به گزارش خبرنگار ایمنا، سالها است دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (IBBY) زادروز هانس کریستین اندرسون را بهعنوان روز جهانی ادبیات کودک و نوجوان معرفی کرده است و در سراسر جهان آن را جشن میگیرد. هرساله شعار روز جهانی ادبیات کودک توسط نماینده انجمن در هر کشور ترجمهشده و پوستر آن به اشتراک گذاشته میشود. در ایران هم شورای ملی کتاب کودک در دهه پنجاه خورشیدی نماینده IBBY شد؛ اما نقصی که در این بین وجود دارد کماهمیت انگاشتن روز جهانی ادبیات کودک و نوجوان میان نهادههای فرهنگی ایران است، گویا وظیفه این نهادها در این روز، صرفاً گفتن تبریکی خشکوخالی در فضای مجازی است و این میان توجه به برنامههای جنبی برای مخاطبان این نوع از ادبیات که همان کودکان و نوجوانان هستند، بیاهمیت است.
به بهانه روز جهانی ادبیات کودک و نوجوان تصمیم گرفتیم با نویسندهای صحبت کنیم که سالهای بسیاری از زندگی خود را صرف نوشتن برای بچهها کرده و با تمام وجود عاشق ادبیات کودک و نوجوان است.
او خود را اینگونه معرفی میکند:
«من مریم محمدخانی متولد سال ۱۳۶۶ هستم. در دانشگاه لیسانس و فوقلیسانس ادبیات فارسی خواندهام. مدال طلای المپیاد ادبیات داشتم و بدون کنکور به دانشگاه رفتم. نویسندگی را از کودکی دوست داشتهام، اما از همان دوران دانشجویی که حدود ۱۵ سال پیش میشود فعالیت حرفهای خود را در زمینه ادبیات کودک و نوجوان شروع کردم. تجربههای مختلفی داشتم. از روزنامهنگاری گرفته تا نویسندگی و کار پژوهشی. در حال حاضر هم سردبیر پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان، دبیر اجرایی و داور فهرست لاکپشت پرنده و معلم نگارش در مدارس هستم. سه کتاب چاپشده هم دارم به نامهای «جشن خاکستر»، «برایم شمع روشن کن» و «کتاب سعدی» که دو کتاب از آنها رمان نوجوان هستند و دیگری معرفی شاعرهای فارسی به کودکان و نوجوانان است.»
آنچه میخوانید گفتوگوی خبرنگار ایمنا با مریم محمدخانی، داور جشنواره لاکپشت پرنده و نویسنده کتابهای کودک و نوجوان است.
چرا تصمیم گرفتید نویسندگی را در حوزه ادبیات کودک و نوجوان شروع کنید؟
از اول خودم تصمیم نگرفتم که نویسنده کودک و نوجوان شوم. نویسندگی را دوست داشتم و همیشه به آن فکر میکردم، اما ادبیات کودک و نوجوان مخصوصاً در دوران دانشجویی برای من حوزهای جدی بود؛ آن زمان، مدام رمان نوجوان میخواندم و سعی میکردم در جریان اتفاقات بازار کتابهای کودک و نوجوان قرار بگیرم. حس خوبِ نویسندگی را موقع نوشتن برای نوجوانان تجربه میکنم. البته از قبل تصمیم نمیگیرم که مخاطب نوشتههایم فقط نوجوانان باشن، گویا خودبهخود اتفاق میافتد.
در حال حاضر مشغول نوشتن کتابی هستید؟
الان چند طرح نیمهتمام دارم. یکی از آنها، طرح یک رمان نوجوان است که بهطور جدی روی آن مشغولِ کار کردن هستم.
آشنایی بچهها با کتاب باید از چه سنی شروع شود؟
نظریات جدید این است که باید از دوران جنینی برای کودک کتاب خواند؛ چراکه او به شنیدههای خود در دوران جنینی واکنش نشان میدهد. ارتباط عاطفی که والدین میتوانند با کتاب خواندن برای کودکان برقرار کنند بسیار ارزشمند است.
خودتان تابهحال کتابی در حوزه کودک و نوجوان خواندهاید که تأثیر زیادی روی شما گذاشته باشد؟
بله؛ بسیار زیاد. کتابهای بسیاری بودهاند که بعد از خواندن آنها با شگفتی به این رسیدهام که «چه جالب که میشود در مورد این موضوعات هم برای بچهها نوشت». در حال حاضر اسم چند نویسنده به خاطرم میآید که کتابهایشان را خیلی دوست دارم: دیوید آلموند، نیل گیمن و جمشید خانیان.
