سمت خود کنار گذاشته است. این امر نشاندهنده بحران ساختاری درون رژیم است، بهویژه که این تغییرات استراتژیک و امنیتی در چنین شرایط حساسی رخ داده است.»
وی با اشاره به اختلافات نتانیاهو و یواف گالانت، وزیر جنگ رژیم، افزود: «نتانیاهو پیش از جنگ نیز در پی کاهش قدرت سیستم قضایی و افزایش نفوذ کنست بود تا از حمایت نمایندگان بهرهمند شود و پرونده فساد خود را به حاشیه ببرد. اما این اختلافات باعث اعتراضات مردمی و شکاف عمیق بین نمایندگان کنست شد. در نتیجه، حتی نتانیاهو که یکبار گالانت را از سمت خود برکنار کرده بود، مجبور به ابقای او شد تا فشار اجتماعی و سیاسی موجود را کاهش دهد.»
کلانتری در ادامه تاکید کرد که این تحولات، شکافهای عمیقتری را در ساختار کابینه رژیم به وجود آورده و کابینه نتانیاهو را با چالشهای جدیدی مواجه کرده است.
فشار داخلی بر رژیم صهیونیستی برای آزادی اسرا و تغییرات در سیاستهای جنگی
سید رضی عمادی در ادامه این برنامه بیان داشت: «رژیم صهیونیستی در حالی به جنگ ادامه میدهد که مردم خواهان آزادی اسرا از طریق مذاکره و آتشبس هستند و نارضایتی عمومی و مهاجرت معکوس نشانههای آشکار از شکست راهبردهای جنگی نتانیاهو است.»
تحلیلگر مسائل غرب آسیا، با اشاره به تداوم اعتراضات مردمی در شهرکهای صهیونیستی گفت: «با وجود تخریب غزه و به شهادت رساندن فرماندهان مقاومت، رژیم صهیونیستی همچنان با موجی از اعتراضات مردمی روبهرو است. بخشی از این نارضایتیها به این دلیل است که خانوادههای اسرا معتقدند نتانیاهو برای آزادی اسرا از طریق مذاکره اقدامی انجام نداده و بیشتر بهدنبال قدرتنمایی از طریق جنگ است.»
وی با تاکید بر اینکه حدود دویست نفر از نیروهای صهیونیستی اسیر شدهاند و اکنون کمتر از چهل نفر از آنها در اختیار حماس هستند، افزود: «مردم به این باور رسیدهاند که جنگ، راهی برای آزادی اسرا نیست. با وجود حملات گسترده به زیرساختهای غزه و تخریب آن، رژیم صهیونیستی نتوانسته است اسرای خود را آزاد کند. مردم به این نتیجه رسیدهاند که تنها راه آزادی اسرایشان مذاکره است.»
عمادی در ادامه با اشاره به شکست استراتژی نظامی رژیم صهیونیستی و عدم تحقق اهداف آن در جنوب لبنان بیان کرد: «برنامه نتانیاهو برای تخریب کامل جنوب لبنان نیز محقق نشد. او با تصور تضعیف حزبالله، حملات گستردهای را آغاز کرد، اما به دلیل ساختار شورایی و غیرفردمحور حزبالله، این حملات به نتیجه دلخواه نرسید و رژیم صهیونیستی نتوانست عملیات خود را توسعه دهد.»
وی همچنین به موج استعفای هشت مقام ارشد رژیم و بحران داخلی آنها اشاره کرد و گفت: «در شرایطی که جبهه مقاومت به فرماندهان خود مدال افتخار میدهد، رژیم صهیونیستی در حال برکناری و توبیخ فرماندهان نظامی خود است. این اقدامات و استعفاهای پیاپی، نشاندهنده شکست استراتژی جنگی نتانیاهو و نیاز وی به دستاوردهای تاکتیکی کوچک برای بقای سیاسی است. این بحرانها و نارضایتیهای اجتماعی منجر به مهاجرت معکوس و خروج ساکنان از اراضی اشغالی شده است.»
