به گزارش خبرنگار ایمنا، اصفهان، شهری پر از شگفتی است. شگفتیهایی که هریک بیانگر قدمتی دیرینه و اصالت مردمان ایران است. کوچهپسکوچهها و شهرهای کوچک و بزرگ اصفهان هرکدام برای خود قصهای دارند. قصههایی که ما را به تاریخ بلندی متصل میکند که قامت آن از ایران باستان تا عصر صفوی و قاجار است.
شگفتیهای اصفهان آنقدر بیشمارند که وصفشان در یک پرونده «اصفهان را بگردیم» نمیگنجد؛ حتی اگر هرروز هم درباره یکی از آنها بنویسیم شاید پرداختن به آنها سالها به طول انجامد. با اینحال عجیب این است که بسیاری از مردم ایران و حتی شهروندان این شهر نیز اصفهان را تنها با میدان نقشجهان، سیوسهپل و پل خواجوی آن میشناسند. همین موضوع زنگ خطری شد تا تصمیم بگیریم هر پنجشنبه چندخطی از مکانهای دیدنی، گردشگری، خانههای تاریخی و قصههای ناگفته در اصفهان بنویسیم که به نظر میرسد نیمهشناخته یا ناشناخته ماندهاند.
پروفسوری که هویت ایرانی را به جهان معرفی کرد
شاید خیلی قابلباور نباشد که یک پژوهشگر، هنرشناس، مورخ و محقق اهل آمریکا آنقدر عاشق ایران باشد که نهتنها تمام تحقیقاتش درباره معماری و فرهنگ ایرانی باشد، بلکه وصیت کند پس از مرگش او را در ایران به خاک بسپارند. آرتور ایهام پوپ از بزرگترین محققانی بود که فرهنگ و معماری ایران را به جهانیان معرفی کرد.
او در هفتم فوریه سال ۱۸۸۱ در ایالت رود آیلند آمریکا به دنیا آمد. پروفسور پوپ در بهترین دانشگاههای آمریکا ازجمله دانشگاه براون و دانشگاه کرنل و دانشگاه هاروارد در رشته فلسفه تحصیل کرد. او در سال ۱۹۲۵ برای نخستین بار به ایران سفر کرد و از همان موقع سخنرانی در مورد اهمیت هنر ایرانی را شروع کرد. پوپ در سخنان خود از هنر و معماری ایران باستان تمجید و تعریف بسیار کرد و اصرار داشت تا ایرانیان را از ارزش هنر و تاریخ هنر خود آگاه کند.
او تأکید میکرد که معماری ایرانِ جدید به جای الگوبرداری از معماریِ مدرنِ غرب باید از روی معماریِ کهنِ خویش الگو بگیرد. پروفسور پوپ از بزرگترین محققانی بود که فرهنگ و معماری ایران را به جهانیان معرفی کرد. در همان زمان، دولت ایران به پوپ اجازه مخصوص دیدار و رفتوآمد در بناها و اماکن مذهبیِ تاریخی کشور اعطا کرد، اجازهای که تا آن زمان به افراد خارجی هرگز داده نمیشد. از همینجا میتوان نفوذ پروفسور پوپ را در طراحی ساختمانهایی مانند شعبه اصلی بانک ملی، کاخ مرمر و موزه ایران باستان پیدا کرد. این ایرانشناس آمریکایی با تلاشهای بسیار و با مطالعات متعدد، برای نخستین بار در تاریخ توانست این بناها را به جهانیان معرفی کند.
بنای آجری نزدیک پل خواجو آرامگاهی برای پوپ
شاید جالب باشد که بدانید دستور مرمت مسجد شیخ لطفالله نیز بنا به خواسته پروفسور پوپ توسط رضاشاه صادر شد. با اینحال، ازنظر اهمیت ایرانشناسی، میتوان گفت که مهمترین اثر پوپ گنجینه ۱۰ هزارتایی از تصاویری است که او با همسر خود از بناهای تاریخی ایران تهیه کرد که هنوز هم پس از سالهای سال در دانشگاههای غرب مورد استفاده ایرانشناسان قرار میگیرد.
او در سال ۱۹۶۹، درست در زمانی که قصد داشت معماری حرم امام رضا (ع) در شهر مشهد را مطالعه کند درگذشت. پوپ قبل از مرگ خود درخواست کرده بود تا پیکرش را در اصفهان به خاک بسپارند.
در حال حاضر آرامگاه پروفسور پوپ در کنار همسرش، “فیلیس اکرمان” در ساحل زایندهرود و در نزدیکی پل خواجو قرار دارد؛ اما جزئیات قفل بودن دائمی درب آن و دلیل ماجراهای پرسروصدای تخریبش هنوز معلوم نیست. سالها است مقبره یکی از بزرگترین محققان، فیلسوفان و ایرانشناسان جهان در اصفهان است، اما تنها تعداد اندکی از مردم میدانند که آن بنای آجری نزدیک پل خواجو چیست، چه برسد به اینکه پروفسور پوپ را بشناسند!