حامد شیخی که این روزها نمایش «بهرام به روایت هفتپیکر» را روی صحنه میبرد، با دلجویی از هموطنان عرب زبانی که این نمایش آنان را رنجانده است، تاکید میکند: آنچه در نمایش ما مطرح میشود، درباره هموطنان عرب زبان خودمان نیست بلکه درباره اعرابی است که سِنِمار معمار را به قتل رساندهاند.
این کارگردان و بازیگر تئاتر همزمان با اجرای تازهترین نمایش خود «بهرام به روایت هفتپیکر» که این روزها در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است، توضیحاتی درباره این اثر نمایشی و اجرای تئاتر در شرایط فعلی ارایه میکند.
او که این نمایش را با اقتباس از منظومه «هفت پیکر» نظامی روی صحنه آورده به ایسنا میگوید: زمانی که میخواستم این نمایش را اجرا کنم، بسیاری از دوستان معتقد بودند که این منظومه را باید به یک سریال تبدیل کرد چون نمیتوان کل ماجراهای «هفت پیکر» را در قالب یک اثر نمایشی روی صحنه آورد ولی در بررسیهایی که انجام دادم، دریافتم که میشود شالوده قصه را طوری گفت که مردم آن را دوست داشته باشند و میتوان آن را در قالب یک اجرای تئاتر روایت کرد.
شیخی از علاقهمندی خود برای اجرای نمایشی بر اساس منظومه «هفت پیکر» چنین میگوید: سال گذشته به هنگام اجرای نمایش «شهرزاد به روایت سنمار» به «هفتپیکر» علاقهمند شدم چون داستان هفتپیکر با ماجرای سِنِمار معمار آغاز میشود. از طرف دیگر به شخصیت بهرام، پسر یزدگرد اول نیز بسیار علاقهمندم و نوعی حس ناسیونالیستی به او دارم.
او اضافه میکند: اصالتا اهل رفسنجان هستم. پیش از دوره قاجار، این خطه، بهرامآباد نامیده میشد چون در تاریخ آمده که بهرام، رفسنجان را قلمرو خود میدانسته و نام بهرام آباد را بر آن گذاشته است. در دوره قاجار سیلی میآید که تمام خانههای سنگی شهر را با خود میبرد. از آن دوران این خطه به عنوان رفتسنگان شناخته شده که بعدتر به رفسنجان تبدیل میشود.
شیخی که به شخصیت بهرام علاقه وافری دارد و خودش در نمایش نقش او را بازی میکند، ادامه میدهد: شخصیت اصلی «هفتپیکر» شخصیت بهرام است و قصه بهرامآباد هم در نمایش ما وجود دارد. ضمن اینکه تلاش کردهام علاوه بر داستان «هفت پیکر»، به تاریخ ایران در دوره یزدگرد اول، بهرام گور و یزدگرد دوم و پسرانش پیروز و هرمز که به شاهی رسیدهاند، توجه داشته باشم.
این کارگردان درباره دشواریهای اقتباس نمایشی از آثار ادبی کلاسیک توضیح میدهد: قبلا این کار سختتر هم بود به دلیل محدودیتی که در منابع تئوریک داشتیم ولی در حال حاضر علاوه بر منابع مکتوب، منابع اینترنتی هم وجود دارد چون افراد یافتههای خود را در فضای مجازی هم به اشتراک میگذارند. بنابراین دشواریها کمتر شده ولی پرداختن به این درون مایهها باید مورد علاقه یک گروه نمایشی و مخاطبان هم باشد و یک کارگردان نمیتواند به تنهایی علاقه خود را دنبال کند.
او به مسالهای دیگر هم اشاره میکند: ممکن است به نظر برسد که قصه بهرام کمی حالت عربستیزی دارد و باید از عزیزانی که این نمایش برایشان بر خورنده بوده، دلجویی کنیم چون در نظرات تماشاگران متوجه شدیم بعضی از هموطنان عرب زبان از اجرای ما رنجیده بودند در حالیکه بحث ما درباره اعرابی است که سِنِمار معمار را به قتل رساندهاند و نه هموطنان عرب زبان خودمان.