طوفان الاقصی دوباره جهان را از خواب بیدار کرد
کلانتری در ادامه صحبتهای خود به تحلیل وضعیت داخلی رژیم صهیونیستی پرداخت و گفت: «در حال حاضر در رژیم صهیونیستی دو گروه وجود دارد؛ یک گروه سیاسیون و اعضای کابینه و گروه دیگر امنیتیها و نظامیها که در مقابل هم قرار دارند. یکی از علتهای جابهجایی وزیر جنگ گالانت، مخالفت او با حرکات و سیاستهای نتانیاهو در مواجهه با جبهه مقاومت بود. به جای گالانت، کاتز که یک سیاستمدار است و در زمینه نظامی تجربهای ندارد و به جنگ و رزم مسلط نیست، اما در سیاست حاذق است، منصوب شد.»
کلانتری در ادامه به تعداد موشکهای موجود در انبارهای حزبالله لبنان اشاره کرد و افزود: «کابینه نتانیاهو اخیراً اشاره کرد که حزبالله بیش از چهار تا پنج هزار موشک در اختیار دارد و به طور میانگین روزانه نزدیک به دویست موشک به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک میکند. در کمتر از یک ماه بسیاری از فرماندهان حزبالله لبنان یا ترور شدند یا به شهادت رسیدند و عدهای از عناصر کلیدی این جنبش کنار رفتند. اما در عرض کمتر از یک ماه، مجدداً این سازمان بازسازی شد، دبیرکل جدید معرفی شد و فرماندهان میدان دقیقاً انتخاب شدند؛ به نحوی که اسرائیل حتی نتوانست دویست متر به داخل جنوب لبنان پیشروی کند.»
وی همچنین افزود: «اینکه یک جنبش مانند حزبالله، بدون داشتن ارتش کلاسیک و پشتوانه دولتی، میتواند خود را اینگونه بازسازی کند، نشان از قدرت و استحکام مقاومت دارد. پرونده فلسطین تا پیش از عملیات طوفان الاقصی تقریباً بسته شده بود و توافقنامه ابراهیم و عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی و منطقه در حال شکلگیری بود. اما عملیات هفتم اکتبر (طوفان الاقصی) توانست پرونده فلسطین را دوباره باز کند و جهانیان را از خواب غفلت بیدار کند.»
کلانتری به سخنان نتانیاهو در سازمان ملل و نقشهای که او برای حذف غزه و کرانه باختری داشت اشاره کرد و اظهار داشت: «نتانیاهو در سخنرانی خود در سازمان ملل به طور رسمی اعلام کرد که میخواهد غزه، کرانه باختری و مقاومت را از بین ببرد. با این حال، نتوانست مقاومت را حذف کند و پرونده فلسطین همچنان باز ماند. این بزرگترین دستاورد عملیات هفتم اکتبر برای جبهه مقاومت و کشورهای حامی آن است.»
وی درباره وضعیت داخلی رژیم صهیونیستی گفت: «بین سیاسیون، نظامیان و امنیتیها در رژیم صهیونیستی اختلاف سهگانهای وجود دارد. امنیتیها معتقدند که باید به جای حمله به ایران، اول گروههای مقاومت را از میان بردارند. اما سیاسیون، به خصوص نتانیاهو، بر این باورند که ایران باید نابود شود و این اختلافها در کابینه و ساختار امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی از ابتدای جنگ وجود داشته است. این اختلافات با وقوع زلزله امنیتی شدت یافته و باعث شده که مدیریت جنگ از کنترل نتانیاهو خارج شود.»
وی همچنین گفت: «رژیم صهیونیستی توان اجرای عملیات زمینی در جنوب لبنان را ندارد، چرا که این منطقه به دلیل داشتن کوهستانها، صخرهها و شبکههای پیچیده تونلها، بهطور استراتژیک قوی است. حزبالله لبنان کارخانههای تولید موشک دارد و توانایی تولید موشکهای جدید در زمان جنگ را دارا است. در حالی که رژیم صهیونیستی حتی برای انجام عملیات شناسایی نیز با مشکلاتی مواجه است و در حملات اخیر، سد محکم حزبالله مانع از هرگونه پیشروی آنان شد.»
