به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تایمز، دهمین دوره رقابتهای پارادوومیدانی قهرمانی جهان در حالی نیمه دوم تیر ماه به میزبانی پاریس برگزار شد که کاروان با ۱۲ مدال و ۱۶ سهمیه پارالمپیک، به کار خود پایان داد.
یکی از مدالآوران ایران در این مسابقات رشید مسجدی بود؛ ورزشکاری که به نخستین طلای خود در قهرمانی جهان رسید و البته موفق شد رکورد پرتاب وزنه در این رقابتها را ارتقا و سهمیه پارالمپیک ۲۰۲۴ پاریس را به خود اختصاص دهد.
مسجدی ۳۴ ساله در حالی به این موفقیت رسید که تا پیش از این، فقط یک مدال آن هم در رقابتهای فزاع امارات کسب کرده بود، اما در پاریس توانست نام خود را به عنوان یکی از چهرههای جدید و مدالآور مطرح کند.
این افتخارآفرینی، بهانهای شد تا خبرنگار تایمز پای صحبتهای این ورزشکار بنشیند.
* تایمز: اولین مدال آور ایران در این مسابقات بودی. از عملکرد خودت و سطح مسابقات بگو.
قبل از این مسابقه، در دو تورنمنت جهانی شرکت کرده بودم. یکی برای کلاسبندی بود، ولی در رویداد دوم در فزاع امارات به مدال طلا رسیدم. مسابقه اصلی همین رقابتهای جهانی پارادوومیدانی بود که هم طلا و هم سهمیه پارالمپیک گرفتم و هم رکورد قهرمانی جهان را ارتقا دادم. مسابقات سطح بالایی داشت. همه حریفان حضور داشتند و همگی با آمادگی بالا شرکت کرده بودند. من هم جزو نفرات جدید در این رقابت حساب میشدم، ولی با حمایت سرپرست تیم و سرمربی و دعای اعضای کاروان و ارتباطی که با مربی اصلی خودم آقای ابراهیم مومنی داشتم، بهترین نتیجه را گرفتم. انشاءالله در بازیهای پاراآسیایی هانگژو رکورد بهتری داشته باشم. آنجا در دو ماده، یعنی هم پرتاب وزنه و هم پرتاب دیسک رقابت خواهم کرد که البته با نظر کادر فنی خواهد بود.
* تایمز: با توجه به برگزاری بازیهای پاراآسیایی در اواخر مهر ماه، چه انتظاری از خودت در این رویداد داری؟
تمریناتم را بلافاصله پس از بازگشت از پاریس شروع کردهام و اگر همه چیز طبق روال پیش برود، صددرصد رکورد بهتری میزنم تا بتوانم طلای پرتاب وزنه را بگیرم. در پرتاب دیسک هم امیدوارم به قهرمانی برسم، چون آشنایی با حریفانم در این ماده ندارم و فقط میدانم حریف اصلیام علیرضا مختاری است.
* تایمز: این روند را تا پارالمپیک ۲۰۲۴ پاریس هم ادامه میدهی؟
هر ورزشکاری دوست دارد رکورد خودش را ارتقا دهد، اما گاهی اوقات شرایط فراهم نمیشود یا کم و کاستی در تمرینات و آمادگی روحی به وجود میآید که نمیتواند عملکرد مورد نظر را داشته باشد. با این حال امیدوارم این افزایش رکورد را داشته باشم. آرزویم است که بتوانم در پارالمپیک هم مدال طلا بگیرم.
* تایمز: از گذشتهات صحبت کن، چه اتفاقی افتاد که دچار معلولیت شدی؟
در سال ۹۲ تصادف کردم و از ناحیه گردن و دچار ضایعه نخاعی و قطعشدگی در مهرههای C5 و C6 و C7 شدم. قبل از آن اتفاق، ورزشکار حرفهای بودم. از نونهالی در فوتبال بودم، اما سپس تغییر رشته دادم و به دلایل شخصی و بیمحبتی مربیان به دنبال اسکی و تنیس رفتم.
* تایمز: ماجرای تصادف را شرح میدهی؟
سال ۹۲ پس از آنکه لیسانس گرفتم، برای خدمت سربازی به پادگان ۰۵ کرمان رفتم. در آنجا شرایطم خوب بود و سیستم ورزش پادگان را در اختیار داشتم. یک روز که به مرخصی آمدم و میخواستم به همراه برادرم به خانه برگردیم که در فلکه دروازه شیراز در اصفهان پشت فرمان خوابم برد و این اتفاق افتاد.
