بیژن مقانلو در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تایمز، با اشاره به رزومه مربیگریاش اظهار داشت: قبل از اینکه بخواهم صحبتی داشته باشم بهتر است تاریخچهای از عملکرد مربیگریام بگویم. بیژن مقانلو کسی است که تیم ملی ایران را قهرمان جهان و آسیا کرد و در بازیهای آسیایی اینچئون ۴ مدال طلا گرفت. ۱۱ طلا، ۷ نقره و ۱۹ برنز با مربیگری من در مسابقات گرندپری کسب کردیم که ۲ مدال طلا، ۳ نقره و یک برنز در سال ۲۰۲۳ بود و سایر مدالها از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ کسب شده است. بهترین مربی جهان و آسیا در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ شدم. این پیشینهام است و فکر میکنم عزیزان باید بدانند وقتی میخواهند در من صحبت کنند، نباید با وقاحت حرف بزنند و از ادبیات مناسب استفاده کنند.
سه نسل را به تکواندو معرفی کردم
وی اضافه کرد: دوستان هر زمان به جایگاه من رسیدند، میتوانند صحبت کنند. خیلی از صحبتها را میشنیدم و به روی خودم نمیآوردم، اما باید گوشزد کنم چه کسی هستم تا دوستان بدانند اصلاً به این جایگاه رسیدهاند که بتوانند صحبت کنند یا نه. هر مربیای وقتی مسئولیتی را میپذیرد، میداند چه شرایطی وجود دارد و با توجه به شرایط سعی میکند از زمان پیشرو حداکثر استفاده را ببرد. در این ۱۵ ماهی که تیم ملی دست من بود، موفق به کسب ۷۸ مدال (۳۲ طلا، ۲۵ نقره و ۲۱ برنز) شدیم و افتخار میکنم که سه نسل تکواندو را معرفی کردم.
سرمربی سابق تیم ملی گفت: نسل اول سجاد مردانی، میثم باقری، رضا نادریان و حسین تاجیک بودند که به قهرمانی آسیا رسیدند. نسل دوم ابوالفضل یعقوبی، مهدی خدابخشی، امید عمیدی، فرزان عاشورزاده و … و نسل سوم مهدی حاجیموسائی، آرین سلیمی، متین رضایی، ابوالفضل زندی و سایر عزیزانی به شمار میروند که در ۱۵ ماه گذشته در خدمتشان بودم. دنیای نوجوانان با بزرگسالان خیلی متفاوت است؛ آن دنیا، دنیای تکینک و مهارت است و این دنیا، دنیای درک عمیق از بازی. سعی کردم همیشه به جوانان امید بدهم و روی بازی آنها طوری تأثیرگذار باشم که آگاهانه به زمین بروند؛ به سطحی ایدهآل برسند تا بتوانند در سطح یک دنیا حرف برای گفتن داشته باشند و این عملاً در مسابقات گرندپری مشهود بود.
مقانلو تصریح کرد: همیشه قهرمان جهان و المپیک نوجوانان داشتیم، اما هیچ وقت جسارت بها دادن به این جوانان را نداشتیم. این نفرات را به اردو میآوردیم، اما هیچ زمانی به آنها بهای آنچنانی برای خودباروی در سریعترین زمان را نمیدادیم. خوشبختانه مقانلو چنین جسارت و شهامتی را دارد. همیشه از رسانهها خواستم در سالن انتخابی حضور داشته باشند و شفاف انتخابی را برگزار کردم که حتی دست خودم نلرزد. از مسابقات جهانی مکزیک و باکو ۵ تغییر اساسی داشتیم. هر کسی بود این کار را نمیکرد، اما برای اینکه نور امید را در دل جوانان روشن کنم، بستری مهیا کردم تا قهرمانان از آزاد کشوری با هم به رقابت بپردازند و این چشمه جوشان همیشه در حال جوشیدن باشد.
