خبرگزاری تسنیم – مهدی خدایی: رهبر معظم انقلاب اسلامی هر سال ۲ دیدار با قاریان، حافظان و مسئولان قرآنی کشور دارند که از این حیث و همچنین از حیث معنویت جاری در این جلسه، در بین دیدارهای ایشان با سایر اقشار فرهنگی و هنری بینظیر است. این دیدار یکبار در نخستین روز ماه مبارک رمضان هر سال در قالب محفل انس با قرآن کریم و بار دیگر پس از اختتامیه مسابقات بینالمللی قرآن کریم برگزار میشود.
اهمیت تشکیل جلسات حفظ، تلاوت و تفسیر و نشر معارف قرآن کریم نزد رهبر معظم انقلاب، موجب شده است که ایشان این دو دیدار را در قالب همین جلسات برگزار کرده، ضمن تبیین عملی این اهمیت، نسبت به آسیبشناسی روند فعالیتهای قرآنی کشور و ارائه رهنمود درباره پیشرفت آنها نیز فرمایشاتی را ایراد کنند.
نکته قابل توجه درباره این فرمایشات این است که رهنمودهای ایشان در سطحی از تسلط بر مباحث حفظ و تلاوت قرآن مطرح میشود که متخصصین هنر تلاوت و حافظان قرآن همواره از راهگشایی و جریانسازی آنها سخن گفته، تعجب خود را از این سطح تسلط رهبر انقلاب بر مباحث هنر تلاوت اظهار میکنند.
نگاهی به سوابق فعالیتهای قرآنی آیتالله خامنهای از پیش از انقلاب تاکنون علاقه رهبر انقلاب به هنر تلاوت و حفظ و تفسیر قرآن کریم را نشان میدهد. به خاطر دارم در گفتوگویی که چند سال پیش با جناب سیدمرتضی سادات فاطمی، صدرالحفاظ حرم مطهر امام رضا(ع) و از اساتید و قاریان ممتاز قرآن کریم داشتم، خاطرهای را برایم تعریف کرد که هم برای گوینده و هم شنونده بسیار شیرین بود.
آقای سادات فاطمی میگفت (نقل به مضمون) : آشنایی من با آیتالله خامنهای به قبل از انقلاب و جلسات تفسیر قرآن ایشان در مسجد کرامت باز میگردد و پس از اینکه که ایشان آیات را تفسیر میکردند من همان آیات را در آن جلسه تلاوت میکردم. اولین بار ایشان نوار تلاوتی از استاد مصطفی اسماعیل را در اختیار من گذاشتند و خواستند که به این سبک تلاوت کنم.
رهبر معظم انقلاب خود در تاریخ ۲۲ فروردینماه ۱۳۷۰ در جلسه قرآن ابتدای ماه رمضان، بخش اول این خاطره را اینگونه بیان کردهاند: “من در سالهای ۵۱ و ۵۲ و ۵۳ در مشهد سخنرانی میکردم؛ میایستادم سخنرانی میکردم. بعد هم که حرف من تمام میشد، روی زمین مینشستم. سپس صندلی میگذاشتیم، تا قاری قرآن تلاوت کند. همین آقای فاطمی و بعضی از برادران دیگر، روی صندلی مینشستند و قرآن میخواندند. من میگفتم که حرف من مقدمهی تلاوت قرآن است. من ایستاده صحبت میکردم؛ اما صندلی بلند و قشنگی – مثل منبر – گذاشته بودیم و اینها روی آن مینشستند و بعد از صحبت من قرآن میخواندند؛ همان آیاتی که من قبلاً تفسیر کرده بودم. فکر من این است.”
فعالیتهای قرآنی آیتالله خامنهای پس از انقلاب با قوت و قدرت بیشتری ادامه پیدا کرد که تشکیل مجالس استماع تلاوت قرآن با حضور قاریان ممتاز ایرانی و مصری و همنشینی مستمر با قاریان ممتاز کشور، ملموسترین آنها از ابتدای انقلاب تاکنون بوده است.
تأکید بر تشکیل اینچنین محافلی که قاریان خوشصدا قرآن بخوانند و مردم هم به آن گوش کنند از تأکیدات همیشگی ایشان است که خود اولین عامل به آن بوده و هستند.
