اسپیرولینا، یک سیانوباکتری که معمولا به عنوان جلبک سبز آبی شناخته می شود، یکی از قدیمی ترین شکل های حیات روی زمین است. اسپیرولینا هم در منابع آب شیرین و هم در منابع آب شور رشد می کند و به دلیل محتوای بالای پروتئین و ریز مغذی هایش شناخته شده است. این مقاله مروری اثرات اسپیرولینا بر کاهش وزن و چربی خون را پوشش می دهد. ادبیات فعلی از مزایای اسپیرولینا برای کاهش چربی بدن، دور کمر، شاخص توده بدنی و اشتها حمایت می کند و نشان می دهد که اسپیرولینا مزایای قابل توجهی برای بهبود چربی خون دارد.
کلیدواژه: اسپیرولینا، کاهش وزن، لیپیدها
معرفی
اسپیرولینا یک جلبک سبز آبی نمک و آب شیرین است که اخیراً به طور فزاینده ای مورد مطالعه قرار گرفته است. اسپیرولینا در ابتدا به دلیل رنگدانه های گیاهی غنی و توانایی آن در فتوسنتز در زیر قلمرو گیاهی طبقه بندی می شد، اما بعداً به دلیل ساختار ژنتیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی آن در قلمرو باکتری ها (سیانوباکتری ها) قرار گرفت.۱ اسپیرولینا به طور طبیعی در مخازن آب قلیایی پر نمک رشد می کند. در مناطق نیمه گرمسیری و گرمسیری آمریکا، مکزیک، آسیا و آفریقای مرکزی.۱
در میان انواع مختلف اسپیرولینا، رایج ترین گونه های مورد مطالعه عبارتند از: Spirulina platensis (Arthrospora platensis)، Spirulina maxima (Arthrospora maxima) و Spirulina fusiformis (Arthrospora fusiformis). اسپیرولینا از آنتی اکسیدان های متعددی از جمله بتاکاروتن، فیکوسیانین، توکوفرول ها، ریزمغذی ها، اسیدهای چرب غیراشباع چندگانه، به ویژه اسید گاما لینولنیک و ترکیبات فنلی تشکیل شده است. ارزش غذایی بالای اسپیرولینا توسط مؤسسه بین دولتی برای استفاده از ریزجلبک اسپیرولینا در برابر سوء تغذیه در دهه ۱۹۷۰ به رسمیت شناخته شد، جایی که آنها اسپیرولینا را برای مبارزه با گرسنگی و سوء تغذیه به بازار عرضه کردند. آژانس فضایی اروپا برای مکمل های غذایی در طول سفرهای فضایی طولانی مدت. از آن زمان، آزمایشهای بالینی متعددی بر روی حیوانات و انسانها برای تعیین اثرات مفید آن به عنوان مکمل انجام شده است. اسپیرولینا یک مکمل غذایی کم هزینه است و هیچ گونه عوارض جانبی قابل توجهی ثابت نشده است. سندرم متابولیک در حال حاضر رو به افزایش است و دیس لیپیدمی و چاقی جزء جدایی ناپذیر علت آن هستند. در حالی که چندین مکمل دیگر برای کاهش چربی و کاهش وزن مورد ارزیابی قرار می گیرند، فواید مکمل اسپیرولینا به فواید فوق محدود نمی شود بلکه به ضد ویروسی، ضد سرطانی، آنتی اکسیدانی، ضد دیابتی، ضد التهابی، محافظ کبدی، محافظت کننده از قلب و ایمنی آن نیز گسترش می یابد. هدف اصلی این مقاله بررسی اثرات اسپیرولینا بر چاقی و دیس لیپیدمی است. علاوه بر این، ما همچنین مکانیسم بالقوه عمل برای اثرات فوق الذکر را مورد بحث قرار می دهیم.
