با انتخاب دانشگاه، دانشجوی زبان فارسی شد اما با حافظ آشنا شد و عاشق زبان فارسی. این زبان حالا همه زندگیاش شده تا جایی که زبان مشترکش با همسرش هم فارسی است.
فارسی را خوب صحبت میکند و با همان لهجه شیرینش از آشناییاش با زبان فارسی میگوید، از روزهایی که دانشگاه، زبان فارسی را به عنوان رشته تحصیلی به او پیشنهاد میدهد و این زبان آنقدر در زندگیاش گسترده میشود که میگوید حتی دلش فارسی شده است.
محمد مُمیتالرشید، دانشیار زبان فارسی دانشگاه داکا (بنگلادش) در گفتوگویی با ایسنا درباره آشناییاش با زبان فارسی میگوید: کنکور در کشور بنگلادش به این شکل است که شما نمیتوانید در هر گروهی که بخواهید درس بخوانید، دانشگاه میگوید در فلان رشته این تعداد دانشجو میخواهیم و شما میتوانید در این رشته تحصیل کنید. از قبل کمی عربی خوانده بودم، در ۱۹۹۸-۱۹۹۹ میلادی در کنکور شرکت کردم و از طرف کنکور قبول شدم و گفتند با توجه به شرایط میتوانید در گروه زبان و ادبیات فارسی ثبتنام کنید. قبل از آن درباره زبان فارسی و ادبیات آن چیزی نخوانده بودم البته کلماتی چون نماز و روزه را که فارسی هستند، استفاده میکردیم زیرا در زبان بنگلا پنجهزار واژه فارسی داریم.
او ادامه میدهد: بعد از ثبتنام در دانشگاه با خواندن الف و ب و پ شروع کردم. بعد با ترجمه خیلی خوب «حافظ» آقای شوباش موکوباتای، که آثار حافظ را از فارسی به بنگالی ترجمه کرده، آشنا شدم. شعرهای حافظ شیرازی را خواندم و اصلا عاشق حافظ شدم و کتاب حافظ همیشه بغلم بود و همیشه میخواندم. خیلی چیزها از حافظ یاد گرفتم و عاشق این زبان شدم. سال اول دانشگاهم در نمایشگاه بینالمللی داکا شرکت کردم و با تاجران ایرانی که در نمایشگاه شرکت کرده بودند، دست و پا شکسته فارسی صحبت میکردم و این ماجرا شروعی شد که به زبان فارسی بیشتر پیوند بخورم. با دوستان ایرانی بیشتر صحبت میکردیم و شعر میخواندیم به ویژه شعر حافظ. میتوانم بگویم به خاطر حافظ به زبان فارسی علاقه پیدا کردم و عاشق آن شدم.
این استاد زبان فارسی از دانشجویانی یاد میکند که بعد از اینکه دانشگاه به آنها رشته قبولی را میگوید، درس را رها کرده و نمیخوانند اما او با حافظ آشنا و عاشق زبان و ادبیات فارسی میشود و میگوید الان هم عاشق این زبان است و اینگونه تعبیر میکند: « الان کل عمر من فارسی شده، دلم هم فارسی شده است». از همسرش میگوید که اهل سوریه است و با توجه به اینکه زبان ملیت مقابل هم را نمیدانند، زبان فارسی زبان مشترکشان شده است.
او سپس درباره وضعیت زبان فارسی در بنگلادش توضیح میدهد: در بنگلادش سه تا دانشگاه داریم که گروه زبان و ادبیات فارسی دارند و دانشگاه داکا بهترین دانشگاه بنگلادش است. قدمت آموزش زبان فارسی در دانشگاه بنگلادش، تقریبا ۱۰۲ سال یعنی از زمان تأسیس دانشگاه در سال ۱۹۲۱ است. در دانشگاه داکا ۹ استاد زبان فارسی با ۵۰۰ دانشجو در مقاطع مختلف از لیسانس تا دکتری زبان و ادبیات فارسی داریم. در دانشگاه راجشاهی که تقریبا ۴۰۰ کیلومتر از داکا فاصله دارد و در شمال بنگلادش است، هم ۱۰ استاد داریم که به ۲۵۰ دانشجو زبان فارسی یاد میدهند. جنوب بنگلادش نیز دانشگاه چیتاگونگ را داریم که تقریبا ۲۵۰ دانشجو دارد با پنج استاد زبان فارسی. این وضعیت زبان فارسی در بنگلادش است.