کرمی در اینچئون از من خواست کنارم باشد
وی با انتقاد از اظهارات یوسف کرمی عضو کمیته فنی فدراسیون تکواندو عنوان کرد: در گذشته بارها مصاحبههایی از یوسف کرمی دیده بودم، اما میگفتم چرا باید جواب بدهم. فکر میکنم بعضی مواقع جواب ندادن باعث میشود تا طرف فکر کند به حق حرف میزند. یوسف در آخرین بازیهای آسیایی در اینچئون که قصد خداحافظی داشت، بعد از باخت به اتاقم آمد و گفت که اجازه بدهم در کنارم باشد. واقعاً در کرمی نمیدیدم و نمیبینم که مربی باشد. ممکن است او بازیکن خوبی باشد، اما نمیتواند مربی باشد. مربیگری هنر انتقال اطلاعات است و دلیل ندارد هر کسی قهرمان است بتواند مربی خوبی باشد.
سرمربی پیشین تیم ملی یادآور شد: ممکن است کرمی بتواند از اسم قهرمانی خود استفاده کند و به کشورهای مختلف برود، اما نمیتواند مربی خوبی باشد. خودش گفته بازیکنانم باور لازم برای کسب مدال طلا را ندارند؛ این در حالی است که وظیفه مربی است که این باور را ایجاد کند. دو مرحله مسابقات G2 در پاکستان برگزار شده، او در این مسابقات با تیم پاکستان موفق به کسب مدال شده و یک مدال برنز نیز در آسیا کسب کرده است. وقتی آدم ادعا میکند، باید تأثیرش دو چندان باشد.
کرمی اگر تأثیرگذار نبود چرا استعفا نکرد؟
مقانلو گفت: دلیلی نمیبینم کسی که سرمربی کشور دیگری است، در کمیته فنی ایران حضور داشته باشد و بعد بگوید که تأثیرگذار نبوده است. اگر تأثیرگذار نبوده، چرا در کمیته فنی حضور یافته و استعفا نکرده است؟ کسی که عزت نفس داشته باشد، وقتی میبیند تأثیری ندارد کنار میکشد و استعفا میکند. فکر میکنم هر کسی جای او بود، اصلاً چنین مسئولیتی را نمیپذیرفت. هادی افشار به چه دلیل از حضور کمیته فنی انصراف داد؟ وقتی کسی سرمربی میشود اگر بخواهد به کارش برسد آنقدر درگیر خواهد شد که نمیتواند کمیته فنی کشور دیگری باشد. وقتی میآید ضد و نقیضهایی ایجاد میشود. تکواندو ایران همیشه خوب بوده، اما تفاوت دوندههای خوب در ثانیههاست.
وی تأکید کرد: بسیاری از انتقادات کرمی از من به خاطر نپذیرفتن پیشنهادش برای مربیگری در مقطع اول حضور در تیم ملی است. در این موضوع اصلاً شک نکنید. تا به حال به او نگفتهام، اما اینجا میگویم که کرمی نمیتواند مربی خوبی باشد. شاید خودش را گُنده کند، اما نمیتواند مربی باشد. در حال حاضر که به کشورهای مختلف میرود به این دلیل است که فدراسیون او را معرفی کرده است. کرمی چرا سفسطه میکند که ۱۰ مدال طلا در تورنمنتهای «گرید دو» گرفته و نمیگوید این مدالها را در خود پاکستان کسب کرده است.
حرفهای کرمی با سند و روی حساب و کتاب نیست
سرمربی پیشین تیم ملی گفت: همیشه در مصاحبهها از یوسف کرمی به عنوان یک ابزار استفاده کردهاند. هر موقع به نفعش بود سکوت کرده و هر زمانی که به نفعش نبود حرف زده است. در حال حاضر نیز تحریک شده و با تمام احترامی که برایش قائل هستم اعتقاد دارم که از او استفاده ابزاری شده است. نه در این فدراسیون بلکه در فدراسیون گذشته نیز اینگونه بود. برای همین میگویم کرمی نمیتواند شماره یک و اصلاً مربی باشد؛ چون آدمی است که استفاده ابزاری از او میشود.