رژیم صهیونیستی هدف اصلی خود یعنی حذف مقاومت در غزه و لبنان را به دست نیاورده است
عمادی در ادامه این برنامه گفت: «در رژیم صهیونیستی شاهد هستیم که وزرا جابهجا و توبیخ میشوند، درحالیکه در محور مقاومت، فرمانده هوافضا ما به دلیل توانمندیها و دستاوردهایش مدال فتح گرفته است. شاید این سؤال در ذهن برخی مخاطبان ایجاد شود که چه دستاوردی بهدست آمده که ما اکنون باید پیروزی را به محور مقاومت نسبت دهیم؟ این دستاوردها را میتوان در دو سطح داخلی و منطقهای بررسی کرد.»
وی افزود: «در سطح منطقهای، اگرچه رژیم صهیونیستی توانسته تعدادی از فرماندهان مقاومت را ترور کند و برخی زیرساختها را در غزه و لبنان تخریب کند، اما هدف نهاییاش یعنی حذف کامل مقاومت در این مناطق محقق نشده است. هرچند نباید ضعفهایی که به مقاومت وارد شده را نادیده گرفت، اما مقاومت هنوز پابرجاست و سازماندهیاش همچنان ادامه دارد.»
عمادی در خصوص سطح داخلی نیز تصریح کرد: «مدالی که به سردار حاجی زاده اعطا شد، بیشتر به خاطر حفظ امنیت داخلی ایران و تحقق وعدههای صادق بوده است. در وعده صادق یک، به رژیم صهیونیستی هشدار داده شد که ایران اراده لازم برای پاسخ به اقدامات خصمانه را دارد. در وعده صادق دو، قابلیتهای فنی و نظامی ایران به نمایش گذاشته شد و شاهد بودیم که اکثر موشکهای شلیکشده از سامانههای دفاعی رژیم عبور کردند.»
وی ادامه داد: «برای برخی ممکن است که این توضیحات کافی نباشد. لازم است که رسانهها واقعیتهای موجود در میدان را به مردم انتقال دهند. محور مقاومت در سیزده ماه گذشته، علیرغم فشارهای زیادی که بر آن وارد شده، همچنان قادر به پرتاب موشک از غزه و لبنان به سوی سرزمینهای اشغالی است و رژیم صهیونیستی نیز نتوانسته حملات زمینی موثری را در جنوب لبنان انجام دهد.»
عمادی اظهار داشت: «رژیم صهیونیستی در ابتدا هدفش را بازگرداندن آوارگان به مناطق شمالی عنوان کرد؛ اما در حال حاضر حتی امیدی به تحقق این هدف ندارد و تنها راهحل برای آنها مذاکره است. سید حسن نصرالله نیز تاکید کرده بود که لبنان همچنان از اهداف رژیم صهیونیستی است و تا دستیابی به پیروزی نهایی، مقاومت ادامه خواهد داشت.»
استفاده از موشکهای بالستیک توسط حزب الله نشاندهنده قدرت این گروه است
عمادی در ادامه برنامه گفت: «چند روز پیش، محور مقاومت و به ویژه حزب الله لبنان دچار آشفتگی و سردرگمی شده بود، که این امر کاملاً طبیعی است به ویژه پس از از دست دادن دبیرکل. اما آن چیزی که برای رژیم صهیونیستی غیرقابل باور بود، بازسازی و بازیابی سریع حزب الله بود. در این چند شب اخیر شاهد بودیم که محور مقاومت از موشکهای بالستیک برای هدف قرار دادن مناطقی در حیفا و تل آویو استفاده کرد که این برای رژیم صهیونیستی بسیار تعجبآور بود. حزب الله لبنان به موشکهایی مثل فاتح و موشکهای نقطهزن دست یافته و حتی برخی میگویند که موشکهای هایپرسونیک هم در اختیار دارند.»