ممیتالرشید یادآور میشود: در شبه قاره هند حدود ۶۳۶ سال، زبان فارسی زبان رسمی بوده است؛ زبان اداری، زبان دفتری و قضایی و دادگستری. حتی نوشته مقبرهها، شعری به زبان فارسی است. سند زمینها، تاریخ بنگلادش و خیلی چیزها به زبان فارسی بوده بنابراین نسخههای خطی زیاد داریم. در حال حاضر در حال تصحیح نسخههای خطی هستیم و میخواهیم در کنار زبان بنگالی، زبان فارسی را دوباره زنده کنیم.
رساله دکتری او در حوزه نسخه خطی و «تصحیح، توضیح و تحلیل گلدسته گلشن معانی» است که تحلیل شعرهایی است که شاعران فارسیگوی درباره معشوقشان گفتهاند.
او توضیح میدهد: استاد نعمتالله ایرانزاده استاد اعزامی دانشگاه داکا که الان در دانشگاه علامه هستند، این نسخه را پیدا کرد و پیشنهاد کرد درباره آن کار کنم. ایشان کمک کرد در دانشگاه تربیت مدرس بورسیه شوم که این اتفاق یک فرصت طلایی برای من بود و من خود را در اینجا ساختم. در سال ۲۰۰۷ میلادی عضو هیأت علمی دانشگاه داکا شدم. در سال ۲۰۱۳ یعنی ۱۳۹۲ در دانشگاه تربیت مدرس بورسیه شدم. پنج سال و ۹ ماه درس خواندم و دکتری گرفتم و الان در دانشگاه داکا دانشیار هستم.
او به مراوداتش با بنیاد سعدی، سفر به شهرهای ایران، بازی در یک فیلم سینمایی و ۳ تبلیغ و نوشتن ۴۰ گزارش درباره ایران در بنگلادش اشاره میکند و میگوید: فیلمهای ایرانی در بنگلادش تأثیرگذار هستند و بیش از ۴۰ فیلم ترجمه کردهام. فیلمهایی از مجید مجیدی، محسن مخملباف، ابراهیم حاتمیکیا، عباس کیارستمی و داریوش مهرجویی. همچنین شش سریال ایرانی مثل حضرت یوسف پیامبر، مختارنامه، مردان آنجلس، شهرزاد، بشارت منجی و حضرت مریم مقدس را از زبان فارسی به بنگالی ترجمه کردم که ناشر معتبری آنها را منتشر کرده است. برخی از کتابها در دانشگاه به عنوان درس در گروههای سینما تدریس میشود.
او سپس درباره سینمای ایران و استقبال از آن در کشور بنگلادش میگوید: مردم بنگلادش از فیلمهای ایرانی خیلی استقبال میکنند؛ خود من بیش از بیست بار «بچههای آسمان» را دیدهام البته اول نمیدانستم، فیلم ایرانی است اما از تلویزیون ملی بنگلادش بارها پخش شده و خیلیها چندبار آن را دیدهاند. صنعت فیلم و سینمای ما مانند هندیها «بزن بزن» است اما فیلمهای ایرانی پر از احساسات و حادثه است، داستان دارد و زندگی روزمره خودمان است. این دو کشور فرهنگ نزدیکی دارند. مردم بنگلادش از این فیلمها استقبال کردند چون به لحاظ آداب و رسوم و اخلاق احساس نزدکی کردند. این فیلمها پند و اندرز دارد و داستان هم دارد.
او تأکید میکند: برای بنگلادشیها مهم است که چطور ایران توانسته فیلم خود را سراسر جهان عرضه کند و از آن استقبال شده است. فیلمهای عباس کیارستمی و مجید مجیدی را در بنگلادش درس میدهند، تجزیه و تحلیل میکنند تا بدانند این فیلمها چطور رشد کرده است زیرا به صنعت فیلم بنگلادش کمک میکند و چند مستند در این زمینه ساخته شده است. اخیر هم چند فیلم مشترک با ایران کار کردیم که من هم مشاور بودم. اولین فیلم به کارگردانی مرتضی آتشزمزم با عنوان «نیروانا» بود که سال گذشته اکران شد. دومین فیلم هم «دروغهای زیبا» به کارگردانی آتشزمزم که خیلی قشنگ است، هنوز اکران نشده اما مطمئن هستم استقبال میشود زیرا داستانی پر از احساسات و عاطفه و زندگی روزمره دارد. چند پروژه دیگر هم داریم و امیدواریم با این همکاریها فیلم ایران و بنگلادش پیشرفت کند و ما از دوستان ایرانی روش فیلم ایرانی را یاد بگیریم.
