تصمیم به ازدواج با مرد یا زنی که از زندگی سابق خود فرزند دارد، با چالشهای بیشتری همراه است. طبیعتا نداشتن همراهی یا سازگاری فرزند یا فرزندان طرف مقابل میتواند کیفیت چنین زندگیهای مشترکی را تحتتاثیر خودش قرار دهد. اهمیت این مسئله در حدی است که حتی گاهی فقط به همین یک دلیل چنین ازدواجهایی به طلاق منجر خواهد شد و تلاشهایی زنوشوهر برای ادامه آن زندگی، راه به جایی نخواهد برد. بهتازگی، دلیل خانمی که گفته بود نمیخواهم از شوهرم طلاق بگیرم، اما مجبورم، در شبکههای اجتماعی پربازدید شد. در ادامه، بخشی از صحبتهای این خانم و نکاتی روانشناسانه درباره مدیریت چالشهای ازدواج با خانم یا آقایی را که از زندگی قبلیاش فرزند دارد، خواهید خواند.
بچههای شوهرم اجازه ندادند خوشبخت شویم
«مهناز» ۱۰ سال قبل ازدواج کرده و حالا درخواست طلاق داده است. او درباره زندگیاش و پاسخ به چند سوال، اینگونه میگوید:
* چند سال است ازدواج کردهای؟
من ۱۰ سال قبل با محسن ازدواج کردم. فکر میکردم زندگی خوبی با هم داشته باشیم، اما بچههای محسن اجازه ندادند.
* حالا چرا قصد جدایی داری؟
محسن از زندگی قبلیاش دو بچه دارد که بزرگ هستند. با من سازگاری نداشتند. مدتی پیش مادربزرگشان آنها را به خانه خودش برد، اما نتوانست مراقبت کند همین هم باعث شد محسن با من اختلاف پیدا کند.
* برای همین درخواست طلاق داری؟
نمیخواهم طلاق بگیرم، اما چارهای نیست. بچههای محسن من را قبول نمیکنند.
* به هر حال تو هم بچه داری.
من بچه دارم، اما خودم میتوانم بچهام را بزرگ کنم. محسن بین من و فرزندانش باید یکی را انتخاب کند.
اهمیت بررسی آمادگیهای طرفین برای چنین ازدواجی
هنگامی که تصمیم گرفتید با فردی ازدواج کنید که دارای فرزند یا فرزندانی است، ابتدا باید برخی آمادگیها را در خود و حتی طرف مقابلتان بسنجید. در این زمینه، باید سوالاتی از خودتان بپرسید که مهمترین آنها عبارتند از: آیا من آمادگی ازدواج با همسری را دارم که فرزند دارد؟ به چه دلایلی آمادگی دارم و متوجه این موضوع شدم؟ آیا من آماده تربیت چنین فرزندانی هستم؟ از آشنایی با رفتارهای کودکان و تربیت آنها تا برقراری رابطه سالم با همسر چه اندازه اطلاع دارم؟ آیا حاضرم علاوه بر نقش همسری، نقش مادری فرزندان یک مرد دیگر را هم داشته باشم؟ و …. اگر در پاسخ به این سوالات تردید داشتید یا متوجه شدید که دلایل قانع کنندهای ندارید، ضروری است قبل از ازدواج از متخصصان مشاوره و روانشناسی کمک بگیرید.
نظر فرزندان طرف مقابل درباره شما مهم است
قبل از اقدام به ازدواج، پرسیدن نظر فرزند یا فرزندان طرف مقابل بسیار مهم است. باید ببینید که آنها قبل از شروع این زندگی، آمادگی برای ورود به خانواده جدید را دارند یا نه؟ بعضی زوجین تصور میکنند که بچهها به مرور به این زندگی عادت میکنند، درصورتی که اینطور نیست و گاهی شرایط هر روز، وخیمتر خواهد شد. موفقیت ازدواج با همسر دارای فرزند، بستگی به ایجاد رابطه مثبت بین شما و فرزندان او دارد. اگر این رابطه به طور باکیفیتی برقرار نشود و فرزندان طرف مقابل نتوانند شما را بپذیرند، قطعا با مشکلات بسیاری روبهرو شوید.
غفلت از همسر در چنین ازدواجهایی
توجه به همسر در همه شرایط، یک اصل است و موفقیت و تحکیم هر خانوادهای بستگی زیادی به تقویت رابطه با همسر دارد. چنین زنوشوهرهایی نباید فراموش کنند که در مرحله اول نقش همسری را برعهده دارند و سپس نقش پدرانه یا مادرانه. هر چقدر در رابطه با همسر بیشتر سرمایهگذاری کنند و روابط صمیمانهتری داشته باشند، به رابطه بهتر با فرزندانشان کمک خواهد شد. یادتان باشد بههیچ عنوان از یکدیگر و پدر و مادر فرزند بدگویی نکنید. توهین، تمسخر و ایرادگیری زیاد باعث میشود که به تدریج رابطه شما و فرزند و همسر تخریب و حتی سیستم خانواده تضعیف شود.
علاقهتان را به فرزندان یکسان کنید
درباره مسائل تربیتی فرزندان نیاز به هماهنگی بین همه اعضای خانواده است. تربیت فرزندان نیاز به هماهنگی بین شما و همسر سابق فردی که قصد ازدواج با او را دارید، دارد. شما باید به یکدیگر احترام بگذارید و در مورد قوانین و اصول تربیتی توافق داشته باشید. همچنین باید به اندازه کافی علاقهمند به فرزندان همسرتان باشید تا توانایی برقراری رابطه خوبی با آنها داشته باشید. این علاقه باید بهطور یکسان بین بچههای خودتان و همسرتان باشد. شما باید آماده باشید که از روز اول ازدواج با چنین مرد یا زنی، این نقش را بپذیرید و به فرزندان همسرتان احترام بگذارید. نکته پایانی هم این که، فرزندان با احساسات استرس و نگرانی وارد رابطه و خانواده جدید میشوند. لازم است این احساسات را بشناسید و با آنها همدلی کنید.
منبع: روزنامه خراسان
Source link