فلکهای به نام دروازه شیراز در اصفهان داریم. آنجا در حال احداث مترو بودند و البته ایمنی این فلکه در حد صفر بود. قبل از من هم یک ماشین در آنجا به پایین پرتاب شده بود، بعد از من هم یک ماشین دیگر سقوط کرد. این فلکه خیلی تلفات گرفت که یکی از آنها من بودم و در نهایت ساخته شد. اگر ایمنی رعایت میشد، حداقل سقوط نمیکردیم و با دیواره بتونی برخورد میکردیم.
تصویر رشید مسجدی در سال ۹۵ و پس از جدا شدن دستگاه اکسیژن از او
* تایمز: این اتفاق باعث ناامیدیات نشد؟
وقتی تصادف کردم، ۶ ماه در بیمارستان بستری بودم. نزدیک به ۳ سال هم در خانه و در دستگاه ایزوله بودم و خیلی اذیت شدم. از مهر ۹۲ تا ۲۷ اسفند همان سال در بیمارستان بودم و ۴۷ روز هم به کما رفتم. بعد از مرخص شدن، یکی از ریههایم را به طور کامل از دست دادم و بعد از پیگیریهای بسیار در خانه، ۳۰ درصد از توانایی آن ریه از بین رفته، بازگشت. همچنین ۲ سال و ۸ ماه در اتاق ایزوله و تنفس مصنوعی بودم. ۸ عمل جراحی روی من انجام شد که شامل عمل ریه، روده و … میشد.
تنفس مصنوعی پس از ۳ سال از من جدا شد و کم کم خودم نفس کشیدم. در واقع پس از بیش از ۳ سال آفتاب بیرون را دیدم. در طول این سالها زخم بستر داشتم که تا سال ۱۴۰۰ همراه من بود، ولی در نهایت با سبقه ورزشی که داشتم، با همان شرایط کم کم تمریناتم را شروع کردم. وقتی دکتر تأییدیه داد که میتوانم ورزش را شروع کنم، سه رشته را برای خودم انتخاب کردم؛ شنا، تیراندازی و پرتاب وزنه. در تیراندازی تعادل لازم را به دلیل شرایط مهرههای گردن نداشتم و به این نتیجه رسیدم که شرایط فعالیت در این رشته را ندارم. سپس به سمت شنا رفتم و اتفاقاً وضعیتم خوب بود، ولی با توجه به شرایط زخم بستر که داشتم، حضور در استخر برایم ضرر داشت؛ چون کلر داخل آب باعث آسیب به زخم میشد که این موضوع مربوط به سال ۹۵ بود.
در همان سال به سمت بدنسازی رفتم و کار با اولین مربیام یعنی آقای احمدرضا کاظمی را به طور جدی در رشته کلاب آغاز کردم. با کاظمی که خودش دونده پاراآسیایی بوده، در رشته کلاب قهرمان کشور شدم، اما همان زمان کمیسیون پزشکی در داخل کشور برایم انجام شد و به این نتیجه رسیدند که کلاسم F51 نیست و F52 است. این تغییر کلاس همزمان با بالا رفتن شیوع کرونا بود و باید از یک مربی بهروزتر در بخش پرتابها استفاده میکردم. این تغییر مربی نه به خاطر آقای کاظمی بود، او برای زحمات زیادی کشید و قدردان این زحمات هستم، اما نیاز بود که شرایط بهروزتری در موضوع مربیان پیدا کنم. به همین دلیل پرسوجو کرده و با ابراهیم مومنی کار کردم. رکورد F52 را زدم و قرار شد برای کلاسبندی به مسابقات فزاع امارات اعزام شوم. در فزاع دوباره تغییر کلاس داشتم و F53 شدم و در بازگشت، تمرینات در این کلاس جدید را آغاز کردم. کم کم با تمرینات منظم، تغذیه مناسب و …، به یک رکورد قابل قبول رسیدیم. در نهایت در رکوردگیری اردیبهشت ماه امسال به ۸٫۵۷ متر رسیدم و در لیست اعزام به رقابتهای جهانی پاریس قرار گرفتم.
