در تاریخ ۲۱ نوامبر سال جاری میلادی (۲۰۲۲) وقوع زمین لرزه ای به بزرگی ۵.۶ ریشتر در نزدیکی شهر “سیانجور” واقع در استان “جاوه غربی” اندونزی دستکم ۲۷۰ کشته برجا گذاشت و به ۲۲ هزار ساختمان خسارات وارد کرد.
به گزارش ایسنا، این زمین لرزه با بزرگی ۵.۶ ریشتر بسیار کوچکتر از بسیاری از زمین لرزههای دیگر بود که در چند دهه گذشته باعث مرگ و میر و ویرانی در اندونزی شدند.
اما چرا این یکی تا این حد متفاوت بود؟
یکی از دلایل اصلی ویرانگری زلزله سیانجور کمعمق بودن کانون آن بود زیرا این زمین لرزه در عمق ۱۰ کیلومتری زمین رخ داده است.
این زمین لرزه باید به عنوان زنگ خطری برای بهبود شیوههای ساخت و ساز بناهای مختلف در اندونزی باشد زیرا امکان وقوع زلزلههایی حتی کمعمقتر از مورد قبلی نیز وجود دارد.
دو مورد از مهمترین عواملی که شدت لرزش زمین ناشی از یک زلزله را تعیین می کنند، “بزرگی” و “فاصله” کانون آن از سطح زمین (و مناطق دارای تراکم جمعیت) است. زمین لرزه های بزرگ با عمق بیش از ۵۰ کیلومتر هرچند می توانند خسارات گسترده ای برجای بگذارند اما با این حال وقتی عمق زلزله زیاد است، شدت لرزش کاهش می یابد زیرا امواج لرزه ای حداقل ۵۰ کیلومتر را قبل از رسیدن به سطح زمین طی می کنند.
زمین لرزه های عمیق به ندرت باعث تلفات شدید می شوند، برای مثال زلزله ۶.۵ ریشتری در شهر “تاسیکمالایا”ی اندونزی در سال ۲۰۱۷ میلادی در عمق ۹۰ کیلومتری زمین رخ داد و تنها منجر به مرگ چهار نفر شد و به ۴۸۲۶ خانه نیز آسیب رساند.
این درحالیست که زلزله اخیر در سیانجور بسیار کوچکتر بود، با بزرگی ۵.۶ ریشتر و انرژی آن ۲۱ بار کمتر از زلزله تاسیکمالایا بود اما آسیب بسیار بیشتری وارد کرد.
مقایسه مشابهی را نیز می توان با دیگر زمین لرزه ها در اندونزی انجام داد. در حالی که بزرگی این زمینلرزهها میتواند بسیار بیشتر از زلزله اخیر جاوه باشد اما معمولاً از مراکز جمعیتی فاصله بیشتری دارند و بنابراین افراد کمتری از طریق فروریختن ساختمان ها جان خود را از دست می دهند.
البته دلیل دیگری نیز وجود دارد که زمین لرزه های کم عمق داخلی می توانند بسیار ویرانگر باشند و آن “به ندرت” اتفاق افتادن آنهاست که موجب میشود مردم به طور معمول از این خطر غافل باشند.
جمعیت جاوه در اندونزی تا قرن بیستم چهار برابر افزایش یافت و در این مدت تنها یک زلزله کم عمق در سال ۱۹۲۴ میلادی رخ داد که باعث کشته شدن نزدیک به ۸۰۰ نفر شد و چهار زلزله دیگر که بین ۱۰ تا ۱۰۰ کشته برجای گذاشت. با این حال زلزله ۶.۳ ریشتری در شهر “یوگیاکارتا”ی اندونزی در سال ۲۰۰۶ میلادی جان ۵۷۴۹ نفر را گرفت.
در جاوه هیچ تجربه زنده ای از یک زلزله بزرگ وجود ندارد و این گونه حوادث اغلب به چندین نسل قبل باز می گردد. بدیهی است که در این فاصله زمانی توجه کمی به مقاومت ساختمانهای مسکونی در برابر زلزله میشود و در نتیجه هنگام وقوع زلزله، بسیاری از ساختمانهای غیرمستحکم فرو میریزند.
تاریخ زمین لرزه جاوه در دوران استعمار تصویر کاملاً متفاوتی را ترسیم می کند. مطالعه اخیر نشان می دهد که از قرن هفدهم زمین لرزه های مخرب زیادی در جاوه رخ داده است. حداقل ۹ زمین لرزه از سال ۱۸۶۵ میلادی باعث لرزش شدید شده است که تقریباً به طور قطع کم عمق بوده اند.
سیانجور، محل زلزله اخیر، حداقل یک زمین لرزه مخرب را در تاریخ ۲۸ مارس ۱۸۷۹ میلادی تجربه کرده است که باعث فروریختن چندین ساختمان و تلفات جانی شد.
زمین شناسان به خوبی درک می کنند که زلزله یک واقعیت زندگی در جاوه است. طی دو دهه گذشته، گسلهای زیادی در این منطقه شناسایی شده است با این حال تنها تعداد انگشت شماری از آنها با جزئیات، مورد مطالعه قرار گرفتهاند.
گسل “لمبانگ” در حومه شهر “باندونگ”، چهارمین شهر بزرگ اندونزی (با جمعیت ۸.۸ میلیون نفر)، یکی از معدود مواردی است که شواهد زمین شناسی از فعالیت زمین لرزه های ماقبل تاریخ برای آن ثابت شده است. تصور میشود که این گسل میتواند هر ۱۷۰ تا ۶۷۰ سال یک بار زلزلهای به بزرگی ۶.۵ الی ۷ ریشتر ایجاد کند.
همچنین گسل های دیگری نیز وجود دارند که چند شهر اندونزی را تحت خطر قرار می دهند.
زمین لرزه های کم عمق می توانند بسیار بزرگتر از زمین لرزه سیانجور باشند و در کنار شهرهایی که بسیار بزرگتر از سیانجور هستند، رخ دهند.
با این حال اندونزی برای جلوگیری از تلفات گسترده در چنین رویدادی چه کاری می تواند انجام دهد؟
پاسخ معمولی بهبود – و اجرای – قوانین ساختمانی است که هر ساخت و ساز جدیدی را مجبور می کند تا در برابر زلزله مقاوم تر باشد.
اندونزی یک کد ساختمانی بر اساس نقشه مدرن خطر لرزه ای دارد، اما این کد فقط برای ساختمان های هشت طبقه یا بیشتر اعمال می شود. با توجه به سطح بالای فقر در اندونزی، اجرای جهانی قوانین ساختمانی غیرعملی تلقی می شود.
به گزارش نشریه “کانورسیشن”، یک جایگزین ممکن است اتخاذ استانداردهای ساده و حداقلی برای مقاومت بتن، کیفیت آرماتور و سایر جنبهها باشد که می تواند حداقل سطح حفاظتی بالاتری نسبت به روش فعلی داشته باشد.
هر تغییری در عملکرد ساختمان مستلزم تغییر فرهنگ است: مردم باید از سازندگان انتظار بیشتری داشته باشند و مایل به پرداخت هزینه برای آن نیز باشند.
انتهای پیام