اَخم زمین و سیمای اَخموی آن امروز بیش از هر زمان دیگری نمایان شده است، چون فرونشست زمین اکنون به کلانشهرهای اصفهان و تهران رسیده است، همه ۶۰۹ دشت کشور دستخوش این پدیده “زلزله خاموش” شدهاند؛ چون در طی ۱۵ سال به جای مدیریت منابع آب و فرهنگسازی در مصرف آب، به سمت سدسازی و برداشت بیرویه آب از سفرههای زیر زمینی رفتیم.
به گزارش ایسنا، این روزها شاهد مرگ تدریجی زمین هستیم، آن هم با پدیدهای که از سالهای قبل یعنی از سال ۸۴ متخصصان این حوزه هشدارهای لازم را داده بودند. متخصصان در آن زمان اعلام کردند میزان فرونشست در دشت تهران ۱۷ سانتیمتر، در دشت ورامین ۱۲ سانتیمتر و در دشت مشهد ۲۴ سانتیمتر است.
پدیده فرونشست زمین ارتباط مستقیمی با برداشت آبهای زیر زمینی دارد. زمانی که میزان برداشت از میزان تغذیه سفرههای زیر زمینی بیشتر باشد، زمین به سمت پایین حرکت میکند و در نهایت ذرات خاک به هم فشرده میشوند و در چنین شرایطی پدیده فرونشست معنای دیگری مییابد و آن “مرگ آبخوانها” است؛ چرا که ذرات آبخوانها بر اثر فرونشست زمین جمع و فشرده میشوند و دیگر قابلیت بازگشت به وضعیت اولیه را ندارند؛ از این رو از پدیده فرونشست به عنوان “یک مخاطره غیر قابل بازگشت” یاد میشود.
فرونشست زمین همچنین موجب میشود که پی سازهها ضعیف شود و یا ترک و شکاف در سازهها بهویژه سازههایی که طولی هستند مانند خطوط جادهها و راه آهن، خطوط انتقال برق و گاز، نفت و یا سازههایی که ترازبندی آنها باید دقیق باشد مانند پالایشگاهها و نیروگاهها ایجاد میشود.
محققان این حوزه از این موضوع با واژههایی یا عناوینی مثل “سرطان”، “مخاطره غیر قابل بازگشت” و “مرگ زمین” یاد میکنند.
البته شِق دیگر مساله را محققان حوزه آب یادآور میشوند؛ رئیس گروه آب زمینشناسی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی بر این باور است که در یک بازه ۱۳ ساله در برخی از حوضهها، چهار برابر آبی که وارد دشت شده است، به طرق مختلف از جمله کشاورزی برداشت شده است؛ از این رو عجیب نخواهد بود که اگر در افق پیش روی ما “ورشکستگی آبی” دیده شود.
دکتر ایمان انتظام، رئیس گروه آب زمینشناسی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی در گفتوگو با ایسنا، در این رابطه گفت: وضعیت آبهای زیر زمینی کشور تا حدی برای همه مشخص است و ما از حدود سالهای ۱۳۷۳ – ۱۳۷۲ شاهد کم شدن ذخیره آبهای زیر زمینی بودهایم که به دلیل برداشتهای بی رویه، ایجاد چاههای غیر مجاز، تغییرات اقلیمی و عدم مدیریت آبی مناسب در سراسر کشور رخ داده است.
وی با بیان اینکه این امر موجب شده است که سطح آبهای زیر زمینی در سراسر کشور در حال کاهش و پایین رفتن باشد، اظهار کرد: برای جلوگیری از این امر در درجه اول نیازمند مدیریت آبی منسجم و قوی هستیم که در این زمینه نیاز است تا راهکارهای مشخصی اعمال شود؛ از جمله آنکه برداشت و مصرف در بخشهای مختلف کشاورزی، صنعت و آشامیدن به صورت درست و دقیقی مدیریت شود.
انتظام، بیشترین برداشت آبهای زیر زمینی را مربوط به بخش کشاورزی دانست و خاطر نشان کرد: متاسفانه برداشت آب با بازده آن تناسب ندارد. درصد هدر رفت آب در بخش کشاورزی خیلی بالاست و آب برداشتی با آب ورودی به دشت همخوانی و تناسب ندارد.
رئیس گروه آب زمینشناسی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی از اینکه میزان برداشت در برخی از دشتها در استانهای کشور چهار برابر بیش از تغذیه آبخوان است، ابراز تاسف و نگرانی کرد و یادآور شد: برای تعادل بخشی به این امر، چاههای مجاز باید با نصب کنتور، مورد نظارت دقیقتر قرارگرفته و چاههای غیر مجاز بسته شوند. برای کف شکنی حتی در مورد چاههای مجاز در دشتهای ممنوعه باید محدودیتهای شدیدتر صورت گیرد.