اثرات ضد التهابی اسپیرولینا
شیوع چاقی از سال ۱۹۷۵ تقریباً سه برابر شده است. بر اساس گزارش بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۶، بیش از ۱٫۹ میلیارد بزرگسال به عنوان اضافه وزن طبقه بندی شده اند. ۶۵۰ میلیون نفر از آنها چاق هستند. ۷ در سطح جهان، تخمین زده می شود که هر سال حدود ۲٫۸ میلیون بزرگسال در اثر آن می میرند. ۸ چاقی ارتباط نزدیکی با التهاب، چربی خون و مقاومت به انسولین دارد. مواد فعال بیولوژیکی متعددی مانند آدیپوکین ها و کموکاین ها که نقش مهمی در التهاب و ایجاد آترواسکلروز دارند.
اگرچه محدودیت کالری و ورزش، درمان اصلی چاقی هستند، اسپیرولینا مزایای قابل توجهی در کمک به کاهش وزن نشان داده است. فیکوسیانین موجود در اسپیرولینا حاوی کروموفور جذب کننده نور به نام فیکوسیانوبیلین است که قادر به مهار نیکوتین آمید آدنین دی نوکلئوتید فسفات هیدروژن اکسیداز (NADPH) اکسیداز است که منبع مهمی از استرس اکسیداتیو در سلول های چربی است که نقش کلیدی در ایجاد مقاومت و ایجاد شیفتوکین در ایجاد آدینوکین دارد. در سلولهای چربی هیپرتروفی شده بنابراین، با سرکوب استرس اکسیداتیو چربی، اسپیرولینا ممکن است منجر به اثرات ضد التهابی سیستمیک و حساسیت به انسولین شود.۱۲-۲۰
کاهش وزن و چربی خون
چندین آزمایش بالینی و پیش بالینی برای آزمایش مزایای اسپیرولینا در کاهش وزن انجام شده است. یوسفی و همکاران ۵۲ شرکت کننده چاق با شاخص توده بدنی (BMI)> 25 تا ۴۰ کیلوگرم بر متر مربع را مورد مطالعه قرار دادند که به طور تصادفی به ۲ گرم اسپیرولینا در روز با یک رژیم غذایی با کالری محدود در مقابل دارونما شامل یک رژیم غذایی با کالری محدود به مدت ۱۲ هفته تقسیم شدند. شرکت کنندگان در گروه اسپیرولینا وزن بدن به طور قابل توجهی کمتر از -۳٫۲۲-+ ۱٫۹۷ اینچ، دور کمر -۳٫۳۷ ۲٫۶۵ اینچ کیلوگرم، چربی بدن ۲٫۲۸-+۱٫۷۴ اینچ کیلوگرم و BMI 1.23-± (p<0.79 ± ۰٫۷۹ pm) داشتند. ۰٫۰۴۹، p=0.049 و p=0.02). علاوه بر این، تری گلیسیرید (TG) تا ۱۸-mg/dL کاهش یافت و سطوح پروتئین واکنش پذیر C با حساسیت بالا به میزان ۱٫۹±۱٫۶۶- نانوگرم در میلی لیتر در پایان دوره مطالعه (به ترتیب p=0.03 و p=0.02) کمتر بود. ۲۱
زینالیان و همکاران ۶۲ فرد چاق را پس از تجویز ۱ گرم اسپیرولینا برای ۱۲ هفته و کاهش قابل توجهی در اشتها به میزان -۴٫۱۶٪ (p=0.008)، BMI به میزان -۱٫۹٪ (p<0.001)، وزن بدن به میزان -۱٫۷۹٪ (p<0.001) و کاهش کلسترول تام (TC) مشاهده شد. توسط -۴٫۶۷٪ (p=0.002).22 علاوه بر این، لیپوپروتئین-کلسترول با چگالی بالا (HDL-C) به میزان ۱٫۷۳٪ (۰٫۰۵=p) بدون تغییر قابل توجهی در TG یا لیپوپروتئین با چگالی کم (LDL) افزایش یافت.