ایشان در همان جلسه قرآنی سال ۱۳۷۰ در این رابطه فرمودهاند: “من میگویم که در جامعه، قرآن اصل است. امت حزباللَّه باید یواشیواش با قرآن آشنا بشوند؛ آنطوری که بتوانند مستقیم قرآن را از شماها گوش کنند و بفهمند. شما باید بتوانید در یک مجلس بالای منبر بروید، آیات قرآن را بخوانید و مردم با شنیدن این آیات اشک بریزند؛ ما این را میخواهیم. اگر شما میخواهید این کار را بکنید، باید بتوانید با صوت خودتان این مجلس را جذب کنید. این، آداب و فنونی دارد. شما برادران باید بر حسب استعداد و طبیعت و فطرت خود و گوش کردن نوارهایی که از قرّاء معروف میآید، این فنون را یاد بگیرید. البته مقداری از اینها تأمین شده، اما مقدار دیگرش را هم بایستی تأمین کنید.
بعضی از برادران قرآن میخوانند، اما قطع و وصلها غلط است. امروز در همین آیاتی که تلاوت شد، آیهای را شما وصل کردید که مقول قول الهی، با مقول قول کفار قاطی شد! آیا این خوب است؟ کسی که ترجمهی قرآن را میفهمد، وقتی این وصل بیجا را از شما میشنود، مثل این است که میخی در گوشش فرو میکنند! پریشب که من تلویزیون تماشا میکردم، یک نفر از همین برادران ایرانی خودمان قرآن میخواند، که قطع و وصلش واقعاً آدم را کلافه میکرد. چرا اینطوری قطع و وصل میکنید؟ در قرائت، اصلاً این یک علم است که کجا بایستی آیه را وصل، و کجا باید قطع کرد. نگویید فلان کس در مصر خوانده؛ بیخود کرده خوانده است! مگر هر کس هرچه خواند، همان برای شما حجت میشود؟”
اما پس از گذشت ۳۰ سال از آن زمان در نخستین روز ماه مبارک رمضان امسال (۱۴۰۱) ایشان در تمجید از قرار گرفتن قاریان ایرانی در بالاترین مدارج هنر تلاوت فرمودند: “بحمداللّه کشور ما از لحاظ قرّاء خوشخوان یکی از کشورهای برجسته و نمونه است. یعنی در دنیای اسلام شاید مثلاً [بجز] کشور مصر که حالا یک امتیازی در این زمینه دارد، من فکر نمیکنم بقیّهی کشورها این تعداد قاری برجسته و خوشخوان و درستخوان در کشورها وجود داشته باشد که بحمداللّه در کشور ما هست. [این] به برکت جمهوری اسلامی است. ما کجا بودیم، به کجا رسیدیم! اوایل انقلاب، همّت ما و اهتمام ما این بود که قاری ما بداند کجا باید بخواند، کجا وصل کند، کجا وقف کند، کجا بِایستد؛ یعنی در این حد [بودند]، آن هم قرّاء معدودی که بودند. امروز بحمداللّه انسان نگاه که میکند، قرّاء متعدّد و کثیری [را میبیند]. بنده با رادیوتلاوت مأنوسم الحمدللّه، غالباً گوش میکنم آن وقتی که فراغت داشته باشم؛ به قدری تلاوتهای خوب در این رادیو و گاهی در تلویزیون ــ که کمتر توفیق پیدا میکنم [ببینم] ــ وجود دارد که انسان واقعاً خدا را شکر میکند؛ من خیلی اوقات وقتی میشنوم تلاوت را، خدا را شکر میکنم.”
هر چند که تبحر قاریان ایرانی در سالهای اخیر بارها توسط رهبر انقلاب بیان شده است، اما مقایسه دو فرمایش ایشان در فروردینماه سالهای ۱۳۷۰ و ۱۴۰۱ که بازهای ۳۰ ساله را شامل میشود نشان میدهد که فعالیت قاریان ایرانی در طول این سالها بهگونهای بوده است که امروز رهبر معظم انقلاب اظهار رضایت کاملی از متحول و حرفهای شدن تلاوت قاریان ایرانی دارند و دغدغههای اصلی ایشان در این رابطه برطرف شده است.
اما این تحول چگونه رقم خورده است؟
بیشک پیگیری موضوع و حساسیت نسبت به آن در سطح رهبری جامعه اسلامی، نقش محوری در تحقق این وضعیت افتخارآمیز کنونی تلاوت قاریان ممتاز ایرانی داشته و انگیزه مضاعف و محرکی قوی برای فعالیت خستگیناپذیر اساتید هنر تلاوت و هنرآموزان یا همان قاریان قرآن بوده است.
در سالیان پیش و بهخصوص پس از انقلاب، جلسات قرآنی که اساتید در مساجد، حسینیهها و بقاع متبرکه امامزادگان تشکیل داده، نسبت به تربیت قاری اهتمام ورزیدهاند بیشترین نقش را در رقم زدن این تحول ایفا کرده است.