مرگ زمین؛ رهاورد ۱۵ ساله کشور در عدم مدیریت منابع آبی
از سوی دیگر محققان اعتقاد دارند که فرونشست زمین پدیدهای نیست که دیروز رخ داده باشد، بلکه سالهاست که این پدیده در کشور در حال رخ دادن است؛ چرا که این روند طبیعی زمین است که وقتی خاکها در دشتها به دلیل برداشت بی رویه آب از سفرههای زیر زمینی، بر روی هم انباشته میشوند، طی هزاران سال مستحکم و تبدیل به سنگ خواهند شد.
محمدجواد بلورچی از محققان حوزه آب و فرونشست زمین متعقد است این روند یک فرآیند هزاران ساله دارد و در این مدت کاری که ما کردیم، این است که در دشتها با حفر چاه بر خلاف سیر تکامل زمین، فضاهای زمین را که با آب پر شده بود، خالی کردیم و بر اساس وزن رسوبات لایههای بالایی زمین، این فضاها له شده و از بین رفتند.
بلورچی با تاکید بر اینکه فرونشستی که در دشتها مشاهده میشود، پدیده و آسیبی است که از ۱۰ تا ۱۵ سال قبل شروع شده است و الان ما آسیبهای آن را مشاهده میکنیم، اضافه کرد: از این رو من نام این پدیده را “سرطان زمین” گذاشتهام؛ چرا که این پدیده “سرطان خاموشی” است که وقتی متوجه آن میشویم که دیگر هیچ اقدامی برای پیشگیری از آن نمیشود انجام داد.
این محقق تاکید کرد: بعد از زلزلههای بزرگ همانند زلزله بم میتوان شهر را از نو ساخت، ولی اگر آبخوان دشت بم از بین برود و زمین فرونشست کند، دیگر هیچ شهر بمی نخواهیم داشت، چون زندگی آن منطقه به آبخوان متصل است و اگر آبخوان از بین برود، زندگی از بین خواهد رفت.
وی با اشاره به تصور برخی مسؤولان که پدیده فرونشست در زمان مدیریت آنها هیچ آسیب جدی وارد نخواهد کرد، یادآور شد: این در حالی است که اگر مسؤولان مرتبط از سال ۱۳۸۴ که ما در این زمینه هشدارهای لازم را میدادیم، تصمیمی اتخاذ میکردند، در سال ۱۴۰۰ این مشکل به این حد وسعت نمییافت و شاید میتوانستیم این پدیده را متوقف کنیم.
اما سوال اینجاست که مقصر اصلی برداشت بی رویه آب از سفرههای زیر زمینی تغییر اقیلم و کاهش بارندگی است یا عدم توانایی ما در مدیریت منابع آب؟
متخصصان درباره این سوال اینگونه پاسخ میدهند که شرایط بارندگی ایران همواره همین وضعیت را داشته، چون ایران دارای اقلیم خشک است و در چنین اقلیمی، مهندسان ایرانی قناتها و سدهای زیر زمینی را طراحی کردند که یک عنصر زیست محیطی پایدار به شمار میرود. اگر بارش وجود داشته باشد، قناتها آب کافی حتی برای مصارف کشاورزی “دیم” داشتند، ولی اکنون نه قتاتی باقی مانده و به کشاوری دیم.
ما به جای زنده نگهداشتن مهندسی بومی کشور، سدسازی را در کشور رواج دادیم و همه آبهایی که به دشتهای کشور وارد میشدند را در پشت سدها نگه داشتیم که با تبخیر شدن، این آبها را هم از بین بردیم.
سوگوارهای برای اصفهان
خطرناکترین استان کشور به لحاظ فرونشست، استان اصفهان است؛ چون اصفهان تنها کلانشهر کشور است که فرونشست به سمت درون شهر نفوذ کرده است. “کمربندی شاهین شهر”، “فرودگاه اصفهان” و “دشت مهیار” از مناطق این استان است که درگیر مخاطره فرونشست زمین هستند.
فرونشست در حالی در دشت مهیار از ۳۷ سال قبل آغاز شده که زیر ساختهای مهمی چون جاده ترانزیت تهران-اصفهان- شیراز در آن واقع است و تاکنون چندین بار به دلیل فرونشست تخریب شده است. علاوه بر آن دکلهای فشار قوی برق و خط راه آهن و خطوط انتقال پالایشگاه و بنزین از این منطقه عبور میکنند.
فرونشست در تهران
بعد از اصفهان فرونشست زمین در تهران نگرانیهایی را برای محققان این حوزه ایجاد کرده است. نرخ فرونشست در دشت تهران در حالی حدود ۶ تا ۷ سانتیمتر است که اگر در دنیا زمانی که نرخ فرونشست بالاتر از ۷ گزارش شود، اعلام هشدار و خطر داده میشود.
فرونشست در شیراز
نرخ فرونشست در استان فارس نیز همانند سایر استانها بالا است، ولی در این استان میراث ماندگار تخت جمشید وجود دارد که دامنه فرونشست به این محوطه باستانی کشیده شده است. به گونهای که طبق مطالعات انجام شده شکافی به طول ۳۰۰ متر و عرض یک متر و به عمق ۱۰۰ متر در این محوطه ایجاد شده است و در نقش رستم نیز ۳۰ سانتیمتر افت را نشان میدهد و از این رو است که وضعیت تخت جمشید نگران کننده است.