مقانلو تصریح کرد: در خصوص پیشرفت بازیکن نباید صحبت کنم و همه چیز مشهود است. وقتی مدالها ارتقا پیدا میکند و بازیکنان در سه رویداد درجه یک دنیا دو مدال طلا، سه نقره و یک برنز میگیرند این یعنی پیشرفت. وقتی جوانی قهرمان المپیک را میبرد یعنی پیشرفت. اینکه کرمی میگوید مقانلو انتقادات را نمیپذیرد به این خاطر است که حرفهای او با سند و روی حساب و کتاب نیست. وقتی میگوید باید سهمیه المپیک را از قارهای کسب کنیم؛ به او نگاه میکنم، چون اصلاً گرندپری را تجربه نکرده که بداند چه بازیکنی به قارهای میآید. آیا میشود بازیکن خام را به مسابقات قارهای برد که فشار کسب سهمیه روی او سنگین کند؟ یا باید بازیکنی را برد که تجربه رویارویی با حریفان مقتدر را داشته باشد.
بزرگترین اشتباه عسکری این بود که بسحاق را مربی تیم ملی کرد
وی در ادامه با انتقاد از بسحاق عنوان کرد: متأسفانه بسحاق چندین بار از ادبیات مناسبی استفاده نکرده است. یکی از بزرگترین اشتباهات فریبرز عسکری این بود که بسحاق را به عنوان مربی تیم ملی انتخاب کرد. او نه از لحاظ شخصیتی قوی است و نه شجاعت مربیگری دارد. بسحاق در بهترین حالت در سطح ۳۰ است، اما طوری حرف میزند که انگار امپراطور است. به بسحاق میگویم قبل از صحبت در مورد مقانلو ابتدا عقبه خود را ببیند و بعد در مورد من صحبت کند.
بسحاق برای ما سوپر استار شده است
وی ادامه داد: بسحاق برای حضور در مسابقات گرید یک کشورهای اسلامی این همه پولِ فدراسیون را خرج و یک تیم کامل را به کرهجنوبی اعزام کرد و آخر سر نیز سه نفر از قهرمانان آسیا را به مسابقات برد. یک مسابقه گرید یک این همه بالا و پایین ندارد که بسحاق برای ما سوپراستار شده است. بهتر است او به خودش نگاه کند و آنقدر خودش را گُنده نبیند. اگر جواب نمیدهم هوا او را برندارد. آقایان! بهتر است ابتدا عقبه مربیگری خود را نگاه کنید و بعد کارشناس شوید و بدانید در مورد چه کسی صحبت میکنید.
نفجم به دنبال جمع کردن رزومه برای شورای شهر بود
مقانلو عنوان کرد: فیضالله نفجم در اردوی تیم ملی میگوید که دنبال رزومه جمع کردن است تا وارد شورای شهر شود. مجموعه عملکرد رفتاری او به درد تیم ملی نمیخورد، اما بعداً ایشان را سرمربی نوجوانان کردند. او در ویتنام ترسیده بود و مرتضی کریمی به او کمک کرد. این دوره نیز به عکسهای لبنان نگاه کنید که روز آخر با تیمش عکس نگرفت. بعد ایشان برای ما مفسر و عقل کُل میشود. قرار نیست هر کسی قهرمان شد بیاید و مربی شود.