در چندین کارآزمایی نیز از اسپیرولینا ماکسیما برای ارزیابی اثرات مفید آن استفاده شده است. در یک مطالعه، به ۵۰ فرد چاق مبتلا به فشار خون تحت درمان ضد فشار خون، ۲ گرم اسپیرولینا در روز یا دارونما به مدت ۳ ماه داده شد. آنهایی که اسپیرولینا داده بودند، بهبود قابل توجهی در توده بدنشان از ۱۸٫۵۸±۹۲٫۹۶ کیلوگرم به ۱۷٫۱۳±۸۸٫۹۷ کیلوگرم (۰٫۰۰۱p<)، BMI از ۳۳٫۵+۶٫۷ اینچ کیلوگرم بر متر مربع به ۳۱٫۷±۳۱٫۷ کیلوگرم بر متر مربع (۵٫۸±۳۱٫۷ اینچ) و ۰/۰p<0. دور کمر از ۱۵٫۳ ± ۱۰۵٫۲ تا ۱۴٫۱ ± ۱۰۳٫۴ سانتی متر (۰٫۰۰۲ p<) در مقایسه با پایه، فایده ای که با دارونما نشان داده نشد. در مقایسه با افراد تحت درمان با دارونما، افرادی که اسپیرولینا دریافت کردند کلسترول LDL (LDL-C) را از ۳٫۵+۰٫۹ میلی مول در لیتر به ۳٫۰±۰٫۶ میلی مول در لیتر (p<0.001) و اینترلوکین-۶ را از ۴٫۳±۰٫۶ میلی مول در لیتر کاهش دادند. L به ۳٫۹+۰٫۴mmol/L (p=0.002) و وضعیت آنتی اکسیدانی کل از ۰٫۳±۱٫۸ به ۲٫۲±۱٫۰ mmol/L (0.001=p) و نسبت حساسیت به انسولین از ۳٫۲±۱٫۸±۳٫۲ گرم در دقیقه به ۴ گرم بر کیلوگرم بهبود یافته است. ۲٫۱ mg/kg/min (p<0.001).23
Mizcke و همکاران در سال ۲۰۱۶ فواید اسپیرولینا ماکسیما را در ۴۰ بیمار مبتلا به فشار خون بدون شواهدی از بیماری قلبی عروقی نشان دادند که با ۲ گرم اسپیرولینا در روز در مقابل دارونما به مدت ۳ ماه مکمل شدند. در افرادی که اسپیرولینا داده بودند، کاهش قابل توجهی در BMI (3.1±۲۶٫۹ در مقابل ۲٫۷±۲۵٫۰ kg/m2، p=0.0032)، وزن (۷۵٫۵±۱۱٫۸ اینچ کیلوگرم در مقابل ۷۰٫۵±۱۰٫۳ کیلوگرم، فشار خون p<0.001) مشاهده شد. ۷±۷ میلیمتر جیوه در مقابل ۹±۱۴۳ میلیمتر جیوه، ۰۰۲۳/۰=p) و شاخص سفتی شریانی (۶/۰±۲/۷ در مقابل ۷/۰±۹/۶ متر بر ثانیه، ۰۰۱/۰ p<)، بنابراین اثرات مفید قلبی عروقی با مکملهای کوتاهمدت با دوز کم را نشان میدهد. (جدول ۱).۲۴
از سال ۱۹۸۱ حدس زده می شود که اسپیرولینا دارای قابلیت کاهش چربی است.۲۵ اثر هیپوکلسترولمی در ابتدا در آزمایشات حیوانی نشان داده شد.۲۶ بعداً در سال ۱۹۹۰، ایواتا و همکاران اولین کارآزمایی بالینی را بر روی موش های صحرایی جوان و سالم ویستار انجام دادند که به طور مصنوعی توسط تغذیه با لب بالا ایجاد شده بود. -رژیم غذایی فروکتوز گروه ها به مدت ۴ هفته یا در رژیم غذایی با فروکتوز بالا (۶۸%) یا رژیم غذایی با فروکتوز بالا همراه با اسپیرولینا در غلظت های ۵، ۱۰ و ۱۵ درصد بودند. در پایان دوره مطالعه، نمونه خون پس از تزریق هپارین وریدی با دوز ۲۰۰ واحد در هر ۱۰۰ گرم وزن بدن گرفته شد. نتایج بهبود قابل توجهی را در پروفایل لیپیدی با افزایش همزمان فعالیت لیپوپروتئین لیپاز (LPL) نشان داد، اگرچه تفاوت در سطوح لیپید یا LPL بین گروههای غلظت اسپیرولینا ۵، ۱۰ یا ۱۵ درصد تفاوت معنیداری نداشت.