شیخی که از ۲۸ آذر ماه اجرای نمایش خود را آغاز کرده، درباره استقبال تماشاگران از این نمایش، میگوید: خوشبختانه شب یلدا سالن ما پر شد و از آن شب تا به حال استقبال از اجرای ما خوب بوده است. برایم بسیار خوشحالکننده است که مخاطبان این نمایش را ببینند چون کمتر اثری داریم که به «هفتپیکر» پرداخته باشد و از این نظر خیلی دوست دارم که تماشاگران نمایشمان را ببینند.
او ادامه میدهد: بعضی چهرههای فرهنگی که به تماشای نمایش ما آمدهاند، میگویند که خوب است آموزش و پرورش برنامهای را تدارک ببیند تا دانشآموزان به تماشای این نمایش بیایند زیرا امروزه به نظر میرسد نوجوانان کمتر دنبال خواندن آثار مکتوب هستند و بیشتر با آثار تصویری ارتباط برقرار میکنند.
شیخی در ادامه به تشابه ماجراهای این نمایش با اتفاقات اجتماعی امروز اشاره میکند و میگوید: یکی از دلایلی که دوست داشتم نمایش را در این مقطع روی صحنه بیاورم، همین تشابه است. گویی تاریخ دوباره تکرار میشود. به همین دلیل نمایش میتواند برای تماشاگر جذابیت داشته باشد چون هدف ما روایت یک ماجرای نوستالژیک یا پژوهش تاریخی نیست بلکه نزدیکی آن با شرایط امروز جامعه بسیار حائز اهمیت است.
او که اعتقاد دارد هنرمندان تئاتر در این شرایط نباید صحنه را رها کنند، در این باره توضیح میدهد: بعضی از همکاران ما میگویند تئاتر هم یک شغل است و در شرایط اجتماعی فعلی هم باید مثل مشاغل دیگر به فعالیت خود ادامه بدهد ولی من چنین دیدگاهی ندارم بلکه معتقدم تئاتر خانه ماست و من نمیتوانم از خانهام بیرون بروم و حرف بزنم بلکه ما باید در خانه خودمان حرفمان را بزنیم. شان ما این نیست در فضای مجازی حرف بزنیم چون ما ثروتی به نام صحنه داریم که بهترین مکان برای زدن حرفهایی است که میخواهیم با مخاطب خود در میان بگذاریم. بنابراین چرا باید صحنه را رها کنیم.
حامد شیخی درباره وضعیت تبلیغات و اطلاعرسانی نمایش خود میگوید: از فضای مجازی که کمتر میتوانیم استفاده کنیم. بیشتر تبلیغات ما از طریق خبرگزاریهای رسمی است و به جز آن سایت تیوال هم یکسری پنل در اختیارمان گذاشته و به تبلیغات سنتی هم بازگشتهایم به این صورت که در کافهها و کتابفروشیها و مکانهای هنری پوستر زدهایم.
به گزارش ایسنا، نمایش «بهرام به روایت هفتپیکر» با بازی محمود مقامی، حامد شیخی، امیرحسین انصاری، مهدی هنرسازان، رویا شیخی، ساغر بهنام، لاله ذوالفقاری، بیتا زین الدینی، ساناز خدایی، مریم بابایی، سپیده سعیدی نیا، النا زنگنه، فرگل روشن ضمیر، نوید نوبخت، ماهان مقامی، علی پیله ور، محمدرضا محمدپور، علی کاظم پور، متین صفار، کیوان آزاد، محمد جبراییلی، امیر فهادان هر روز ساعت ۱۸ در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه میرود.
در خلاصه داستان این نمایش آمده است: قصه، حکایت بهرام شاه ایران است. سرآغاز این حکایت، قصه سنمار معمار است. این قصه حکایت عاشقانه بهرام بر دختران هفت گنبد و هفت حکایت آن هفت پیکر برای بهرام است.
انتهای پیام