وی افزود: «این موضوع برای دشمن غیرقابل پیشبینی بود که حزب الله لبنان اکنون به چنین قابلیتهایی دست پیدا کرده است و به هیچ وجه نیازی به ارسال موشک از خارج ندارد. اما آنچه که برای رژیم صهیونیستی عجیب بود، این بود که حزب الله در پاسخ به حملات رژیم، از همان سلاحها و روشها استفاده کرد و بازی جنگ را به خوبی پیش برد.»
عمادی در ادامه توضیح داد: «موضوعی که در مورد گالانت مطرح شده، ممکن است اشتباه برداشت شود. قطعاً گالانت جنایتکار جنگی است و هیچ شکی در این زمینه وجود ندارد. اما نکتهای که باید روشن کنم این است که گالانت به این جمعبندی رسیده بود که از طریق جنگ نمیتواند به اهدافش دست یابد. به این معنی که اگر او میتوانست به اهداف نظامیاش برسد، قطعاً جنایتهای بیشتری مرتکب میشد و این جنایتها همچنان ادامه مییافت. اما گالانت به این نتیجه رسید که از طریق جنگ نمیتواند به پیروزی دست یابد.»
حزب الله در ادامه جنگ به دنبال تحمیل ضربات شدیدتر به رژیم صهیونیستی است
عمادی در ادامه گفت: «حزب الله لبنان مرحله به مرحله در این جنگ پیش رفته است. هدف اصلی حزب الله از ابتدا این بود که جنگ غزه به پایان برسد. وقتی صحبت از آتشبس در لبنان میشود، حزب الله به هیچ وجه آتشبس در لبنان را بدون آتشبس در غزه نمیپذیرد. این به معنای این است که هدف حزب الله دفاع از مردم غزه و پایان دادن به جنگ در آنجا است.»
وی ادامه داد: «در ابتدا رژیم صهیونیستی کاری به حزب الله نداشت و جنگ از سوی حزب الله در دفاع از فلسطین آغاز شد. حزب الله بر اساس هدف کلانی که برای خود تعریف کرده بود، با استراتژیهای هوشمندانه وارد این جنگ شد. حتی زمانی که حزب الله میتوانست موشکهایی برای هدف قرار دادن رژیم صهیونیستی استفاده کند، از این کار اجتناب کرد تا رژیم صهیونیستی را در شمال فلسطین اشغالی سرگرم کند. به این ترتیب، رژیم صهیونیستی مجبور شد بخش بزرگی از نیروهایش را به شمال منتقل کند، و این باعث آواره شدن بسیاری از شهرکنشینان در این مناطق شد.»
عمادی توضیح داد: «این تصمیم، برای جلوگیری از ورود لبنان به جنگ گسترده و به دلیل شرایط داخلی لبنان که درگیر بحران اقتصادی و سیاسی شدید است، بسیار عاقلانه بود. لبنان در این شرایط نمیتوانست وارد جنگی گسترده شود. اما پس از ترور سید حسن نصرالله، حزب الله به گسترش حملات خود پرداخت. این گسترش به دلیل نیاز حزب الله به اثبات وجود خود و دفاع از ساختار سازمانیاش بود. حزب الله میخواست به رژیم صهیونیستی نشان دهد که حتی بدون سید حسن نصرالله، این گروه ادامه خواهد داشت.»
وی افزود: «با آمدن دبیرکل جدید حزب الله، شرایط جنگ تغییر کرده و حزب الله اکنون آماده است تا ضربات شدیدتری به رژیم صهیونیستی وارد کند. این تغییرات در نتیجه این واقعیت است که حزب الله به این نتیجه رسیده که رژیم صهیونیستی آسیبپذیر است و به اهداف نظامیاش نمیتواند دست یابد. اکنون حزب الله در تلاش است تا به رژیم صهیونیستی پیام دهد که ادامه جنگ به ضرر آنها خواهد بود.»