هادیپور باید قدردان باشد
سرمربی سابق تیم ملی افزود: بازیکنی مثل آرمین هادیپور را سال ۲۰۱۳ به تیم ملی آوردم و حذف شد. سه سال او را نگه داشتم و کلی سطح بازیاش را ارتقا دادم، اما باز بدهکار شدم. آدم جایگاهش را با التماس نمیگیرد و با اقتدار و جنگیدن در وسط زمین به دست میآورد. همان بچهای که گوشه سالن نشسته بود و گریه میکرد یکی روی شانهاش زد و گفت فردا به اردو بیاید. چه کسی هادیپور را به تست اوینت المپیک، قهرمانی آسیا و گرندپری فرستاده بود و چه کسی او را آورد؟ آدمها باید قدردان باشند.
دعوا سر تصاحب تیم ملیِ آماده است
وی خاطرنشان کرد: یوسف کرمی در مصاحبه خود گفته هر کسی سرمربی تیم ملی شود خواهد گفت تا المپیک پاریس وقت نداشته؛ مگر این تیم دست و پا بسته است؟ خدا را شکر یکسری جوان در تیم همانند گرگ هستند و همه رنکینگ دارند و توانمند هستند و یقه همه بازیکنان دنیا را در گرندپری گرفتند. مگر تیم فعلی تیم کمی است؛ اتفاقاً دعوا سر این تیم قبراق است که همه من من میکنند و میخواهند صاحب شوند.
پولادگر به خوبی نفجم را میشناخت
مقانلو در پاسخ به این سؤال که وقتی چنین تفکری در خصوص نفجم داشت چرا از او به عنوان همکار استفاده کرد، گفت: ۵ گزینه معرفی کردم، اما قبول نکردند. گفتم به بعضیها یک شانس بدهم تا ببینم چه جور آدمی هستند. نفجم خودش را میکشت، اما پولادگر حتی تیم امید را به او نمیداد. فکر میکنم پولادگر بهتر از همه ما نفجم را شناخته بود. بعضی موقع آدم میگوید یک فرصت به برخی افراد بدهد تا ببیند تغییر کرده است یا نه.
به غیر از دو، سه نفر اعضای کمیته فنی ناپخته بودند
مقانلو در خصوص فاصله زیاد بین او و کمیته فنی فدراسیون تکواندو به تایمز گفت: به این دلیل بود که به غیر از چند نفر این کمیته فنی بسیار ناپخته بود. یک روز استاد ذوالقدر به من گفت وزن کمیته فنی پایین است. او واقعیت را گفت. به غیر از دو، سه نفر سایر اعضای کمیته فنی تجربه لازم را ندارند. پروسه المپیک چهار ساله است و ما در ۱۵ ماه چنین تیم جوان و قبراقی را آماده کردیم. فکر میکنید دعوا سر چه چیزی است؟ دعوا سر این تیم آماده و گرفتن مسئولیتش است. شما یک سوال قشنگ از کرمی در خصوص عملکرد مربی ایرانی در خارج از کشور پرسیدید. مشکل ما این است قهرمانانی را برای مربیگری اعزام میکنیم که تجربه ندارند. کسانی که تجربه دارند نشان دادند به خوبی میتازند.
باید خاک خورد تا به مربیگری تیم ملی رسید
او در پاسخ به این سؤال که با این صحبتها این فرضیه مطرح خواهد شد که هیچ کسی را قبول ندارید و طبیعتاً مخالفانتان بیشتر خواهند شد، گفت: مربیگری اصول دارد و این نیست که تا از تیم ملی خداحافظی کردیم سریع برویم و مربی تیم ملی شویم. باید خاک خورد تا به تیم ملی رسید و من پله به پله بالا آمدم.
سرمربی سابق تیم ملی در پاسخ به این سؤال که با این تفکر چرا از مسعود حجیزواره در کادرفنی تیم ملی استفاده کرد، گفت: اعتقادم این است اگر قرار است بازیکنان ملی در آینده مربی شوند باید به عنوان مربی ادواری وارد تیم ملی شوند تا تجربه کسب کنند و بتوانند در آینده برای کشور مؤثر باشند. باید این نفرات به عنوان مربی ادواری و نه ثابت حضور داشته و همانند مربیان سازنده یک مدت در تیم ملی باشند و بروند.