این اهتمام در برخی از استانهای کشور پررنگتر بوده بهگونهای که اکثر قاریان ممتاز کشور در استانهای تهران، خراسان رضوی، اصفهان و خوزستان متمرکز شدهاند، البته استانهایی مانند قم، اردبیل، آذربایجانهای شرقی و غربی، گیلان و مازندران، یزد، کرمانشاه و چند استان دیگر نیز قاریان خوب زیادی دارند اما تمرکز اصلی قاریان ممتاز ما در چهار استان مذکور است که البته در بین آنها نیز تهران و خراسان رضوی در صدر قرار گرفتهاند.
تراکم حضور اساتید هنر تلاوت در این استانها و تشکیل جلسات آموزشی آنها در مساجد، اماکن متبرکه و حتی منازلشان و ضعف سایر استانها از این جهت – بهخصوص در سالهای قبل از دهه اخیر- مؤید این است که دایر بودن جلسات این اساتید رابطه مستقیم با کثرت قاریان ممتاز در استانهای مذکور دارد؛ تمرکز اساتید در دو استان تهران و خراسان رضوی بهگونهای بوده است که بعضی از این جلسات مثل جلسه استاد مولایی همواره پذیرای قاریان میهمانی از سایر استانها بوده است که حتی برخی از آنها پس از طی مسیرهای طولانی، نیمه شب به تهران میرسیدند و ساعاتی را تا نماز صبح پشت در مسجدالرضای عباسآباد تهران سپری میکردند تا بتوانند پس از آن تلاوتی در حضور استاد داشته باشند و از او درس بگیرند.
مردم استان تهران در بدو آموزش هنر تلاوت در این استان، اساتیدی همچون ابراهیم پورفرزیب (مولایی)، محمدتقی مروت، علی اربابی و محسن خدامحسینی و… را به خود دیدهاند که شاگردان مشترک و غیرمشترک هر کدام از آنها سالیان زیادی است از اساتید برتر تهران و ایراناند.
استان خراسان رضوی نیز که حرکتی دوشادوش با تهران در تربیت و حضور قاریان قرآن داشته و دارد اساتیدی همچون علی مختاری، محمدعلی اوحدی و سیدمرتضی سادات فاطمی و … را به خود دیده است که محور آموزش هنر تلاوت در این استان بودهاند.
جالب اینجا است که انگیزه بعضی از این اساتید در تهران و مشهد برای فراگیری و شاگردپروری در هنر تلاوت قرآن بهقدری بوده است که پیش از انقلاب اسلامی، سالیانی را برای درک حضور اساتید نامدار مصری به این کشور رفته و در آنجا سکونت کردهاند که بارزترین آنها مرحوم محمدتقی مروت و محمدعلی اوحدی بودهاند. البته در سالهای پس از انقلاب نیز اساتیدی همچون غلامرضا شاهمیوه و مهدی دغاغله با اساتید مصری حشر و نشر داشته و حتی برای مطالعه میدانی تاریخ تلاوت کشور مصر به این کشور سفر کردهاند و اکنون از اساتید مبرز این هنر در سراسر کشور محسوب میشوند که البته پایگاه اصلی آنها به ترتیب در استانهای اصفهان و خوزستان است و قاریان ممتاز بسیاری را پرورده و تحویل جامعه اسلامی دادهاند.
با این اوصاف نکته مهمی که اینجا باید مورد توجه قرار بگیرد همان است که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی روز اول ماه مبارک رمضان امسال بر آن تأکید کردند که “هر مسجد یک پایگاه قرآنی باشد.”
رهبر معظم انقلاب پیش از این نیز در سال ۱۳۹۸ در محفل قرآنی ابتدای ماه مبارک رمضان فرموده بودند: ” به نظر من یکی از کارهایی که خیلی مهم است، عبارت است از اینکه ما دورههای قرآن را، جلسات قرآن را زیاد کنیم. البتّه توجّه قرآنی در گذشته قابل مقایسهی با امروز نیست؛ نمیشود گفت یکصدم، [بلکه] یکهزارم هم نبود؛ آن زمانی که ماها در عرصه بودیم و میدیدیم، واقعاً یکهزارمِ حالا هم نبود؛ امّا بعضی از عادتهای خوب وجود داشت که حالاها به خاطر تلویزیون قرآن و رادیوی تلاوت و مانند اینها که داریم -که خیلی هم خوب است- این چیزها یک خردهای عقب افتاده که بایستی جبران بشود.
یکی همین دورههای خانگیِ قرآن بود، یکی همین قرآن [خواندن] در مساجد یا در حسینیّهها بود. مساجد را پایگاه قرآن قرار بدهید. دو جور هم میشود جلسهی قرآنی تشکیل داد: یکی همین که دُور هم جمع بشوند و یک استادی بنشیند آنجا، بخوانند، قرآنِ افراد را تصحیح کند، نکات را بگوید، تذکّرات را بگوید؛ این یک جور است. یک جور هم این است که جمع بشوند، یک نفر برود روی منبر، بنا کند قرآن خواندن، و نیم ساعت، یک ساعت قرآن بخواند -مثل منبریای که منبر میرود و شما مینشینید پای منبرش، قرآنخوان، تالی قرآن، تلاوتگر برود روی منبر بنشیند و شروع کند به قرآن خواندن- شما هم بنشینید گوش کنید، [قرآن را] باز کنید، از روی قرآن نگاه کنید که این کار البتّه یواشیواش معمول شده. من وقتی میبینم در تلویزیون این کاری که در ماه رمضانها در مشهد و قم و در خیلی از شهرهای دیگر راه افتاده است که جمع میشوند داخل صحن و یک جزء از قرآن را میخوانند، همه گوش میکنند، واقعاً لذّت میبرم -که از قم هم این کار شروع شد، دیگران هم یاد گرفتند- خیلی کار خوبی است. این بایستی در مساجد مختلف در طول سال -نه فقط در ماه رمضان- تکرار بشود. مساجد گوناگون پایگاههای قرآن باشند؛ اعلان کنند مثلاً فرض کنید که شب پنجشنبه، شب جمعه، شب شنبه -یک شبی در هفته؛ اگر هر شب نمیشود- یک نفر خوانندهی قرآن بیاید آنجا بنشیند، شما هم بروید آنجا بنشینید و قرآن را باز کنید، او بخواند و شما نگاه کنید؛ و به ترجمه هم مراجعه کنید؛ ترجمههای خوب.”
دغدغه رهبر انقلاب درباره تشکیل چنین جلساتی که قابلیت جذب کودکان، نوجوانان و جوانان را به هنر تلاوت قرآن کریم دارد، در کنار رابطه مستقیم تشکیل جلسات آموزش این هنر در مساجد با کثرت قاریان ممتاز در استانهای پرقاری کشور، مبین این مطلب است که نباید گذاشت که این حرکت بالنده پرورش قاری در کشور با کمرنگ و یا تعطیل شدن تشکیل چنین جلساتی در مساجد رو به افول برود.
معالاسف باید گفت در کنار اندک رویشهای جدید این جلسات توسط نسل جوان قاریان ممتاز کشور، بسیاری از جلسات قدیمیتر تعطیل شدهاند و هزینههای برگزاری چنین محافل و مجالسی سبب عدم رغبت بسیاری از برگزارکنندگان جلسات شده است که البته میشود با هزینههای کمتر و یا مانند آن قدیمها حتی بدون هزینه برگزار شود. این کاهش هزینهها باید از طرف قاریان محترم صورت بگیرد چنانچه سیره اساتید و قاریان ممتاز سلف که نام تعدادی از آنها در این یادداشت آمد نیز بر این بوده است که اغلب تلاوتها و جلسات آموزشی خود را نهتنها بدون هزینه اجرا میکردهاند بلکه خود بانی چنین مجالسی بودهاند.
در کنار این معضل باید این مسئله را نیز گفت که متأسفانه تعداد قابل توجهی از قاریان خوشخوان و ممتاز کشور فقط مشغول اجرای تلاوت در محافلی هستند که به آنجا دعوت میشوند و نقش استادی در هیچ جلسه آموزش قرآنی ندارند که امثال خود را تربیت کنند.
البته از سوی برخی از مساجد نیز موانعی در این زمینه وجود دارد از جمله اینکه سیستم صوتی مناسب که لازمه چنین محافل و مجالسی است مهیا نمیکنند و یا در مواردی مدیران مساجد همکاری تام و تمامی از جهت تأمین پشتیبانی از محفل و مجلس تلاوت وآموزش قرآن را ندارند.
تمام این معضلات سبب شده است که تشکیل این جلسات در مساجد و سایر اماکن متبرکه رو به کاهش و تعطیلی گذاشته، تعدادی از آنها در برخی از مؤسسات فرهنگی و هنری و برخی از رسانهها جایگزین شود، اما هیچگاه نتوانستهاند خلأ بهوجود آمده از تعطیلی این مراسمات در مساجد را برطرف کنند.
قطعا احیای این جلسات چه دربعد آموزشی و چه تبلیغی و ترویجی نیازمند همت والای قاریان ممتاز قرآن و متولیان امر مساجد در کشور است تا به این حدیث شریف نبوی عمل شود که فرمود: «اِنّما نُصِبَتِ المَساجِدُ لِلقُرآن؛ مساجد را برای قرآن بنا کردهاند.»
انتهای پیام/