عمادی در ادامه اشاره کرد: «در پاسخ به سوالاتی که درباره نقش دولت لبنان مطرح میشود، باید بگویم که لبنان یک کشور مستقل است، اما متأسفانه خبری از ارتش لبنان نیست. این وضعیت به نفع رژیم صهیونیستی است که در کشورهای دیگر نیز شاهد ارتشهای ضعیف و فروپاشیده بودهایم. لبنان نیز در این زمینه وضعیتی مشابه دارد.»
حزب الله از قدرت ایمان و گفتمان ایدئولوژیک خود بهره میبرد
کلانتری در ادامه گفت: «واقعاً لبنان ارتش خاصی ندارد. حتی آمریکا و رژیم صهیونیستی بارها به ارتش لبنان گوشزد کردهاند که شما نباید جنگنده یا بالگرد داشته باشید، چرا که ممکن است این تجهیزات علیه منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی استفاده شود. اما حزب الله لبنان، تنها جنبشی است که توانسته است بیش از چهل روز در برابر رژیم صهیونیستی مقاومت کند.»
کلانتری ادامه داد: «اگر یک گروه کوچک مانند حماس با تجهیزات محدود توانست سیزده ماه مقاومت کند، حزب الله به راحتی میتواند رژیم صهیونیستی را به زانو درآورد. رژیم صهیونیستی، با همه قدرتهای نظامیاش، توان مقابله با حزب الله را ندارد. جنگ فقط به تجهیزات نظامی و سلاحها محدود نمیشود. باید یک نگاه ایدئولوژیک به جنگ داشت، همانطور که در تاریخ شاهد بودهایم که خداوند جالوت را با یک سنگ از پا درآورد و نمرود را با یک پشه نابود کرد. همینطور که پیغمبر اسلام (ص) را با تار عنکبوتی در غار ثور نجات داد، همان خداوند، گنبد آهنین رژیم صهیونیستی را به تار عنکبوت تبدیل کرد. پس جنگ حزب الله با رژیم صهیونیستی فقط به ابزار نظامی وابسته نیست، بلکه به ایمان و گفتمان ایدئولوژیک مقاومت است.»
وی افزود: «حزب الله لبنان به واسطه همین اعتقاد و گفتمان مقاومت، از موشکهایی استفاده میکند که قدرت نفوذ به لایههای دفاعی رژیم صهیونیستی را دارند. حزب الله نه تنها از نظر نظامی، بلکه از نظر معنوی و ایدئولوژیک نیز بسیار قویتر از ارتش لبنان است. اما عدم دخالت ارتش لبنان در جنگ، به دلیل خلا رهبری ملی است. حزب الله رهبری خود را یافته است، اما لبنان یک رهبر ملی ندارد. برای مثال، در عراق وقتی ارتش ناکام ماند، مرجعیت آیتالله سیستانی با فتوای خود مردم را بسیج کرد و حشد الشعبی را ایجاد کرد، که در نهایت داعش را نابود کرد. بنابراین، در جنگها، گفتمان و رهبری صحیح نقش مهمی ایفا میکند.»
سید حسن نصرالله نمونه عقلانیت انقلابی و صبر استراتژیک بود
کلانتری در ادامه اظهار داشت: «سید حسن نصرالله با عقلانیت انقلابی و صبر استراتژیک خود شناخته میشود. او اولین کسی بود که حضرت آقا را “امام خامنهای” لقب داد. همچنین وقتی صحبت از شهید قاسم سلیمانی بود، گفته بود اگر عزرائیل بیاید و از او بخواهد که جان او یا حاج قاسم را بگیرد، او جان خود را میدهد، چون این جان برای امت اسلام نیاز است. سید حسن نصرالله با این دیدگاه نشان داد که نه تنها به عقلانیت انقلابی، بلکه به صبر استراتژیک هم اعتقاد داشت.»