وضعیت ادبیات کودک و نوجوان ایران در سالهای اخیر چگونه بوده است؟
حوزه ادبیات کودک و نوجوان در ایران متنوع است و در سالهای اخیر رشد بسیاری کرده است. بهتازگی کتابهای متنوعی در بازار به فروش میرسد که اکثراً با استقبال روبهرو میشود. به همین دلیل مخاطب نسبت به ادبیات کودک و نوجوان حساستر شده است و این را میتوان از تعداد چاپهای هر کتابی متوجه شد. هنر تصویرگریِ ما مخصوصاً در حوزه کودک سالها است که در جهان شناختهشده و جایزه میگیرد، اما در زمینه تألیف کتاب، نتوانستهایم مانند حوزه تصویرگری موفق باشیم. شاید یکی از دلایلش این باشد که تصویر، یک زبان جهانی است و ارائه آن به ترجمه احتیاج ندارد. اما موضوع مهمتر مسئله کپیرایت است. ما به دلیل اینکه عضو قانون کپیرایت نیستیم به دنبال موضوع نمیرویم که با خارج از مرزهای کشورمان تبادل فرهنگی داشته باشیم. این مسئله هم فقط مختص به ادبیات کودک نیست؛ بهطورکلی ادبیات کشور ما برای اینکه در یک گفتوگوی جهانی قرار بگیرد باید قواعد این گفتوگو را رعایت کند که مهمترین آنها پایبندی به قانون کپیرایت است. بااینحال هرسال نمایندههایی از ایران نیز در جشنوارههایی مانند هانس کریستین اندرسون یا آسترید لیندگرن شرکت میکنند و خوشبختانه توانستهاند به فهرست کوتاه هم راه پیدا کنند مانند فرهاد حسنزاده یا هوشنگ مرادی کرمانی.
چه چیزی باعث رشد بیشتر و سریعتر ادبیات کودک و نوجوان میشود؟
قانون کپیرایت بهشدت روی این موضوع تأثیرگذار است؛ چراکه باعث جلوگیری از ترجمههای موازی و بهتر شدن کیفیت ترجمهها میشود و اینگونه به ما این امکان را میدهد که در یک زمین بزرگتر بازی کنیم. این موضوع، بهترین اتفاق برای رشد ادبیات ایران است.
یعنی کتابهای ترجمهشده در ایران بدون اجازه مالک اثر چاپ میشود؟
بیشتر آثار به این صورت است، اما ناشرانی هم مانند نشر هوپا و طوطی هستند که در سالهای اخیر تلاش میکنند با رعایت قانون کپیرایت آثار را به دست مخاطب برسانند. بااینحال این موضوع عمومیت زیادی ندارد و همه، آن را رعایت نمیکنند و به تصمیم ناشر بستگی دارد که بخواهد با احترام به حقوق پدیدآورنده، کتاب چاپ کند یا خیر.
چرا کمتر انتشاراتی زیر بار رعایت قانون کپیرایت میرود؟
عوامل بسیار اجتماعی در این تصمیم تأثیرگذار هستند مانند تحریم، ارزش پول و امکان مبادله، بخشی از این دلایل هستند و این عوامل باعث بالا رفتن بیشتر قیمت کتاب میشود. تا زمانی که یک سازوکار هماهنگ برای آن در نظر گرفته نشود شاید رعایت قانون کپیرایت برای ناشرین از نظر اقتصادی به صرفه نباشد.
آیا ناشرانی که در ایران این قانون را رعایت میکنند به نویسنده خارجی هزینهای پرداخت میکنند؟
بر اساس تجربههایی که کموبیش وجود دارد، اکثر اوقات نویسندگان به دلیل اینکه از شرایط ایران آگاهی دارند، به نحوی به نفع ناشر ایرانی کنار میآیند و حق کپیرایت را واگذار میکنند. بستگی به این دارد که چه کتابی از نویسندهای و از چه کشوری و در چه نشری به چاپ برسد.
ادبیات نوین کودک و نوجوان از چه زمانی در ایران پایهگذاری شد؟
ادبیات کودک و نوجوان در جهان همچنان جوان است. بنابراین ما از اتفاقاتی که در این حوزه در جهان میافتد عقب نیستیم. فکر میکنم دهه ۴۰ دهه تأثیرگذاری در شکلگیری ادبیات کودک و نوجوان بود و دلیل آن نیز تأسیس دو نهاد مهم شورای کتاب کودک و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. این دو نهاد سرآغازی شدند تا ادبیات کودک و نوجوان جدیتر و حرفهایتر دنبال شود.
سایه نگاه تعلیمی تا چه حد بر ادبیات کودک و نوجوان ما وجود داشته است؟
شاید سرآغاز ادبیات کودک با این نگاه بوده که آموزههایی را به مخاطب کودک و نوجوان منتقل کند و این موضوع در بسیاری از آثار دیده میشود، اما در سالهای اخیر در بازار ادبیات کودک و نوجوان ایران اقبال بیشتر به سمت کتابهایی رفته که اتفاقاً اصلاً به دنبال این نیستند که مفهومی را از طریق ادبیات آموزش دهند.