محققان تنها راه علاج بخشی این میراث فرهنگی در معرض مخاطرات انسانساز را بسته شدن دو چاه در حریم شماره ۱ و دهها چاه در حریم شماره ۲ عنوان کردند و تاکید می کنند که اگر جلوی این روند گرفته نشود، در محوطه این اثر باستانی فروچاله ایجاد خواهد شد و این در حالی است که تخت جمشید یک اثر ثبت شده بین المللی است و اگر اتفاقی برای آن رخ دهد، برای حیثیت ایران بد است و باید مطالعات زیادی در این منطقه صورت گیرد.
فرونشست در کرمان
علاوه بر آنکه گسلهای اصلی کشور عمدتا در استان کرمان قرار دارند، این استان با پدیده فرونشست نیز مواجه است. طبق آمارها حدود ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار واحد مسکونی فاقد اسکلت در زونهای فرونشستی قرار دارند و کرمان همراه با استانهای “اصفهان”، خراسان رضوی” و “تهران” جزو پرریسکترین های کشور هستند.
از سوی دیگر ۱۷ درصد باغات کشور در استان کرمان قرار دارد که وضعیت بارندگی از خیلی کم تا متوسط در آن حاکم است.
فرونشست در خراسان شمالی
خراسان شمالی که بحرانهای بزرگی همچون سیل و زلزلههای بالای پنج ریشتری زیادی را در آرشیو بلایای طبیعی خود دارد، اکنون باید خطر بزرگ فرونشست زمین را هم به آن افزود؛ پدیدهای که در سکوت و آرام آرام میخزد و بیم آن میرود تا دشتهای وسیع استان را ببلعد و اگر چاره نشود به بحرانی غیر قابل جبران تبدیل میشود.
اکنون ۱۱ دشت استان متاثر از خشکسالی در جدال با بیآبی قرار دارند و تغییر اقلیم و برداشت آب از سفرهها و آبخوانهای زیرزمینی چهار دشت را در موقعیت ممنوعه بحرانی قرار داده که این دشتها شامل دشت شیروان-فاروج، دشت اسفراین، دشت جاجرم و دشت صفی آباد است و چهار دشت استان نیز ممنوعه است که شامل دشتهای بجنورد، سملقان، شوقان و رباط است که زمینه فرونشست زمین نیز در این دشتها فراهم است.
فرونشست در یزد
دشتهای “یزد- اردکان” و “ابرکوه” که جزو دشتهای ممنوعه استان یزد هستند، بیشترین تاثیر را از محل پدیده فرونشست دارند و در برخی نقاط که از این پدیدهها متاثر نشده، این تاثیر با شور شدن منابع آب زیرزمینی خود را نشان داده است.
فرونشست در استان مرکزی
شهرستان زرندیه در مرز میان استانهای مرکزی و تهران با ۷۰ هزار نفر جمعیت واقع شده است که یکی از کانونهای اصلی تولید محصول پسته و همچنین کشتهای گلخانهای به حساب میآید، اما فقر منابع زیرزمینی آب در این شهرستان از یک سو و نداشتن حوزه آبریز و اتکا به منابع درون شهرستان باعث شده که این منطقه از سالهای قبل با پدیده فرونشست مواجه شود.
سالانه تا حدود ۹۰ سانتیمتر سطح آب در این منطقه کاهش مییابد و هیچ حوضه آبریز فرادستی هم ندارد؛ از این رو وقوع رخدادهایی چون فرونشست، خشکی باغات و مزارع و حتی کمبود آب آشامیدنی در سالهای آینده، این منطقه را با بحران روبرو خواهد کرد.
فرونشست در ۶۰۹ دشت کشور
طبق آمارها، ایران بعد از کشورهای قطر، رژیم اشغالگر قدس و لبنان، چهارمین کشور کم آب دنیا است و تنها ۳ درصد از مناطق ایران در حالت کم آبی نرمال هستند و مابقی مناطق دچار خشکسالی شدند و به دلیل این خشکسالیها و افزایش جمعیت، نیاز به آب، فشار بر آبخوانها افزایش یافته و در نتیجه مخازن آبخوانها دچار کسری آب هستند.
کاهش مخازن آب در حوضههای آبریز کشور از دیگر چالشهای کشور است، به گونهای که از ۶۰۹ محدوده دشت کشور ۲۹۷ دشت ممنوعه بحرانی و ۴۹۹ دشت با افت شدید سطح آب مواجه هستند و از تعداد ۶۰۹ دشت تنها در ۲۰ دشت، وضعیت کم آبی نرمال حاکم است.
همه محققان کشور بر این باروند که روند فرونشست در سالهای آینده ادامه دار خواهد شد، اگر نخواهیم به سمت مهندسی آب و مدیریت منابع آب برویم.
انتهای پیام