اکنون که مشخص شده رقابت دیگری بین جو بایدن، رئیس جمهور فعلی آمریکا و دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق این کشور خواهد بود، رای دهندگان آمریکایی خود را در وضعیتی مشابه با مسئله «الاغ یا الاغ بوریدان» میبینند. طبق مسئله الاغ بوریدان، الاغ بین یک علوفه از یک طرف و یک سطل آب از طرف دیگر قرار داده شد. او فقط میتوانست یکی از اینها را انتخاب کند. به گفته فیلسوف ژان بوریدان که این مسئله را مطرح میکند، الاغ با انتخاب خود، یا از گرسنگی میمرد یا از تشنگی. در مواجهه با این وضعیت، الاغ هیچکدام را انجام نداد، بنابراین هم از گرسنگی و هم از تشنگی مرد.
رای دهندگان آمریکایی در سال جاری با وضعیت مشابهی مواجه است. انتخاب در برابر رای دهندگان امسال بیشتر شبیه انتخاب بین وبا و طاعون است. از رای دهندگان پرسیده شد ترجیح میدهید کدام یک را داشته باشید؟ شاید بسیاری از رای دهندگان سرنوشت پارادوکس الاغ بوریدان را انتخاب کنند و به سادگی انتخاب نکنند و این انتخاب سرنوشت ساز را به دیگران بسپارند.
ادامه حضور بایدن در کاخ سفید به احتمال زیاد منجر به درگیری هستهای با روسیه خواهد شد. هدف اکثر مجتمعهای نظامی-صنعتی ایالات متحده، که بایدن کورکورانه از سیاستهای آن پیروی میکند، تحمیل شکست روسیه در اوکراین، حتی تا حد رساندن جنگ به داخل روسیه است. سخنرانی جنگ گونه بایدن در سخنرانی سالانه باید نشان میداد که او در این آخرین «جنگ صلیبی» خود به کجا میخواهد برود.
اما با نگاهی به سوی دیگر، دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق، را میبینیم که تمام نشانههای ادامه جنجال علیه چین را دارد، اقدامی که ترامپ در دوره خود مرتکب شد و منجر به تحریمهای تجاری فاجعه باری شد که به فلج شدن اقتصاد ایالات متحده انجامید. سیاست جنگ اقتصادی آشکار نیز به سرعت منجر به درگیری خواهد شد.
این یک تصویر بسیار روشن نیست، اما یک تصویر واقعی است. مطمئناً در بحبوحه تراژدی، ما میتوانیم «معجزهای» داشته باشیم که در آن یک تغییر ناگهانی از طرف هر یک از نامزدها رخ دهد. بایدن میتواند ناگهان متوجه شود که آمریکا در مسیر جنگ هستهای قرار دارد و سعی میکند راهی برای حل مسئله اوکراین بدون شکست کامل روسیه بیابد. یا ترامپ میتواند ناگهان متوجه شود که چین تهدیدی برای اقتصاد ایالات متحده نیست، بلکه یک رقیب تجاری است. متأسفانه، در زندگی واقعی، بیشتر تراژدیها پایان بدی دارند.
واکنش آمریکایی ها چه خواهد شد؟
در مواجهه با این نوع معضل، یک آمریکایی خوش نیت چه میکند؟ او به هر سمتی که رأی دهد یا رأی نیاورد، باید بداند که «دموکراسی» آمریکا شکست خورده است و باید در مورد نحوه عملکرد آن کاری انجام داد. نتیجه نهایی در نوامبر هر چه باشد، مردم آمریکا باید بسیج شوند تا بر مسائل واقعی پیش روی این کشور تأثیر بگذارند. واکنش شدید به کشتار جمعی فلسطینیان در غزه چنین بود، جایی که مردم از جمله بسیاری از گروههای یهودی به خیابانها رفتند و در نهایت بایدن را وادار کردند از نتانیاهو برای تحویل غذا به مردم غزه درخواست کند. آمریکا هنوز چنین تظاهرات بزرگی را در مورد درگیری در اوکراین ندیده است، زیرا مردم آمریکا با روایتی متفاوت از اوکراین مواجه هستند. همانطور که اوضاع بدتر میشود و مشخص میشود که جنگ به کجا میرود، مردم ممکن است کم کم شروع به بیدار شدن از واقعیت خطر درگیری هستهای و همچنین شروع به اعتراض کنند.
از سوی دیگر، در حال حاضر درک روشنی در میان اکثر مصرف کنندگان آمریکایی وجود دارد که جنگ تجاری – یا بدتر از آن – با چین ویرانگر خواهد بود، و همه صحبتهای ساده در مورد شعار «اول آمریکایی» اثر خود را از دست خواهد داد، زیرا افزایش قیمت مواد غذایی و سایر نیازها به اوج میرسد که تعداد کمی از مردم قادر به پرداخت آن هستند.
در چنین شرایطی، ممکن است افراد جوانتری ظهور کنند، افرادی که هم «وطنپرست» و هم «شهروند جهانی» هستند، و برای احیای دموکراسی که به نفع مردم شروع به کار میکند، گام برمیدارند تا نامزد انتخابات شوند. به عبارت دیگر، این نسل جدید خواهد بود که مردم آمریکا را نجات خواهد داد نه این «قدیمیها» که در ماه نوامبر با آنها روبرو خواهند شد. تنها امید ما این است که برنده آن مسابقه با هیچ هدف کوتاه مدت فاجعه باری که ممکن است در ذهن داشته باشد، «راه حل بلندمدت» را از بین نبرد.