قطعاً یکی از تاریخیترین روزهای تاریخ ایران در ۱۰۰ سال گذشته، ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ است. در این روز ملت ایران با روح خدا وداع کرد و جانشینی برحق را برای آن ولی خدا انتخاب کرد. تا کنون روایتهای زیادی از این روز منتشر شده که اغلب دارای کاستی یا نقاط ضعفی است که نتوانسته حق این روز تاریخی را ادا کند.
آیتالله مرحوم محسن مجتهد شبستری از جمله کسانی است که چهار دوره حضور در مجلس خبرگان رهبری را تجربه کرده و در اجلاسیه مهم ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ برای تعیین جانشین امام خمینی (ره) حضور مثمر ثمری داشته است.
وی در بخشی از خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به ثبت و ضبط رسیده است به بیان یادماندهها و نکات مهمی از جلسه انتخاب رهبری میپردازد که در ادامه از نظر میگذرد.
خوف و رجا پس از رحلت امام
آیتالله مرحوم محسن مجتهد شبستری درباره چگونگی اطلاع خود از خبر رحلت امام میگوید: شام ۱۳ خرداد که امام دار فانی را وداع گفتند آیتالله طاهری خرمآبادی که آن موقع عضو هیأت رئیسه [خبرگان]بودند به من زنگ زدند که فردا صبح ساعت ۸ مجلس خبرگان تشکیل میشود حاضر بشوید. آن شب خدا میداند که من خوابم نبرد. از دو جهت خیلی شدیداً ناراحت بودم. یکی اینکه سالها خدمت ایشان تلمذ کردیم. استاد بزرگواری مثل امام، مرجع اعلای شیعه، مجدد شریعت، بنیانگذار جمهوری اسلامی از دست ما رفت؛ و دیگر اینکه بعد از امام چه میشود؟ وضع مملکت به کجا میانجامد؟ ولی نسبت به این مسئله دوم یک روزنه امیدی داشتم که امام یک اشارات و رهنمودهایی داشتند. این امید در دلم بود، ولی جهت اول سبب ناراحتی شدید ما بود.
وی فضای اجلاسیه خبرگان در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ را اینگونه توصیف میکند: ساعتهای اولیه صبح با یک دنیا حزن و اندوه رفتیم. هر کس وارد میشد شروع به گریه میکرد، چون قسمتی از مجلس را سیاهپوش کرده بودند، عکس امام بود و حالت حزن و اندوه…
یادداشت مهم به هیأت رئیسه خبرگان
آیتالله مرحوم مجتهد شبستری در اثنای جلسه یادداشت مهمی به هیات رئیسه خبرگان میدهد که خود ماجرا را اینگونه بیان میکند: قرار بر این شد که مسئله شواریی مطرح بشود. من در همان حال دیدم بحثهایی که مطرح میشود خیلی مفید نیست و وقتگیر هم هست. یک یادداشتی نوشتم، دادم به هیأت رئیسه که من شنیدهام که امام رضوانالله تعالی علیه، مطالبی درباره جناب آقای خامنهای فرمودهاند و آقای رفسنجانی هم مطلع از این جریانات است. خوب هست که این را مطرح کنند. روی همان کاغذ یا یک کاغذ دیگر، یک جوابی آمد که صبر کنید مسئله شورایی اگر رأی نیاورد مطرح بشود. شورایی را بحث کردند موافقین، مخالفین صحبت کردند رأیگیری کردند، رأی نیاورد.
رهبری فردی و مطرح شدن نام آیتالله خامنهای
مرحوم مجتهد شبستری روند جلسه خبرگان را اینگونه ادامه میدهد: آقایان میخواستند از همانجا مطرح کنند، چند تا اسم بردند. یکی از آقایان گفت آیتالله گلپایگانی یا افراد دیگر. من یادم هست که حتی به آقای آذری گفتند که آقای گلپایگانی با آن سن و سال در جریان امور نیست چطور [میخواهد اداره کند]؟ گفت ایشان هم قائممقام یا یک فردی را معرفی میکند که وارد به کار است، امور مملکت و مسائل سیاسی را وارد است، او را نماینده خودشان قرار میدهند… من بلافاصله دیدم که اینطور به هیچ جا نمیرسد. بلند شدم، با صدای بلند گفتم جناب آقای رفسنجانی من یادداشتی داده بودم حالا وقتش است که شما شهادت بدهید. شنیدم که امام درباره جناب آقای خامنهای مطالبی فرمودهاند، در هر حال من گفتم که شما قطعاً جزء کسانی بودید که این مطلب را شنیدید … آیا این واقعیت دارد؟ شما شهادت بدهید. آقای رفسنجانی رو کرد به خبرگان که شبستری این موضوع را مطالبه میکند که شهادت مطالب امام را که فرمودند من بازگو کنم آیا بگویم یا نگویم؟ آقایان همه گفتند بله آقا، الان نخواهید بگویید پس کی خواهید گفت؟…
ایشان این دو مطلب را شهادت دادند و حتی فرمودند که آقای موسوی اردبیلی هم تشریف داشتند و آقای اردبیلی هم گفت که من هم بودم؛ بنابراین این مطلب که اظهار شد و این شهادت را آقای رفسنجانی دادند و آقای موسوی اردبیلی هم تأیید کردند، تقریباً کمک بزرگی بود، البته من لازم است این نکته را اضافه کنم که اگر این شهادتها و فرمایش امام و رهنمودهای امام در این دو مورد، نسبت به آیتالله خامنهای نبود، ما جز به ایشان به کس دیگر نمیرسیدیم برای اینکه شایستهترین، مدیرترین، مدبرترین فرد از هر جهت برای مقام رهبری ایشان بودند. بالنتیجه به ایشان میرسیدیم ولی این رهنمودهای امام در تسریع کار خیلی مؤثر شد و بحمدالله کمتر از ۲۴ ساعت از ارتحال امام گذشته، این مصوبه با اکثریت قاطع تصویب شد.
بیعت خبرگان با آیتالله خامنهای و اعلامیه تبریک جامعه روحانیت مبارز
آیتالله مرحوم مجتهد شبستری درباره فضای خبرگان پس از انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری میگوید: در همان جلسه خیلی از آقایان مثل مرحوم آقا سید مهدی روحانی رحمةاللهعلیه که از فضلای معروف حوزه علمیه بود آمدند در همانجا مصافحه کردند گفتند دست بیعت میدهیم. جامعه روحانیت مبارز فوراً همان شب اعلامیه دادند و تبریک گفتند. آن اعلامیه را هم من نوشتم. همان اعلامیه بیعت را که اولین بار یک مجمع روحانی تبریک گفتند به آقا و بیعت کردند، جامعه روحانیت بود و اعلامیهاش را من نوشتم.
منبع: فارس
Source link