آغاز جنگ ایران و عراق در فاصله اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور را در حوزههای مختلف متاثر کرد و یکی از این حوزهها بدون شک اقتصاد بوده است؛ بهطوری که مرور خاطرات برخی مدیران اقتصادی آن زمان نشان میدهد که سرآغاز برخی از اتفاقات مهم از جمله چندنرخی شدن ارز در ایران به همان روزها برمیگردد.
به گزارش ایسنا، سالهاست که ارز در کشور یک نرخ واحد ندارد و فعالان اقتصادی نیز هر چند وقت یکبار خواستار تک نرخی شدن ارز میشوند و از مشکلات ساختار چند نرخی ارز گله میکنند. برنامههایی هم در این زمینه ارائه شده، اما تاکنون به مرحله اجرایی نرسیده است. اما سوال اینجاست که ارز از چه زمانی چند نرخی شد؟
بررسی خاطرات چهرههای تاثیرگذار بر اقتصاد انقلاب نشان میدهد در روزهایی که کشورهای غربی فشار را بر اقتصاد ایران به اوج رسانده بودند و راه مبادلات مالی و دریافت تسهیلات خارجی بسته شده بود، شروع جنگ در فاصله کمی پس از پیروزی انقلاب، شرایط را برای مدیریت تامین منابع مالی در کشور دشوارتر کرد که یکی از اثرات این اتفاق، چندنرخی شدن قیمت ارز در ایران بود.
مرحوم محسن نوربخش از چهرههای تاثیرگذار، کلیدی و همیشه حاضر همه دورانهای پس از انقلاب اسلامی بوده که از سال ۱۳۵۷ در پست وزارت اقتصاد و دارایی و ریاست کل بانک مرکزی حضور داشته است. نوربخش در بخشی از کتاب «اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی» که شامل شش گفتوگو با عزت الله سحابی، محسن نوربخش، مسعود روغنی زنجانی، مسعود نیلی، محمد علی نجفی و حسین عادلی است و توسط بهمن احمدی امویی گردآوری شده به این نکته اشاره میکند که چرا و از چه زمانی سیستم ارزی چند نرخی شد.
ماجرا از آن جا شروع شد که اوایل جنگ، دولت با کسری بودجه مواجه شد، اما برخلاف زمان پیش از انقلاب امکان دریافت وام خارجی را مسدود کردهبودند. در چنین شرایطی دولت یا باید هزینهها را کاهش میداد یا منبع دیگری پیدا میکرد. اما به گفته نوربخش «در آن موقع به اندازه کافی به هزینههای جاری فشار آمده بود و افزایش پیدا کرده بود. هزینههای عمرانی هم به شدت افت داشت. بهطوریکه میزان کارهای عمرانی به شدت افت داشت.»
به نظر میرسد در نهایت روشی که انتخاب شد، روش استقراض از بانک مرکزی بود. نوربخش در این رابطه گفته بود: «در مقطعی که دولت سیاستهای مالیاش را از طریق کسر بودجه تنظیم میکرد، اثرات این امر در بخش پولی هم ظاهر شد و با مسائلی چون افزایش نقدینگی، نرخ تورم و غیره مواجه شدیم. لذا سیاستهای مالی در چنین تغییری تعادل خودش را حفظ کرده بود و پیش میرفت و از آنجایی که نیازهای دولت را از طریق استقراض داخلی تأمین میکردیم، در نتیجه نقدینگی افزایش پیدا میکرد. چون پایه پولی افزایش پیدا میکرد. با افزایش نقدینگی نیز فشاری بر روی قیمتها ایجاد میشد و در نتیجه قیمتها هم به طور طبیعی بالا میرفتند. از سوی دیگر چون ارز را به قیمت هفت تومان تصویب کرده بودیم در نتیجه همین عدم تعادلها شاهد دو گانگی در نرخ ارز شدیم. چرا که از خارج وام نگرفته بودیم تا قیمت دلار را در یک سطح نگه داریم، بلکه از بانک مرکزی وام گرفته بودیم که این امر خود بالا رفتن قیمتها را دامن زده بود. بنابراین در بازار ارز سیستم چندگانگی نرخ ارز حاکم شد و به تبع آن در سایر بازارها هم این پدیده رسوخ کرد. یعنی در بازار کالا هم یک کالایی داشتیم که با ارز هفت تومانی تأمین شده بود و یک کالایی هم بود که با نرخ بازار آزاد تأمین میشد و یا این که برای پیکان تولیدی دو قیمت وجود داشت. یکی قیمتی که کارخانه بود و یکی قیمتی که در بازار وجود داشت. همین طور برای تراکتور و دیگر کالاها.»
نوربخش در این مصاحبه سر منشاء سیستم ارزی چند نرخی را همین نقطه از تاریخ بعد از انقلاب معرفی کرده و میافزاید: «این جریان ادامه پیدا میکند تا زمانی که بحث تک نرخی شدن ارز مطرح شد. اما متاسفانه با شکست مواجه میشود بنابراین مبحث نرخ ارز چنین مسیری را در سیستم اقتصادی کشور طی کرده که در آن مقطع متاثر از سیاستهای مالی بود.»
انتهای پیام