اثر کاهش چربی خون اسپیرولینا نیز در دیابت القا شده مصنوعی در موش با تجویز آلوکسان (۲۵۰ میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) نشان داده شد. با تجویز ۵ درصد اسپیرولینا، تری گلیسرول کبدی کاهش یافت. بهبود HDL سرم و کاهش LDL سرم و همچنین VLDL نیز مشاهده شد.
لی و همکاران دریافتند که اسپیرولینا به مدت ۸ هفته باعث افزایش HDL-C و کاهش سطح LDL-C، TG و TC در هنگام تغذیه با رژیم غذایی پرچرب شد. تست های عملکردی، از جمله ترانس آمینازها، اسیدهای چرب آزاد و نمایه کلی چربی. تصور میشد این عمل ثانویه به فعالسازی مسیر سیگنالینگ پروتئین کیناز فعالشده با AMP باشد که متعاقباً بیان ژنهای سنتزکننده لیپید، یعنی فاکتور رونویسی متصلکننده عنصر تنظیمکننده استرول-۱c، کوآنزیم ۳-هیدروکسی-۳- متیل گلوتاریل A ردوکتاز را کاهش میدهد. استیل کوآ کربوکسیلاز که در نهایت باعث کاهش سطح TG و متعاقباً مهار سنتز اسیدهای چرب می شود.
علاوه بر این، اسپیرولینا می تواند میکروبیوت روده را تغییر دهد تا اثرات کاهش چربی داشته باشد. مطالعات افزایش فراوانی Prevotella، Porphyromonadaceae، Barnesiella و Paraprevotella را نشان داده است. Prevotella متابولیسم صفرا را برای کاهش سطح چربی خون افزایش می دهد. آلوپرووتلا و رومینوکوکوس تولید کننده اسیدهای چرب با زنجیره کوتاه هستند که می توانند توسط روده هضم شوند. آنها متابولیسم انرژی را تنظیم می کنند و حساسیت به انسولین را از طریق گیرنده های خاص بهبود می بخشند تا در نهایت اختلالات متابولیسم لیپید را کاهش دهند و از بیماری کبدی غیر الکلی جلوگیری کنند. فیرمیکوت ها گروه دیگری از باکتری ها هستند که با کاهش وزن بدن و سطح سرمی LDL-C مرتبط هستند که با مصرف مکمل اسپیرولینا بهبود می یابند.
آزمایشات بالینی
کارآزماییهای بالینی روی انسانهایی که از اسپیرولینا استفاده میکنند شامل بیماران سالم و مبتلایان به دیس لیپیدمی، فشار خون بالا، بیماری قلبی پس از ایسکمیک، دیابت، سندرم نفروتیک و بیماران مسن است. پاسخ به مکمل اسپیرولینا در سنین مختلف، نژادها، جنسیت، بیماری های همراه و دوز/مدت درمان متفاوت است.