کلانتری افزود: «با توجه به تحولات اخیر، به نظر میرسد رژیم صهیونیستی دیگر قادر به انجام عملیات پیشدستانه نیست. دکترین نظامی رژیم صهیونیستی تا قبل از عملیات هفت اکتبر بر سه اصل استوار بود: اجرای عملیات پیشدستانه و ضربه اول، غافلگیری و موازنه وحشت. اما این رژیم در حال حاضر هر سه ویژگی خود را از دست داده است. ضربه اول را خورد و غافلگیر شد، و حتی موازنه وحشت در میان شهرکنشینها شکسته شد تا جایی که شمال اراضی اشغالی تخلیه شده است.»
وی ادامه داد: «اکنون رژیم صهیونیستی در وضعیت عملیاتی ضعیفتری قرار دارد. شواهد نشان میدهد که این رژیم به سمت مذاکره و آتشبس پیش میرود. اگر مذاکرات ادامه یابد و بر اساس قرارداد ۱۰۷۱ پیش برود، حزب الله در موقعیت دست برتری قرار خواهد گرفت. حزب الله دو امتیاز گرفته و یک امتیاز داده است: امتیاز گرفته که میگوید اجازه نمیدهد ساکنین شهرکهای اشغالی شمال فلسطین بازگردند، مشروط بر اینکه اسرائیل از غزه و جنوب لبنان کاملاً عقبنشینی کند.»
کلانتری تصریح کرد: «اگر رژیم صهیونیستی بخواهد در پوشش مذاکره، جنگ را توسعه دهد، جبهه مقاومت از جمله یمن وارد عمل خواهد شد و میتواند رژیم صهیونیستی را ناکام بگذارد. در این زمینه، تغییرات در رژیم صهیونیستی مانند جابهجایی گالانت، به معنای تغییر استراتژی جنگ است، نه تغییر دیدگاه نسبت به جبهه مقاومت. هیچ تفاوتی میان مقامات رژیم صهیونیستی در حمایت از جنایاتشان وجود ندارد و آنها هیچ عقبنشینی نخواهند کرد.»
وی ادامه داد: «وقتی نتانیاهو گالانت را از کار برکنار میکند، این نشاندهنده این است که گالانت به این نتیجه رسیده بود که از طریق جنگ نمیتوان به اهداف رسید، اما نتانیاهو فرد دیگری را روی کار میآورد که احتمالاً میخواهد شدت جنگ را افزایش دهد. این یک نکته مهم است.»
عمادی افزود: «نکته دیگر این است که در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، آقای دونالد ترامپ پیروز شد و دموکراتها شکست خوردند. در همین راستا، خبرهایی منتشر شده که ترامپ به نتانیاهو مجوز داده است تا قبل از روی کار آمدن او، هر کاری که میخواهد انجام دهد. این به این معناست که نتانیاهو و کابینهاش تا زمانی که ترامپ به کاخ سفید بازنگردد، به جنگ ادامه خواهند داد و احتمالاً از موضوع آتشبس و مذاکره به عنوان یک ابزار تاکتیکی استفاده میکنند.»
وی ادامه داد: «تا امروز، حتی در مواردی که آتشبس در پایان ماه اول جنگ اعلام شده، این آتشبسها موقتی بوده و به طور کامل جنگ را متوقف نکردهاند. به نظر من، در کوتاهمدت خبری از آتشبس نخواهد بود و جنگ همچنان ادامه خواهد یافت. هدف نتانیاهو و کابینهاش این است که اگر نتوانند حماس و حزبالله را از بین ببرند، حداقل ضربات بیشتری وارد کنند و خسارتهای بیشتری به لحاظ نظامی وارد سازند. اگر آسیبهای وارد شده از سوی حزبالله شدت یابد و اسرائیل متوجه شود که آسیبپذیریهایش بیشتر شده است، شاید به آتشبس تن دهند. با این حال، به نظر من آتشبس تا پایان سال میلادی محقق نخواهد شد و جنگ همچنان ادامه خواهد داشت.»