او با بیان اینکه کتاب «سیری در ایران»ش به چاپ چهارم رسیده و از سایت فروش کتاب بنگلادش امتیاز ۵ ستاره را دریافت کرده است از کتابهای دیگرش میگوید که شامل کتابی درباره دستور زبان فارسی به زبان بنگلا برای دانشجویان، کتابی درباره فرهنگ عامه و جشنهای ایرانی و ترجمه فیلمهایی که میخواهد به عدد ۵۰ برساند، میشود.
او از سفرش به ۲۲ استان ایران برای دیدار از مقبره شاعران که از مکانهای مورد علاقهاش هستند میگوید؛ اینکه بارها به اصفهان رفته، برای حافظ و سعدی چندین بار به شیراز رفته، برای عطار و عمر خیام و فردوسی چهار بار به مشهد و نیشابور رفته، به خاطر سهراب سفری به مشهد اردهال کاشان داشته و برای نیما یوشیج به یوش مازندران سفر کرده است.
ممیتالرشید درباره وضعیت ادبیات معاصر ایران در بنگلاش با توجه به ترجمهای که اخیرا از کتاب «خمره» هوشنگ مرادی کرمانی داشته، اظهار میکند: خدا را شکر ادبیات معاصر دارد خوب رشد میکند که به خاطر عبدالصبورخان، استاد ما بوده است. او به ادبیات معاصر ایران علاقه دارد؛ کتابهایی از بزرگ علوی، صادق هدایت، صادق چوبک و جلال آلاحمد ترجمه کرده تا به مرادی کرمانی رسیده است.
او همچنین با اشاره به همایشی که قرار است درباره ادبیات کودک و نوجوان، ویژه هوشنگ مرادی کرمانی در دانشگاه داکا (بنگلادش) برگزار شود، ادامه میدهد: ما دیدیم کتابهای استاد مرادی کرمانی بیشتر به سمت فیلم رفته و خیلی استقبال کردهاند. با وجود این که از واژههای عامیانه و ضربالمثلها استفاده کرده، زبانش برای ما ساده است و میتواند برای آموزش زبان فارسی هم مفید باشد. در این همایش قرار است یک نویسنده ادبیات کودک و نوجوان ایرانی با چند نویسنده ادبیات کودک و نوجوان بنگلادشی مقایسه و بررسی شود و این موضوع به ما کمک میکند رشد کنیم. هم به درک ادبیات معاصر کمک میکند و هم برای یادگیری زبان خوب است.
او درباره کلمات مشترک نیز به کلماتی چون آسمان، نماز، روزه، کاغذ، قانون، قلم و کتاب اشاره میکند و یادآور میشود: برخی معتقدند هشتهزار واژه و برخی میگویند چهارهزار واژه و برخی هم معتقدند پنجهزار واژه مشترک داریم که همه میدانند از زبان فارسی آمده است حتی اگر عربی باشد. در بنگلادش ضربالمثلهایی داریم که ریشه در زبان فارسی دارند، حتی داستانهایی از شیخ سعدی و حافظ که در پی پژوهشهای تازه متوجه شدیم اصلشان فارسی بوده و وارد زبان بنگلا شده است.
محمد ممیتالرشید درباره فرصتهایی که در زمینه آموزش زبان فارسی در رابطه بین دو کشور به وجود میآید، با یادآوری اینکه بر اساس نیاز در دانشگاهها نیرو گرفته میشود، توضیح میدهد: گاه در سالهای اول و دوم نمیخوانند و بعد حرص میخورند که چرا یک زبان را یاد نگرفتیم. خیلیها هستند که میگویند اگر از اول یاد میگرفتم مترجم شده و فعالیت تجاری انجام میدادم. ایران و بنگلادش رابطه خوبی دارند؛ ایران برای بنگلادش مهم است و برای ایران بنگلادش. بنگلادش در زمینه تولید لباس فعال است و ایران نیز نفت دارد بنابراین میشود در زمینه تجارت از زبان فارسی استفاده کرد.
او ادامه میدهد: همانطور که گفتم ما نسخههای خطی بسیاری داریم و چندین نفر میتوانند در این زمینه فعالیت کنند. البته دولت بنگلادش برنامههای بسیاری دارد و نمیشود بر روی زبان فارسی تمرکز کنند. کشورهای دیکر چون کره جنوبی، ژاپن و چین از کسانی که زبان کشور آنها را یاد میگیرند حمایت میکنند و چندصد نفر بورسیه میشوند، ایران هم میتواند این حمایتها را بیشتر کند چون ایران برای ما مهم است.
انتهای پیام