حرف درست باشد نقدپذیر هستم
مقانلو در خصوص اینکه منتقدانش اعتقاد دارند که او نقدپذیر نیست، گفت: اگر حرف درست باشد انتقاد پذیر هستم، اما وقتی کسی تجربه لازم را نداشته باشد و همین طوری بخواهد حرف بزند نمیپذیرم. هیچ مربی نمیتواند بگوید که وسط زمین اشتباه نمیکند و من هم در بازی اشتباه میکنم، اما باید ببینیم این اشتباه چقدر در روند بازی تأثیرگذار بوده است. مگر میشود آدم اشتباه نکند؟
در خصوص بحث دوپینگ ملیپوشان سه فرضیه را مطرح کردم
مقانلو در خصوص اتفاقات قبل از اعزام تیم ملی به مسابقات جهانی باکو و جریان دوپینگ دو ملیپوش و اینکه او نیز وارد بازی اتهامزنی مسئولان فدراسیون تکواندو شد، گفت: شرایطی پیش آمده بود که پذیرفتیم این اتفاق افتاده و باید جلو میرفتیم. در یک مصاحبه تلویزیونی گفتم که وقتی ما از گرنداسلم چین بازگشتیم از همه بازیکنان تست گرفتند و سه فرضیه وجود دارد. فرزان عاشورزاده و عرفان بزرگی با ما در سفر نبودند و اگر جواب همه مثبت در میآمد مشخص میشد که در ایران ما را آلوده کردند. اگر جواب تست همه بازیکنانی که در چین حضور داشتند مثبت میشد، یعنی آنجا ما را آلوده کردند. اگر فقط جواب این دو بازیکن مثبت باشد یعنی این دو تا را زدهاند.
در جریان دوپینگ ملیپوشان، من هم لطمه دیدم
سرمربی پیشین تیم ملی در خصوص اینکه همچنان بعد از چند ماه توضیح قانع کنندهای در خصوص دوپینگ این دو ملیپوش داده نشده است، خاطرنشان کرد: باید پیگیری شود. در هیاهوی آن دو رویداد سنگین درگیر مسابقات بودم. بازیکن نیز بیرون میآمدند و ریکاوری میکردند. قضیه دوپینگ چیزی نیست که به کسی تهمت زد. در این جریان علاوه بر خود کلهر و بزرگی که آسیب دیدند، من هم با نداشتن دو بازیکن ۶۸ کیلوگرم لطمه دیدم. اگر این دو بازیکن بودند شرایط خیلی متفاوت میشد.
نگفتم خرابه تحویل گرفتم؛ گفتم کِشتی به گِل نشسته
«اظهارات شما در خصوص تحویل گرفتن خرابهای از تکواندو نه تنها با انتقاد کرمی مواجه شد؛ بلکه باعث ناراحتی فریبرز عسکری نیز شد». وی در پاسخ به این سؤال گفت: نگفتم خرابه، گفتم کِشتی به گِل نشسته و این موضوع نیز علت داشت. وقتی میخواهید کاری را شروع کنید به این نگاه میکنید که چه دارید و به کجا خواهید رسید؟ این مانند درآمد و هزینه است. وقتی میگویم در ۱۵ ماه این مدالها را با آن شرایط کسب کردیم؛ یعنی باید بدانم از کجا شروع کردم. در حال حاضر نیز جوان، سرحال، قبراق و آماده داریم. معرفت نیست آقایان بگویند پیشرفتی ندیدیم.