ادبیات در سالهای اخیر بهعنوان راهی برای لذت بردن و سرگرم شدن مخاطب شناختهشده و خوشبختانه کمکم نگاه تعلیمی آن درحال کنار رفتن است. اگر ادبیات قصد آموزش هم نداشته باشد خودبهخود بدون اینکه ما بخواهیم میتواند آموزههایی جهانشمول مانند صلح، حفاظت از محیطزیست، کنار زدن تبعیضهای جنسیتی و بسیاری موارد دیگر را به مخاطب منتقل کند. بااینحال همچنان فکر میکنم مهمترین کارکرد ادبیات، همان لذت بخشیدن، سرگرم کردن، گسترش تخیل و خلاقیت مخاطب باشد و بدون داشتن اینها نمیتوان به آن گفت ادبیات، میشود کتاب درسی!
ادبیات کهن و شفاهی ایران چه تأثیری در ادبیات نوین کودک و نوجوان آن داشته است؟
آنقدر مرز روشنی وجود ندارد. نمیتوان یک خطکشی تعیین کرد و گفت از این نقطه ادبیات عامه تأثیرگذاری بر روی ادبیات نوین را شروع کرده است. ادبیات، به سنتهای فرهنگی متصل است. از اولین قصههایی که در هر فرهنگی سینهبهسینه نقلشده گرفته تا متونی که خارج از ادبیات شفاهی به امروز رسیده است. ادبیات نوین با ادبیات کهن درهمتنیده است و در هر دورهای رد پای دوره قبلی وجود دارد.
ممکن است کتابی به دلیل اینکه مؤلف ایرانی داشته باشد کمتر فروش برود؟
این نتیجهگیری به پژوهش احتیاج دارد. این را باید در نظر گرفت که بسیاری از کتابهای ترجمه هم ممکن است برای بچهها جذاب نباشد. یکی از دلایل جذابیت کتابهای ترجمه، تبلیغاتی است که به طریق مختلف در جهان برای آنها شده است. برای مثال کتاب هری پاتر در دنیا مشهور است و همه فیلم و عروسکهایش را دیدهاند به همین دلیل کتاب آن هم پرفروش است. بااینحال اگر ثابت شود که این مشکل وجود دارد، همه حلقههای نشر شامل بچهها، والدین، ناشرین یا مدارس باید دستبهدست هم دهند و تلاش کنند تا کتابهای تألیف را به نحوی به مخاطب معرفی کنند که جذاب به نظر برسد. ناشر آنهم به استراتژی تبلیغاتی جدیدی برای معرفی کتابهایشان نیاز دارند.
یکی از عواملی که ممکن است پدر و مادرها را برای خرید کتاب برای کودکانشان ترغیب نکنند، قیمت بسیار زیاد کتاب کودک است. دلیل این موضوع چیست؟
در حال حاضر قیمت تمام کالاها افزایش پیدا کرده است به همین ناشر آن هم به اجبار تصمیم میگیرد قیمت کتاب را افزایش دهد، اما نکته دیگری که وجود دارد این است که کتابهای کودک تنوع بسیاری ازنظر جنس و شکل دارند. برای مثال در ساختار بسیاری از کتابها از فوم، پارچه یا کاغذ گلاسه استفاده میشود که تمام آنها روی قیمت نهایی کتاب تأثیر میگذارد.
آیا دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان در سالهای اخیر تعاملاتی در ایران داشته است؟
شورای کتاب کودک نماینده دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (IBBY) در ایران است. ازجمله وظایف این شورا نیز معرفی نویسنده و تصویرگر به جایزه هانس کریستین اندرسون است. با اقدامات شورای کتاب کودک سه نفر از نویسندههای ما شامل احمدرضا احمدی، هوشنگ مرادی کرمانی و فرهاد حسنزاده توانستند به فهرست کوتاه این جشنواره وارد شوند، ضمن اینکه فرشید مثقالی هم تنها تصویرگر ایرانی است که برنده جایزه شده است.
برنامههای شورای کودک در ایران برای روز جهانی کتاب کودک چیست؟
شورای کتاب کودک هرسال پیام جهانی کتاب را ترجمه میکند و پوستر IBBY را به اشتراک میگذارد. البته یک روز ملی ادبیات کودک و نوجوان نیز در کشورمان داریم که به نظر من تاریخ خوبی برای روز ادبیات کودک و نوجوان نیست؛ چراکه این روز (۱۸ تیرماه) برابر با درگذشت مهدی آذریزدی است و شاید تاریخ یادآوری فوت این نویسنده برای بسیاری خوشایند نباشد.
روز ملی ادبیات کودک در ایران نقش پررنگتری دارد یا روز جهانی آن؟
روز جهانی ادبیات کودک و نوجوان به تعطیلات نوروز نزدیک است و در فضای مجازی بازتاب بیشتری دارد. به همین دلیل بیشترِ نهادها سعی میکنند در روز ملی ادبیات کودک برنامهای داشته باشند، اما در سالهای اخیر روز چهاردهم فروردین نقش پررنگتری داشته است.
گفتوگو از: صبا سجادیان، خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا