پژوهشگران با انجام یک مطالعه نابرابری آموزشی در دوران شیوع کرونا را مورد بررسی قرار دادند و عنوان کردند گرایش به مدارس پولی و غیردولتی، عدم دسترسی همه به آموزش در شرایط کرونا و فقر خانوادهها از جمله مواردی هستند که باعث ایجاد نابرابری آموزشی شدهاند.
به گزارش ایسنا، برابری آموزشی؛ وجود فرصتهای برابر آموزشی برای همه افراد جامعه است تا دور از هرگونه فشار مالی، اجتماعی یا فرهنگی، خود را برای مشارکت فعالانه و همهجانبه در جامعه آماده کنند. تساوی فرصتهای آموزشی، به خودی خود، یک هدف نیست. بلکه وسیلهای برای کاهش نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی است. منظور از برابری در نظام آموزشی، این است که افرادی که استعداد یکسان دارند، امکان مساوی برای رشد و موفقیت در نظام آموزشی داشته باشند.
هنگامی که از نابرابری یا برابری فرصت و دسترسی صحبت میشود، منظور نابرابری فرصت بین دختران و پسران در برخورداری از آموزش، نابرابری بین اقلیتهای مذهبی یا نابرابری در دسترسی به امکانات آموزشی در بین مناطق مختلف کشور است.
به نظر میرسد که با شیوع ویروس کرونا و غیر حضوری شدن آموزش، نابرابری آموزشی بازتولید شده باشد. بر همین اساس؛ پژوهشگران با انجام یک مطالعه، چگونگی این روند را مورد بررسی قرار دادند.
با شیوع ویروس کرونا، حوزه آموزش تغییرات زیادی داشته. این تغییرات در ساختار مدارس و مراکز آموزشی، چشمگیر بود و توانسته آموزش را با رویکرد جدیدی مواجه کند. در بسیاری از کشورها آموزش حضوری در مدارس و دانشگاهها تعطیل شد و این وضعیت؛ چالشهای زیادی برای مدیران آموزشی، معلمان، والدین و دانشآموزان ایجاد کرد.
در این مطالعه؛ پژوهشگران با انجام مصاحبه با ۳۰ نفر از مدیران آموزشی مدارس شهر سنندج، نابرابری آموزشی در دوران همهگیری کرونا را مورد بررسی قرار دادند.
یافتههای این مطالعه حاکی از آن است که در شرایط شیوع کرونا، زنجیرهای شکل گرفته که اولین حلقه آن «کمرنگ شدن آموزش» و «کاهش کارکردهای آموزشی مدارس» بوده است.
به نظر مدیران آموزشی؛ برنامهها، استراتژیها و راهبردهای اتخاذ شده توسط آموزش و پرورش مبهم، نامنسجم و مقطعی هستند. به تبع، نقش مدارس در این میان با چالش روبرو شده است. به عبارت دیگر، مدارس و مدیران آموزشی آنها، در وضعیتی قرار گرفتهاند که هیچ برنامه از پیش تعریف شدهای برای ادامه روند آموزش در مدارس نداشته و به دلیل نامعلوم بودن شرایط کرونایی نمیتوانند تصمیمات ثابتی را اتخاذ کنند.
به موازات این امر و بر اساس استدلال مدیران، مدارس با چالشهایی از جمله عدم ارزیابی درست معلمان و دانشآموزان، عدم آموزش حضوری، عدم نظارت بر یادگیری و موارد پرورشی و تربیتی، عدم رسیدگی به وضعیت دانشآموزان و غیره مواجه هستند.
محروم شدن خانوادههای فقیر از فرصتهای آموزشی
بر اساس این مصاحبهها، در این نابرابری، جایگاه خانوادهها بیشترین تاثیر را داشته است. به این صورت که خانوادههای با سرمایه فرهنگی و اقتصادی، در جایگاه برتری قرار میگیرند. منطقی که در پس این دیدگاه است، سبب میشود خانوادهها به مدارس خصوصی و غیر انتفاعی روی آورند و به بازتولید موقعیت و امتیازات خود دست بزنند. اما خانوادههای مناطق فقیر و حاشیه شهر از امکانات و فرصتهای آموزشی محروم هستند.
در شرایط همهگیری، شیوههای جدید تدریس و آموزش گسترش یافتند که تأکید آنها بر فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی بوده است. در کنار آن، عضویت در مراکز و مؤسسات آموزشی و استخدام معلم خصوصی و کلاسهای جبرانی و تقویتی نیز بیشتر شدند. این روند در شهر سنندج به روایت مدیران در چند سال اخیر رواج زیادی داشته است و این امر در زمان کرونا سیر صعودیتری به خود گرفته است. به روایت مدیران آموزشی دسترسی همه دانشآموزان به این فضاها و امکانات مقدور نیست و بیشتر، خانوادههای با توان مالی و فرهنگی میتوانند به تأمین هزینههای آنها بپردازند.
همچنین روایتها حاکی از آن است که دسترسی به اینترنت و فضای مجازی در مناطق مختلف شهر سنندج متفاوت بوده است. این امر به عنوان حلقهای دیگر از نابرابری آموزشی، باعث ایجاد بستری برای کاهش دسترسیها و امکانات آموزشی در مناطق حاشیه شهر شده است. با توجه به وجود مناطق حاشیهنشین و مناطق دورافتاده از شهر میزان دسترسی به برنامههای آموزشی و فضای مجازی برای همه دانشآموزان مقدور نبوده است. به استناد گفتههای مدیران آموزشی، آموزش در مناطق حاشیه شهر منسجم و مداوم نبوده و این امر به دلیل ضعف دسترسی به اینترنت، نداشتن موبایل و تبلت، کمبود امکانات آموزشی و غیره اتفاق افتاده است.
بر اساس گفتههای مدیران؛ استفاده از تبلت و موبایل در آموزش، به امری اجباری تبدیل شده است؛ اما بسیاری از دانشآموزان به ویژه دختران از این امکانات بیبهره هستند.
افزایش ترک تحصیل در همهگیری کرونا
یافتههای حاصل از مصاحبهها نشان میدهد که در همهگیری کرونا، ترک تحصیل دانشآموزان به دلیل فقر، یکی از چالشهای مهم آموزشی بوده است. این امر سبب ایجاد روندی میشود که آموزش مختص به طبقاتی خاص از جامعه شود که توان برخورداری از آن را دارند. با توجه به وضعیت اقتصادی، هزینههای آموزشی در اولویت خانوادههای فقیر و حاشیه نیست و به همین دلیل گرایش آنها به بازار کار بیشتر میشود. بازار کار بدون مهارت و بدون سرمایه، آنها را به سمت شغلهای کاذب و موقت سوق میدهد.
همچنین در میدان آموزشی، سرمایه اقتصادی دست بالا را دارد و تعیین کننده میزان و نوع دسترسی خانوادهها به امکانات و فرصتهای آموزشی بهویژه آموزش مجازی است. این امر، سبب شده که آموزش به عنوان امری عمومی (و گاهاً دولتی و رایگان) به آموزش طبقاتی و خصوصی تبدیل شود.
در شرایط کرونا، آموزش طبقاتی شد
روایتها حاکی از این است که سیر تغییرات و تاثیرات در شرایط شیوع کرونا، ملموستر و محسوستر نمایان شده است. با توجه به شیوع ویروس کرونا و تأثیرات آن بر مدارس و آموزش مدرسهای، گرایش به مدارس غیردولتی و آموزش خصوصی بیش از حد خود را به عنوان بدیلی برای وضعیت موجود، بهویژه برای خانوادههای طبقات بالا نشان میدهد و این امر در نهایت طبقاتی شدن و گرایش به آموزش خصوصی را طبیعی جلوه میدهد.
نتایج به دست آمده از این مطالعه حاکی از این است که آموزش طبقاتی شده و نابرابری آموزشی، باز تولید شده است. تمایز اجتماعی و فرهنگی، گرایش به مدارس پولی و غیردولتی، عدم دسترسی همه به آموزش در شرایط کرونا و فقر خانوادهها و آسیبهای آموزشی ناشی از آن، مقولههایی هستند که بر طبقاتی شدن آموزش، تاکید دارند.
همچنین نتایج نشان میدهد در شرایط شیوع ویروس کرونا، چالشهای تسلط فضای مجازی بر آموزش و عدم دسترسی همه دانشآموزان به آن، کمرنگ شدن آموزش و کاهش کارکردهای آموزشی مدارس و فقر خانوادههای مناطق پایینشهر و حاشیه، سبب ایجاد زمینه نابرابری آموزشی شده است.
در انجام این تحقیق نسیم عبدالهزاده، کیوان بلندهمتان و ناصر شیربگی؛ پژوهشگران گروه علوم تربیتی دانشگاه کردستان با یکدیگر مشارکت داشتند و یافتههای این مطالعه به صورت مقاله علمی با عنوان «بازتولید نابرابری آموزشی در دوران شیوع کرونا» در نشریه بررسی مسائل اجتماعی ایران، منتشر شده است.
انتهای پیام