حجتالاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی با اشاره به آخرین ماه رمضان امام خمینى رحمت الله علیه بیان کرد: یادی کنیم از روح پرفتوح بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی رحمت الله علیه که رئیس دفتر ایشان، مرحوم حجت الاسلام والمسلمین توسلى، درباه آخرین ماه رمضان حضرت امام رحمت الله علیه که در بیمارستان تشریف داشتند، فرمود: آخرین ماه رمضان دوران حیاتشان متفاوت از دیگر ماه رمضانها بود. به این صورت که امام رحمت الله علیه همیشه براى خشک کردن اشک چشمشان دستمالى را همراه داشتند، ولى در آن ماه رمضان، حوله اى را نیز همراه خود برمى داشتند تا در هنگام نمازهاى نیمه شبشان از آن هم استفاده کنند.
یا جای دیگر، مرحوم توسلی فرمود: امام خمینی رحمت الله علیه با همه اشتغالاتى که داشتند، به انجام مستحبات، به ویژه خواندن قرآن، دعا و نماز اول وقت، اهمیت مى دادند و امام رحمت الله علیه هر روز، سه تا پنج مرتبه قرآن مى خواندند. در ماه مبارک رمضان، سه بار قرآن را ختم مى کردند و شاید کسى باور نکند که ایشان در جایگاه یک رهبر انقلابى و سیاسى، اغلب دعاهاى “مفاتیح الجنان” را خوانده باشند!
ماه رمضان فرصت خوبی برای خودسازی
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: ماه رمضان فرصت خوبی برای خودسازی است. ما همان مادهی خام هستیم که اگر روی خودمان کار کردیم و توانستیم این مادهی خام را به شکلهای برتر تبدیل کنیم، آن کار لازم در زندگی را انجام دادهایم و هدف حیات همین است. وای به حال کسانی که روی خودشان از لحاظ علم و عمل کاری نکنند و همانطور که وارد دنیا شدند، به اضافهی پوسیدگیها و ضایعات و خرابیها و فسادها که در طول زندگی برای انسان پیش میآید، از این دنیا بروند.
روزه توفیقی برای خودسازی
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی مطرح کرد: شرایط در ماه رمضان آماده است و یکی از بزرگترین شرایط، همین روزهای است که شما میگیرید. این، یکی از بزرگترین توفیقات الهی است. توفیق یعنی چه؟ توفیق یعنی اینکه خدای متعال چیزی را برای انسان، مناسب بیاورد.
با واجب کردن روزه، خدای متعال زمینه مناسبی را برای من و شما بهوجود آورده است که قدری در این ماه به خودمان برسیم. روزه، نعمت بزرگی است. شکم خالی است و مبارزه با نفس، تا حدودی در اثنای روز، از جهات مختلف وجود دارد:
هرچه را دوست دارید، نمیخورید و نمیآشامید و بسیاری از مشتهیات نفسانی را برای خودتان به مدت چند ساعت ممنوع میکنید. این، یک مبارزه با نفس است؛ مبارزه با هواست و مبارزه با هوی، در رأس تمام کارهای نیک و خودسازیها قرار دارد.
در این ماه هرکس طبیب خود باشد!
این کارشناس مذهبی عنوان کرد: این ماه رمضان، فرصت و زمینهی بسیار خوبی است. زمینه خوبی است که انسان در این ماه به خودش برسد. مثل طبیبی که با فردی بیمار مواجه است و آن بیمار به امراض متعدّدی مبتلاست یا مثلاً مرض قند و فشار خون دارد، چربی خون دارد، استخوان درد دارد، رماتیسم دارد، زخم معده دارد و خلاصه انواع و اقسام مرض در او هست – طبیب حاذق که امراض او را میشناسد و راه علاجش را بلد است، با این بیمار چه کار میکند؟
اول سعی میکند بیماریهای او را روی کاغذ بیاورد و ببیند به چه امراضی مبتلاست. اگر طبیب، بعضی از بیماریهای او را نشناسد و برای علاج بیماری دوایی بدهد که با بیماری دیگر ناسازگار باشد، ممکن است به جای اینکه او را علاج کند، بیچاره را به بیماریهای دیگری هم متبلا سازد! اما طبیب حاذق اینگونه است.
پس اوّل باید با دقّت نگاه کرده و دلسوزانه بیماریها را پیدا کند و آنها را بنویسد؛ بعد ببیند کدام مهمتر است، کدام فوتیتر است و کدام اصولیتر است. شما طبیب خودتان بشوید.
او ادامه داد: برادر عزیز! هیچکس مثل خود انسان نمیتواند بیماریهای خودش را بشناسد. برخی بیماریها در انسان هست که اگر مثلاً شما به من بگویید «تو دچار این بیماری هستی»، عصبانی میشوم و بدم میآید یا اگر بگویند: «آقا، شما مرد حسودی هستید.» مگر کسی تحمّل میکند که به او بگویند «حسود»؟ میگوید: «حسود خودت هستی! چرا اهانت میکنی؟ چرا بیخود میگویی؟» از دیگری حاضر نیستیم قبول کنیم. اما به خودمان که مراجعه میکنیم، میبینیم بله؛ ما متأسفانه از این بیماریها داریم. سرِ هرکس را انسان کلاه بگذارد؛ از هرکس که پنهان کند، با خودش که دیگر نمیتواند! پس بهترین کسی که میتواند بیماری ما را تشخیص دهد، خودمان هستیم. روی کاغذ بیاورید!
بنویسید: «حسد»
بنویسید: «بخل»
فرق هلاکت مادی با معنوی
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی افزود: اگر بیماریهای ما اینهاست، اینها را روی کاغذ بیاوریم. ماه رمضان فرصتی است که یکییکی این بیماریها را تا آنجایی که بشود، برطرف کنیم. اگر برطرف نکنیم، این بیماریها مهلک خواهند شد؛ هلاک معنوی و واقعی. هلاک جسمی که چیزی نیست!