نتانیاهو به دنبال حفظ موقعیت خود است و جنگ را ادامه خواهد داد
کلانتری در ادامه صحبتهای خود بیان داشت: «در سطح جهانی، همانطور که خود صهیونیستها اذعان دارند، آنها اکنون به وضعیتی بازگشتهاند که در گذشته مسیحیت برایشان ایجاد کرده بود. تنفری که برخی کشورهای اروپایی الان از صهیونیستها دارند، موجب نگرانی آنها شده است. از طرفی جنگ به مدت بیش از یک سال ادامه یافته است.»
وی افزود: «در داخل رژیم صهیونیستی، نتانیاهو به دنبال حفظ موقعیت خود است. مذاکره یا آتشبس برای او مطلوب نیست، زیرا این امر به پایان عمر سیاسیاش منجر میشود. بنابراین، هرچه جنگ طولانیتر شود، به نفع نتانیاهو خواهد بود. در منطقه، اختلافاتی میان دولتها و ملتها وجود دارد. بسیاری از ملتها با فلسطین و جبهه مقاومت همراه هستند، اما دولتها به دلیل منافع خود به طور متفاوت عمل میکنند.»
کلانتری ادامه داد: «در سطح جهانی، تحولات نشان میدهد که جهان پذیرای جنگ سوم نیست. در حال حاضر دو جنگ بزرگ وجود دارد: جنگ روسیه و اوکراین و جنگ رژیم صهیونیستی با مقاومت. در این مدت، احتمال دارد رژیم صهیونیستی بخواهد جنگ را گسترش دهد، اما جبهه مقاومت آمادگی کامل برای مقابله را دارد.»
وی اضافه کرد: «بعد از این دو ماه، دو حالت ممکن است پیش بیاید. اگر ترامپ بخواهد از جنگ به عنوان کارت سیاسی برای دوره بعدی ریاستجمهوری خود استفاده کند، ممکن است فشار بیاورد تا نتانیاهو به سمت مذاکره و آتشبس حرکت کند. در همین راستا، نتایج نظرسنجیها نشان میدهد که نتانیاهو و نفتالی بنت در حال حاضر در شرایط برابر قرار دارند و این مسئله به سرنوشت جنگ بستگی دارد.»
کلانتری بیان کرد: «اگر ترامپ تصمیم بگیرد که از جنگ به عنوان برگ برنده برای دور بعدی استفاده کند، به احتمال زیاد نتانیاهو را به سمت مذاکره هدایت خواهد کرد. اما اگر ترامپ بخواهد موقعیت نتانیاهو را حفظ کند و او را برای دوره بعدی تقویت کند، جنگ را بیشتر خواهد کرد تا به اهداف نتانیاهو برسد.»
وی در ادامه گفت: «در نهایت، باید بگوییم که جبهه مقاومت در این جنگ با رژیم صهیونیستی در حال جنگ با ناتوی غربی است. سرنوشت جنگ به بسیاری از عوامل داخلی و خارجی بستگی دارد، اما در هر صورت، رژیم صهیونیستی تحت فشار خواهد بود.»
ترامپ ممکن است نتانیاهو را قربانی سیاستهایش کند
عمادی در پایان صحبتهای خود با اشاره به پیامدهای جنگ سیزدهماهه گفت: «یکی از مهمترین نتایج این جنگ طولانی، فروپاشی روایتی است که صهیونیستها از ارتش اخلاقی اسرائیل و چهرهای صلحجو برای این رژیم ساخته بودند. امروز در افکار عمومی جهانی، اسرائیل به عنوان رژیمی نسلکش و کودککش شناخته میشود و توسط ملتهای جهانی طرد شده است. این، دستاوردی بسیار مهم است که به نوعی تغییر نگرش جهانی نسبت به این رژیم را نشان میدهد.»
وی در پایان بیان کرد: «نباید دور از انتظار باشد که ترامپ در نهایت نتانیاهو را قربانی سیاستهای خود کند. با توجه به شرایط و حساسیتهای بینالمللی، این احتمال وجود دارد که ترامپ برای رسیدن به اهداف بلندمدت خود، به فکر تغییر در حمایتهایش از نتانیاهو بیفتد.»
Source link