* تایمز: چگونه با شرایط پس از تصادف کنار آمدی؟
در این تصادف برادرم را از دست دادم. ۳٫۵ سال از این موضوع خبر نداشتم، چون خودم قادر به تکلم نبودم و خانواده نیز گفته بودند که سعید (برادرم) را برای درمان فک به آلمان فرستادهاند و او هم نمیتواند در آنجا حرف بزند. سعی کردم به خاطر شرایطی که در خانواده وجود داشت، خودم را جمع و جور کنم. به خودم گفتم که وقت برای این نیست که آه و ناله کنم، درباره از دست رفتن جوانیام حرف بزنم و اینکه چرا اینگونه شد. در واقع فرصت برای این فکرها نبود. به دلیل اینکه جو خانواده بدتر نشود، سعی کردم به سرعت از آن شرایط فاصله بگیرم. فقط خدا خدا میکردم که از دستگاه اکسیژن جدا شوم تا بتوانم خودم نفس بکشم، بیرون بروم و ورزش را از سر بگیرم.
زندگی من قبل از تصادف بهگونهای بود که هم کار میکردم، هم درس میخواندم و هم ورزش حرفهای انجام میدادم. دانشجوی یزد بودم و در زمینههای فیلمسازی و گرافیک فعالیت داشتم. در چند جشنواره شرکت کردم و مقام هم آوردم. زندگی خوبی داشتم، ولی با آن تصادف فصل جدیدی از زندگیام رقم خورد که کاملاً متفاوت با زندگی قبلی بود. با وجود این شرایط ورزش را شروع کردم و کم نیاوردم، چون، ورزش در خون من است و نمیتوانم این کار را نکنم.
مسجدی قبل از تصادف، در رشته اسکی فعالیت داشت
* تایمز: با وجود بازگشت به ورزش، چرا ادامه تحصیل ندادی؟
قصد داشتم بعد از سربازی ادامه تحصیل دهم، اما شرایطم باعث شد به خاطر موضوع رفت و آمد قید برخی مسائل را بزنم.
* تایمز: در استان اصفهان، حمایتی که مدنظرت است، صورت میگیرد؟
از سال ۹۸ تا الان هیچ حمایتی ندیدم. در اصفهان هیچ حمایت مالی انجام نمیدهند و ورزشکاران با هزینه و روال عادی خودشان باید به قهرمانی برسند. در مسابقه قبلی در فزاع طلا گرفتم، ولی از مسئولان اصفهان انتظار بیشتری داشتم. حتی دریغ از یک تماس ساده برای تبریک، البته به جز آقای پسندیده دبیر هیئت که باید از او به خاطر تمام زحمتهایی که برای تمام بچههای ورزشکار میکشد، تشکر کنم.
* تایمز: با این شرایط احتمالاً از پاداش هم خبری نیست.
هر وقت گفتیم که مشکل مالی داریم، گفتند انشاءالله درست میشود، در صورتی که اصفهان کارخانههای بزرگی مثل فولاد مبارکه سپاهان، ذوبآهن و پلیاکریل دارد، ولی هیچ خبری از حمایت نیست و فقط فوتبال برایشان مهم است.
* تایمز: قطعاً بالا بردن پرچم ایران لذت زیادی دارد.
شما نگاه کنید که در چه شرایطی مدال گرفتم. به دلیل اتفاقاتی که در روز اول و دوم مسابقات افتاد بود، یک مقدار فشار روحی و عصبی بالا رفته بود و من در روز سوم در شرایطی به میدان رفتم که بار سنگینی روی دوشم بود؛ چون کسی فکر نمیکرد که اولین مدالآور ایران باشم. پس از صحبت مسئولان و مربیان، این برایم حکم و حجت شد که بروم و برای مدال بجنگم و خدا را شکر بهترین نتیجه را هم گرفتم. نمیدانید نواخته شدن سرود ملی و بالا رفتن پرچم ایران چه لذتی دارد. این لذت را نمیتوان با هیچ چیز مادی عوض کرد. منِ ورزشکار به عشق کشورم، پرچمم و نواخته شدن سرود ملی جمهوری اسلامی ایران به میدان میروم و سرباز مملکت و پرچم هستم.
در پایان از خانوادهام قدردانی میکنم که قدم به قدم در کل مسیر، از بهبودی تا رفتن به روی سکو، من را حمایت و همیاری کردند. همچنین از اسبقیان و حمیدی، رئیس و دبیر فدراسیون ورزشهای جانبازان و معلولین، بهمن رضایی سرمربی تیم و مربیام ابراهیم مومنی تشکر میکنم که زحمات زیادی برایم کشیدند.
انتهای پیام/