یکی از اولین آزمایشات بالینی که با استفاده از اسپیرولینا انجام شد در سال ۱۹۸۸ شامل ۳۰ داوطلب سالم با فشار خون خفیف یا هیپرلیپیدمی انجام شد. آنها در دو گروه تحت درمان قرار گرفتند، یکی از گروه ها ۸ هفته ۴٫۲ گرم اسپیرولینا در مقابل گروه دیگر که همان مقدار اسپیرولینا را به مدت ۴ هفته دریافت کردند و سپس به مدت ۴ هفته دیگر بدون مکمل تحت نظر قرار گرفتند. نتایج برای کاهش قابل توجهی در TC در ۴ هفته اولیه مصرف مکمل اسپیرولینا قابل توجه بود، که با قطع آن به حالت اولیه بازگشت. این تغییرات در TC به طور مستقیم با TC سرم و غلظت TC رژیم غذایی متناسب بود. هیچ تغییری در HDL، TG یا وزن بدن وجود نداشت.۳۰
رامورتی و همکارانش اثرات کاهش چربی خون اسپیرولینا را در بیماران مبتلا به بیماری ایسکمیک قلبی و هیپرکلسترولمی (سطح کلسترول سرم > 250 میلی گرم در دسی لیتر) نشان دادند که در مجموع ۳۰ بیمار در سه گروه ریخته شدند. گروه ۱ و ۲ با ۲ یا ۴ گرم اسپیرولینا به مدت ۳ ماه تحت درمان قرار گرفتند، در حالی که گروه ۳ بازوی کنترل بود. در پایان دوره مطالعه، TC پلاسما در گروه ۱ و ۲ به ترتیب ۲۲٫۴% و ۳۳٫۵% کاهش یافت (۰۱/۰p<) و LDL به میزان ۳۱% و ۴۵% (۰۱/۰p<) که هر دو کاهش معنی دار آماری داشتند. . کاهش بیشتر در LDL و TC در بین افرادی که با ۴ گرم اسپیرولینا در روز درمان شده بودند مشاهده شد. علاوه بر این، HDL-C افزایش، در حالی که TG و VLDL در هر دو گروه آزمایش کاهش یافت. اما بین دو گروه آزمایشی تفاوت آماری معنیداری وجود نداشت در حالی که نسبت به گروه کنترل تغییر معنیداری داشت. به طور مشابه، وزن بدن در هر دو گروه کاهش یافت در حالی که هیچ تغییری در پروفایل لیپیدی یا وزن بدن در بازوی کنترل وجود نداشت. کاهش وزن بدن در هر دو گروهی که اسپیرولینا (۲٫۲- کیلوگرم) داده بودند در مقایسه با کنترل (۰٫۷ کیلوگرم؛ P<0.01) بسیار معنی دار بود.
مکمل ۱ گرم اسپیرولینا به مدت ۳ ماه در میان بیماران یونانی کرت با دیس لیپیدمی تازه تشخیص داده شده نیز بهبود قابل توجهی را در دیس لیپیدمی نشان داد. میانگین سطوح TGs 16.3٪ (p<0.0001)، LDL-C 10.1٪ (p<0.0001)، TC 8.9٪ (p<0.0001)، غیر HDL-C به میزان ۱۰٫۸٪ (p<0.0001) و نسبت TC/HDL 11.5% (0.0006=p). علاوه بر این، HDL-C بدون هیچ تغییر قابل توجهی در وزن، BMI یا فشار خون ۳٫۵٪ افزایش یافت. سطوح TG به طور متوسط ۱۷٫۲٪ کاهش یافت. کاهش بیشتر بود (در ۲۱٫۳٪) در میان زنان بالای ۴۷ سال و کسانی که TG> 150 میلی گرم در دسی لیتر (۱۸٫۶٪ کاهش). HellenicSCORE یک سیستم امتیازدهی است که برای ارزیابی خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی و مرگ و میر مرتبط با آن در میان جمعیت یونان طراحی شده است، و سطح کلی خطر قلبی عروقی در HellenicSCORE در این مطالعه کاهش خطر را از ۱۵٫۴٪ به ۱٫۹٪ در طول دوره مطالعه پیش بینی کرده است. ۳۳
