مهرداد کوروشنیا معتقد است پرداختن به مسائل طبقه کارگر اگر در حد مطرح کردن مسائلی همچون فقر و نیازهای اولیه باشد، از نظر هنری، ارزشمندی چندانی ندارد و برای خلق یک اثر دراماتیک باید به وجوه فلسفی و ابعاد اجتماعی زندگی آنان بپردازیم.
این نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر که عموما در آثارش دغدغه مسائل اجتماعی را دارد، همزمان با روز جهانی کارگر و در پاسخ به این پرسش که چرا جای طبقه کارگر در تئاتر ما خالی است، به ایسنا گفت: با بررسی تاریخ تئاتر از دوران یونان باستان، متوجه میشویم در تئاتر ارسطویی که روابط علت و معلولی دارد، عموما قهرمانهای تئاتر از طبقه اشراف، نجیبزادگان یا خدایان هستند چراکه قرار است تئاتر، مسایلی فراتر از نیازهای اولیه را مطرح کند.
او با اشاره به طبقهبندی نیازهای انسان بر اساس هرم مازلو، ادامه داد: از آنجاکه قرار نبوده در تئاتر نیازهای اولیه مانند خوراک، امنیت و تولیدمثل برای بقا و… را مطرح کنند، بنابراین باید سراغ طبقهای میرفتند که این بخش از نیازهایش تامین شده بود و چون فقط در طبقه اشراف و نجیبزادگان میشد به موضوعاتی مانند خودشکوفایی و پرداختن به علم و هنر که ساحت بالاتری از نیازهای انسانی است، پرداخت، بنابراین عموما قهرمانها آثار نمایشی از این طبقات بودند.
این مدرس تئاتر افزود: مشکلی که در زمینه پرداختن به طبقه کارگر در تئاتر وجود دارد، این است که اگر مسایلی مانند فقر یا نیازهای اولیه را مطرح کنیم، رویکردمان بسیار ژورنالیستی خواهد بود و موضوع تازهای برای آموزش به مخاطبان نداریم. بنابراین پرداختن به این طبقه به لحاظ هنری زمانی دراماتیک، ارزشمند و ماندگار است که فراتر از این نیازها را بررسی کنیم. با این نگاه اگر قرار باشد به طبقه کارگر توجه کنیم، باید ابعاد فلسفی مشکلات آنان را ریشهیابی کنیم و این گونه است که پرداختن به مسائل طبقه کارگر، ظرافتها و سختیهای خاص خود را دارد.
کورشنیا با تاکید بر اینکه طبقه کارگر، طبقهای مهم، اثرگذار و فراگیر در جامعه است، در عین حال خاطرنشان کرد: اینکه چگونه در قالب یک اثر دراماتیک به مسائل بنیادی، تفکری و دغدغههای فلسفی آنان نزدیک شویم، کار دشواری است.
این کارگردان در پاسخ به این پرسش که عموماً کمتر نمایشهایی ویژه طبقه کارگر ساخته میشود، نیز توضیح داد: همان گونه که توضیح دادم، اگر بخواهیم نیازهای اولیه آنان را مطرح کنیم که ارزشمندی هنری ندارد، پس اگر بخواهیم برای این طبقه به عنوان یک گروه از مخاطبان ، تئاتر اجرا کنیم، باید به میان آنان برویم و درباره مسائل عمیقتر و فلسفیشان تفکر کنیم اما اصولا وقتی با این رویکرد پیش میرویم، در بسیاری موارد، مسائل فلسفی و عمیقتر این طبقه به مسائل اجتماعی تبدیل میشود که به مسائل سیاسی پهلو میزند و متاسفانه مورد سانسور یا مداخله مسئولان قرار میگیرد و به دلیل همین محدودیتها و مشکلات است که بسیاری از نویسندگان توانمند ما به این حوزه ورود نمیکنند.
انتهای پیام