مگر خُم رنگرزی است که در ۱۵ ماه قهرمان جهان شویم؟
مقانلو در پاسخ به این پرسش که عدم کسب مدال طلا در دو دوره مسابقات جهانی و بازیهای آسیایی در قطع همکاری او با تیم ملی تأثیرگذار بود، به تایمز گفت: آیا روز اول گفتم در یک سال تیم ایران را قهرمان جهان میکنم؟ هر کسی این را بگوید اوج بیعقلیاش است. در چندین دوره مسابقات جهانی تنها دو بار ایران توانسته قهرمان جهان شود. از روز اول گفتم باید در گام نخست یک تیم درست کنیم که حرف برای گفتن داشته باشد و این کار را کردم. مگر خُم رنگرزی است که در ۱۵ ماه قهرمان جهان شویم؟
اصلاً نگفتم فقط به داوری باختیم
وی در خصوص اینکه برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که بعد از تمام شکستها به دنبال بهانههایی مانند ناداوری بوده است، تصریح کرد: اصلاً نگفتم فقط به داوری باختیم. عوامل داوری چه بد و چه خوب جز مسابقات است، اما اگر سمت ما بود نتایج متفاوتتر میشد. آیا در جهانی مکزیک مباحثی که در خصوص داوری کردم اشتباه بود؟ منِ مربی و بازیکن باید آنقدر باهوش باشیم که دست داور را از پشت ببندیم، اما نیازمند زمان است تا بازیکن به پختگی لازم برسد. هیچ موقع نگفتم فقط به داوری باختیم. عوامل داوری جزو مسابقه است، اما اگر بازیکن به پختگی لازم برسد دست داور روز به روز بسته خواهد شد و در چالشها نمیافتد. از صحبتهای من بخشهایی را بیرون میکشند و طوری که دوست دارند تفسیر میکنند.
به دلیل اختلاف سلیقه و همفکر نبودن از تیم ملی جدا شدم
مقانلو در مورد اینکه پس از حدود یک ماه جدایی از تیم ملی دلایل عدم توفیق خود در مقطع دوم مربیگری در تیم ملی را چه میداند، گفت: در مسیر قهرمانی افت و خیز زیاد است و مهم هدفی است که داریم. در مسیر ۱۵ ماهه فکر نمیکنم تعداد مدالهای ما کم بود. کمترین مسابقه ما پرزیدنت کاپ و G2 و گرندپری بود. مجموعه عواملی وجود دارد که وقتی همه همسو شوند باعث غافلگیری میشود. این نوسانات گواه همه چیز است و هر جا همسوتر بودیم موفقیتمان بیشتر بود. وقتی اختلاف سلیقه داشته باشیم و همفکر نباشیم ناخودآگاه روی تیم تأثیر خواهد گذاشت. زمان جدایی نیز گفتم برای حفط حرمت، جایگاه و اعتبار و به دلیل همفکر نبودن و اختلاف سلیقه در کار از تیم ملی جدا شدم.
صالحی، کریمی، رجلی و اسبقی گزینههای پیشنهادی برای مربیگری تیم ملی بود
سرمربی سابق تیم ملی در خصوص اسامی گزینههای خود برای حضور در کادرفنی تیم ملی گفت: رحیم صالحی، مرتضی کریمی، کوروش رجلی و بهنام اسبقی گزینههای پیشنهادی من بودند که در نهایت کمیته فنی نفجم را انتخاب کرد. یکی از مشکلات من برای مربیگری در تیم ملی این بود که اعتقاد دارم مربی تیم ملی نباید در لیگ برتر مربیگری کند. به خاطر اینکه حاشیه وارد تیم ملی نشود نباید مربی تیم ملی در لیگ مربیگری کند. انتخاب مربیای که در لیگ تیم دارد به تیم ملی لطمه خواهد زد و تبعات دارد. خودم نیز در لیگ برتر مربیگری نمیکردم؛ در حالی که به راحتی میتوانستم تیم بگیرم و همه ملیپوشان را هم به تیمم ببرم، اما برای جلوگیری از حاشیه این کار را نمیکردم.