در ۱۵ بیمار مبتلا به دیابت قندی غیر وابسته به انسولین، مکمل ۲ گرم در روز اسپیرولینا به مدت ۲ ماه منجر به کاهش قابل توجهی در TG، TC، LDL-C، VLDL-C و نسبت LDL-C/HDL-C می شود. به طور مشابه، پریخ و همکاران ۲۵ دیابتی نوع ۲ را ثبت نام کردند و مشخص کردند که ۲ گرم در روز اسپیرولینا برای ۲ ماه در این جمعیت می تواند قند خون ناشتا را ۱۹٫۳ میلی گرم (P<0.05)، قند خون پس از غذا را ۱۶٫۱ میلی گرم (p<0.05)، HbA1c را ۱٫۰٪ (p<0.05) و همچنین TG را به میزان ۶٫۴ میلی گرم کاهش دهد. LDL-C به میزان ۷٫۱ میلیگرم، TC به میزان ۲۱٫۳ میلیگرم (p<0.05) و کاهش کلی شاخصهای آتروژنیک TC:HDL-C از ۱٫۰±۵٫۴ به ۱٫۰±۵٫۰ (p<0.05) و LDL-C: HDL-C 3.5±۰٫۸ تا ۲٫۹±۰٫۵ (p<0.05). علاوه بر این، آپولیپوپروتئین B به میزان ۱۶٫۱ میلی گرم (p<0.05) با افزایش های بعدی در سطح آپولیپوپروتئین A1 به میزان ۱۱٫۴ میلی گرم (p<0.05) کاهش یافت، بنابراین نسبت A1:B مطلوب افزایش یافت. با این حال، افزایش سطح apo B با کاهش سطح apo A1 نیز در گروه کنترل معنیدار بود. با این وجود، این مطالعه توانست کنترل کوتاه مدت اسپیرولینا را بر پروفایل گلوکز و لیپید در بین بیماران دیابتی ایجاد کند.
لی و همکاران در سال ۲۰۰۸ ۸ گرم در روز اسپیرولینا را بر روی ۳۷ فرد کره ای مبتلا به دیابت نوع ۲ (دیابت نوع ۲) به مدت ۱۲ هفته آزمایش کردند که منجر به کاهش قابل توجه TGs شد (۱۲۵٫۸-۹۸٫۵ میلی گرم در دسی لیتر، P<0.05). کسانی که TG پلاسما بالاتری داشتند، کاهش بیشتری در سطوح TG نشان دادند. به طور مشابه، افراد با سطوح TC و LDL-C بالاتر کاهش بیشتری در TC، LDL-C و بهبود فشار خون نشان دادند. این مطالعه همچنین کاهش سطح مالون دی آلدئید پلاسما (P<0.05) و افزایش سطح آدیپونکتین پلاسما (p<0.1) را نشان داد که نشان دهنده کاهش استرس اکسیداتیو با مصرف مکمل اسپیرولینا است.
دیس لیپیدمی یک بیماری مشترک شایع در بیماران مبتلا به سندرم نفروتیک است. از دست دادن پروتئین های پلاسما در ادرار می تواند باعث کاهش فشار انکوتیک شود که منجر به تولید آلبومین و سایر پروتئین ها از جمله لیپوپروتئین ها در کبد می شود که می تواند به هیپرلیپیدمی کمک کند. در این مطالعه، ۲۳ بیمار کودک مبتلا به هایپرکلسترولمی و سندرم نفروتیک، بین ۲ تا ۱۳ سال با داروهای استروئیدی به تنهایی یا همراه با ۱ گرم در روز اسپیرولینا به مدت ۲ ماه تحت درمان قرار گرفتند. در پایان دوره مطالعه، TC 116.33 میلی گرم در دسی لیتر در مقابل ۶۹٫۸۷ میلی گرم در دسی لیتر در کنترل کاهش یافت. LDL 94.14 میلی گرم در دسی لیتر در مقابل ۶۱ میلی گرم در دسی لیتر در گروه کنترل و تری گلیسیرید با ۶۷٫۷۲ میلی گرم در دسی لیتر در مقابل ۲۲٫۶ میلی گرم در دسی لیتر در گروه کنترل. نسبت LDL-C: HDL-C به طور قابل توجهی ۱٫۶۶ در مقابل ۱٫۱۳ کاهش یافت (p<0.05) و TC:HDL-C 1.96 در مقابل ۱٫۱۹ کاهش یافت. بنابراین، یافته های کلی به این نتیجه رسیدند که اسپیرولینا اثرات کاهش چربی خون قابل توجهی در بیماران مبتلا به سندرم نفروتیک دارد.