اگر بیماری مهلکی در ما باشد یا احتمالش را بدهند، چقدر دستپاچه میشویم؟ شب خوابمان نمیبرد. بهترین دکترها را پیدا میکنیم، میگوییم: «نکند این غدّهای که در بدن و در دست و زیر پوست من است، سرطان باشد!» از تصوّرش کلّی وحشت میکنیم. آخرش چه؟ آخرش مردن است. حالا نشد، یک سال دیگر است، دو سال دیگر است، ده سال دیگر است.
ماندنی که نیستیم. چند صباحی، کمی اینور، کمی آنور، تمام خواهد شد. هلاکت جسمانی این است و اینقدر از آن میترسیم.
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: هلاکت معنوی، یعنی برای ابد دچار خذلان و عذاب الهی شدن. یعنی در زندگی جاودان ابدی، از همه نعمتها و لذّتها و چشمروشنیهایی که خداوند برای من و شما معین و مقرّر کرده اند محروم ماندن.
اخلاص از ویژگیهای مهم مورد توجه در خودسازی
یکی از ویژگیها که بسیار مهمّ است تا برای خودسازی به آن توجّه کنیم و شاید جنبه تقدّمی هم داشته باشد، «اخلاص» است.
اخلاص عبارت است از کار را خالص انجام دادن و اینکه کاری را مغشوش انجام ندهیم. گاهی هست که کسی عبادت نمیکند و گاهی عبادت میکند. اما مغشوش و ناخالص. این هم مثل آن است. خالص بودن عبادت و خالص بودن عمل، این است که برای خدا باشد. اما متأسفانه، در بین مردم خیلی رایج است که کارهای خوب خودشان را بر زبان بیاورند و بگویند.
گویی توجّه ندارند که نباید کار نیک را به زبان آورد و گفت که ما میخواهیم این کار را بکنیم یا ما این کارها را میکنیم. بنابراین، همهمان در هرجا و در هر موقعیتی که هستیم، باید خیلی تلاش کنیم که کار را خالص انجام دهیم.
سه امتیاز مخلَصین
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی مطرح کرد: اگر ما اخلاص ورزیدیم، بنده مخلص میشویم؛ اخلاصورزیدن برای خدا در عمل و نیت. اما فراتر از بنده مخلِص، بندگانِ مخلَصاند.
مرحوم «سید بحرالعلوم» رضواناللَّهتعالیعلیه در رسالهای که در سیر و سلوک به ایشان منسوب است، بین مُخلِص و مُخلَص فرق میگذارد و میگوید مُخلِص کسی است که عملی را فقط برای خدا انجام میدهد و کاری به کار دیگران ندارد. اما مُخلَص آن است که همه وجود خود را خالصاً و مخلصاً برای خدا قرار میدهد. همه هستی او فقط برای خداست. بعد میفرماید: خدای متعال به این مُخلَصین سه وعده و سه امتیاز بزرگ داده اند.
این کارشناس مذهبی ادامه داد: حساب و کتاب ندارند.
یکی این است که فرموده است:
«فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ»
یعنی در قیامت، همه مردم در محشر حاضر میشوند و مورد محاسبه الهی قرار میگیرند، مگر بندگان مخلَص که آنها معاف هستند.
پاداش بی نهایت
امتیاز دوم این است که میفرماید:
«وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ»
همه مردم، پاداش متناسب با عملی که انجام دادهاند را میگیرند، مگر بندگان مخلَصِ خدا. اینها عملشان و پاداششان متناسب نیست. عملشان هرچه که باشد، پاداش آنها بینهایت است؛ زیرا این وجود متعلّق به خدا، برای خدا و سرتا پا در خدمت اهداف الهی است. او، همه وجودش برای خدا خالص شده است.
مقام توصیف خدا
این کارشناس مذهبی افزود: امتیاز سوم که از همه اینها بالاتر است، این است:
«سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ»
یعنی خدای متعال از آنچه که بندگان او توصیف کنند، منزّه است؛ مگر از آنچه که بندگان مُخلَص توصیف کنند. یعنی آنها میتوانند حقِّ توصیف الهی را ادا کنند.
راه مخلَص شدن
از پیغمبر اکرم صل الله علیه وآله والسلم نقل شده است که فرمودند:
«إِنَّ لِکُلِّ حَقٍّ حَقِیقَةً»
هر چیزی دارای حقیقتی است و یک روح و یک معنا و یک حقیقت دارد. «وَ مَا بَلَغَ عَبْدٌ حَقِیقَةَ اَلْإِخْلاَصِ»
بنده به حقیقتِ اخلاص و به آن معنای حقیقی اخلاص نمیرسد.
«حَتَّى لاَ یُحِبَّ أَنْ یُحْمَدَ عَلَى شَیْءٍ مِنْ عَمَلِ اَللَّهِ»
مگر اینکه دوست نداشته باشدکه مردم او را برای هیچ یک از کارهایی که برای خدا انجام میدهد، ستایش کنند. مثلاً فردی است که کار را برای دیگران انجام نمیدهد: برای خاطر خدا نماز میخواند، ختم قرآن میگیرد، کار خیری انجام میدهد، احسان و کمک و صدقهای میدهد و مجاهدتی برای خدا میکند. اما دوست میدارد که مردم بگویند: «ایشان چقدر آدم خوبی است.» کارش را برای مردم نکرده است. کار را برای خدا انجام داده و تمام شده است؛ اما از مدح مردم و از اینکه مردم از او تعریف کنند، خوشش میآید.