زمان همه چیز را در خصوص مدیریت پولادگر و ساعی مشخص خواهد کرد
وی در خصوص همکاری با دو رئیس فدراسیون و اینکه مدیریت پولادگر و ساعی چه تفاوتهایی با یکدیگر داشتند، گفت: هر رئیس فدراسیونی نقاط ضعف و قوت دارد و فکر میکنم زمان همه چیز را نشان خواهد داد. هیچ آدمی کامل نیست و زمان پاسخگوی همه موارد خواهد بود.
یک سرمربی همیشه باید با یک مربی کار کند؟
مقانلو در پاسخ به این پرسش که گفته میشود که او با دستیارانش نیز مشکل داشته است، گفت: با مهدی بیباک تا المپیک ریو همکاری داشتیم و بعد جدا شدیم و هر کسی دنبال زندگی خودش رفت. در خصوص مهرداد یوسفی دلیل نداشت وقتی مربی بهتر داشتم او را بیاورم. علی نصرآزادانی مقطعی بود و بعد به بلژیک رفت. تغییر مسعود حجیزواره نظر کمیته فنی بود و من ۵ ساعت در این جلسه صحبت کردم و در نهایت کمیته فنی تصمیم گرفت. افلاکی را مگر من گفتم برود؟ خودش رفت و خودش آمد. به من گفت اگر اجازه بدهید بروم که گفتم نرو. رفت و دوباره دو روز بعد به او زنگ زدم که گفت برنخواهد گشت. پس مشخص شد که اینگونه نیست؛ در ضمن یک سرمربی، همیشه باید یک نفر کار کند?
نباید به اندازه آدمها دست زد
سرمربی سابق تیم ملی در خصوص اینکه به نظر میرسد تفاوت دیدگاه پیشکسوتان تکواندو باعث شده نتوانیم شاهد دور هم جمع شدن آنها باشیم، گفت: چه کسی این جایگاهها را به هم ریخت؟ هر کسی باید جایگاه خودش را بداند و خیلی مهم است وقتی میخواهد درباره کسی حرف بزند، ابتدا به جایگاهها نگاه کند. بدبختی ما این است که همه کارشناس شدهاند و جایگاهها از دست رفته است. وقتی به اشتباه دست به اندازه آدمها میزنند این اتفاقات میافتد. نباید به اندازه آدمها دست زد و هر آدمی اندازه دارد. وقتی کسی مثل بسحاق که رزومهای ندارد هر چیزی از دهانش در میآید را میگوید این اتفاقات میافتد. رزومه بسحاق چه چیزی است؟ بیشترین افتخارش این است که میگوید ۲ مدال طلا در بازیهای آسیایی گرفته؛ در حالی که من ۴ مدال طلا گرفتم و تیم را قهرمان جهان و آسیا کردم. آن ۲ مدال طلا را هم فریبرز عسکری کسب کرد. بسحاق به چه رزومه خود مینازد؟
در ایران باید یک نفر حرف آخر را بزند
وی در مورد اعتقاد برخی کارشناسان مانند مهدی بیباک و محمد باقریمعتمد در خصوص لطمه زدن پست سرمربیگری به تکواندو ایران و اینکه باید از چند مربی در کنار هم استفاده کرد، به تایمز گفت: این مدلی که ارائه میشود برای کشورهایی است که تکچهره یا دو، سه چهره دارند. در ایران نمیتوانند این سیستم را پیاده کنند و یکی باید حرف آخر را بزند. ماشین یک فرمان دارد و یک نفر باید رانندگی کند و اگر همه روی فرمان بپرند، ماشین چپ میکند. در ایران قانون این است، اما در خارج تعدد بازیکن نیست. مدیریت کردن تیم ملی ایران کار راحتی نیست و ما این موضوع را دیدیم. این یک تئوری برای کشورهای اروپایی است. انگلیس ۴ بازیکن دارد و فقط با همانها شرکت میکنند و مشکل هزینه اعزام ۵،۶ مربی را ندارند.
انتهای پیام/