هیپرلیپیدمی و بیماری عروق کرونر (CVD) با بالا رفتن سن افزایش می یابد. یک مطالعه شامل ۱۲ بیمار کره ای بین ۶۰ تا ۷۵ سال بود که به مدت ۲۴ هفته ۷٫۵ گرم در روز اسپیرولینا دریافت کردند. این مطالعه کاهش قابل توجهی در TGs، TC و LDL پس از ۴ هفته مصرف مکمل اسپیرولینا نشان داد. هیچ تفاوتی در کاهش بین بیماران مبتلا به هیپرکلسترولمی خفیف (TC در ۲۰۰ میلی گرم در دسی لیتر یا بالاتر) در مقایسه با کلسترول خون طبیعی وجود نداشت. در نیمی از جمعیت مورد مطالعه، به مدت ۸ هفته با ۷٫۵ میلی گرم اسپیرولینا در روز و به نیمی دیگر دارونما داده شد. یافتهها برای کاهش TC، LDL-C، LDL اکسید شده و آپولیپوپروتئین B معنیدار بود. جدیدترین کارآزمایی تصادفیسازی شده کنترلشده شامل ۷۸ فرد ۶۰ تا ۸۷ ساله بود که بهطور تصادفی بهمدت ۱۶ هفته به دوز ۸ گرم در روز اسپیرولینا در مقابل دارونما تقسیم شدند. زنان دارای میانگین TC و LDL-C بالاتری بودند و همچنین کاهش قابل توجهی در سطوح پلاسمایی خود نشان دادند، TC از ۲۰۰٫۵ به ۱۸۴٫۸ میلی گرم در دسی لیتر (p=0.03) و LDL از ۱۲۶٫۷ به ۱۱۲٫۱ میلی گرم در دسی لیتر (p=0.05). 41. علاوه بر این، اینترلوکین-۲ (IL-2) به طور قابل توجهی افزایش یافت (۰۰۰۱/۰p<) و IL-6 کاهش یافت (۰۵/۰p<) در پایان دوره مطالعه. IL-2 دارای خواص ضد التهابی است و تنظیم کننده مهم پاسخ التهابی مزمن است. سطح IL-2 با افزایش سن کاهش می یابد. بنابراین، مکمل اسپیرولینا ممکن است به تقویت ایمنی در سالمندان کمک کند.
یک مرور سیستماتیک منتشر شده در سال ۲۰۱۵ که شامل هشت مطالعه بر روی انسان بود، به این نتیجه رسید که اسپیرولینا دارای مزایای کاهش چربی خون و اثرات آنتی اکسیدانی است. ) به طور قابل توجهی TC (36.60-mg/dL؛ p=0.0001)، کلسترول لیپوپروتئین با چگالی کم (۳۳٫۱۶-mg/dL؛ ۰٫۰۰۰۲=p)، تری گلیسیرید (-۳۹٫۲-mg/dL؛ ۰-۰-۰ p=) را کاهش داد. کلسترول لیپوپروتئین چگالی (۸٫۰۲-mg/dL؛ p=0.0001)، قند خون ناشتا (۵٫۰۱-mg/dL؛ p=0.04) و فشار خون دیاستولیک (۷٫۱۷-mm Hg؛ P=0.001).41
به طور کلی، شواهد موجود در ادبیات نشان میدهد که اسپیرولینا چندین عامل خطر CVD را بهبود میبخشد، از جمله هیپرلیپیدمی و به نظر میرسد مزایایی را در مورد کاهش وزن ارائه میدهد. Th تغییرات در پاسخ در کارآزماییهای بالینی احتمالاً به دلیل تفاوت در دوز، مدت درمان و پاسخدهی در بین بیماران بر اساس بیماریهای همراه است. به طور کلی، مکمل اسپیرولینا با دوز ۲ تا ۸ گرم در روز ممکن است پروفایل لیپیدی را بهبود بخشد، به ویژه با کاهش TC، TG و LDL-c و بهبود HDL-c. بهبود آپولیپوپروتئین A1 و کاهش آپولیپوپروتئین B، کمک به کاهش وزن و کاهش BMI. به نظر می رسد که اسپیرولینا مقاومت به انسولین، خواص آنتی اکسیدانی/ضد التهابی، گلوکز خون و فشار خون را همانطور که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است (جدول ۲) بهبود می بخشد.
دفع کلسترول و صفرا از طریق مدفوع: در سال ۲۰۰۵، Nagoaka و همکاران حلالیت مایسلی کمتری از کلسترول با اسیدهای صفراوی را نشان دادند و در نتیجه جذب چربی در روده کوچک با دفع بیشتر کلسترول و اسید صفراوی از طریق مدفوع در هنگام تغذیه با اسپیرولینا کاهش یافت. بعلاوه، رژیم باقیمانده فیکوسیانین نسبت دفع کلسترول را افزایش داد، بنابراین اثرات کاهش چربی خون اسپیرولینا، به ویژه از فایکوسیانین را نشان داد.
خواص ضد التهابی: گونه های فعال اکسیژن اغلب با التهاب و آسیب بافت همراه هستند. به دلیل ترکیب اسپیرولینا از رنگدانه های سبز آبی، به ویژه فیکوسیانوبیلین، یک رنگدانه فتوسنتزی محلول در آب که دارای خواص ضد التهابی و آنتی اکسیدانی گسترده است. Phycocyanobilin از نظر ساختاری شبیه بیلی روبین است و می تواند NADPH اکسیداز را مهار کند. ثابت شده است که فعالیت آنتی اکسیدانی اسپیرولینا به طور مستقیم با مقدار فیکوسیانین (که حاوی فیکوسیانوبیلین است) مرتبط است. ۱۲-۱۴ ۴۵
کاهش وزن: مکانیسم پیشنهادی اثر اسپیرولینا کاهش نفوذ ماکروفاژها به چربی احشایی، جلوگیری از تجمع چربی کبدی، کاهش استرس اکسیداتیو، بهبود حساسیت به انسولین و سیری است.
سیری را بهبود می بخشد: کاهش اشتها ممکن است به دلیل بهبود مقاومت به لپتین در هسته کمانی باشد.
مهار لیپاز پانکراس: یکی از اجزای اسپیرولینا گلیکولیپید H-b2 است که فعالیت لیپاز لوزالمعده را به روشی وابسته به دوز مهار می کند و در نتیجه سطوح TG بعد از غذا را کاهش می دهد.
جلوگیری از تجمع کلسترول توسط گاما-لینولنیک اسید: اسپیرولینا همچنین از گاما-لینولنیک اسید (GLA) تشکیل شده است. GLA عمدتاً از تبدیل LA در حضور آنزیم دلتا-۶-دساتوراز تشکیل میشود که ممکن است با کمبود مواد معدنی، سوء مصرف الکل/دخانیات، عفونتها، افزایش سن و سایر شرایط پزشکی شدید مهار شود. علاوه بر این، کمبود GLA ممکن است ضخامت شریان، فشار خون بالا و دیس لیپیدمی را بدتر کند.
به طور کلی، اسپیرولینا مزایای متعددی برای بهبود کاهش وزن، دیس لیپیدمی و چاقی دارد. با این حال، تحقیقات بیشتر شامل آزمایشهای بالینی بزرگتر برای تأیید این مزایا ضروری است.
برای مشاهده جداول اشاره شده در مقاله می توانید به این لینک مراجعه نمایید.
منابع مقاله انگلیسی: