جنگ تحمیلی و نبرد هشتسالهای که بین ایران و عراق شکل گرفت تنها جنگی در طول تاریخ ایران بود که حتی یک وجب از خاک کشور بهیغما نرفت و علاوه بر آن ایران نیز وجبی از خاک کشور دیگری را به اشغال خود در نیاورد، در واقع رزمندگان تنها هدفشان دفاع از تمامیت ارضی سرزمینشان بود. امام خمینی (ره) بهعنوان سکاندار کشور و انقلاب اسلامی نیز همواره بر این موضوع تأکید داشتند که رزم از طرف ایران باید بهگونهای باشد که خون از دماغ یک فرد بیگناه ریخته نشود، این در وضعیتی بود که عراق شهرهای ما مثل تهران را که محل زندگی مردم عادی بود بمباران میکرد.
در مقطعی از جنگ، اما لازم بود برای مدت کوتاهی هم که شده بخشی از خاک عراق به تصرف رزمندگان ایرانی درآید تا برگ برندهای باشد برای پایان پیروزمندانه جنگ، بالاخره مسئولان تصمیم گرفتند در جلسهای موضوع را برای حضرت روحالله (ره) تشریح کنند و اجازه امام را مبنی بر ورود به خاک عراق بگیرند. رهبر کبیر انقلاب بعد از شنیدن دلایل مسئولان پذیرفت، اما شروطی برای انجام آن قائل شد که در غیر این صورت نباید این تصمیم عملی شود، در ادامه شرح آن جلسه را خواهید خواند:
شورایعالی دفاع روز (۱۳۶۱/۳/۶)، در حضور امام خمینی تشکیل جلسه داد. در این جلسه مسئولان سیاسی و فرماندهان نظامی بر لزوم ورود قوای نظامی ایران به خاک عراق تأکید کردند.
امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی و فرماندهکل قوا، با وجود مخالفت اولیه، استدلال آنها را پذیرفتند و اجازه دادند که نیروهای مسلح ایران بهصورت محدود و در مناطقی که مردم حضور ندارند، وارد خاک عراق شوند.
جلسه شورایعالی دفاع امروز، در اقامتگاه امام خمینی در جماران، با حضور آیتالله سید علی خامنهای رئیسجمهور و رئیس شورایعالی دفاع، حجتالاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی و نماینده امام در شورایعالی دفاع، سرتیپ ظهیرنژاد رئیس ستاد مشترک ارتش، سرهنگ سلیمی وزیر دفاع، محسن رضایی فرماندهکل سپاه پاسداران، سرهنگ صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش، علیاکبر ولایتی وزیر امور خارجه، کمال خرازی سرپرست ستاد تبلیغات جنگ و حجتالاسلام سید احمد خمینی فرزند امام خمینی، تشکیل شد.
حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی درباره تشکیل این جلسه نوشته است: در ساعت ۱۰ صبح، جلسه شورایعالی دفاع در دفتر امام تشکیل شد. آقایان صیاد شیرازی و رضایی گزارش جبههها را دادند، … نسبت به آینده جنگ هم تصمیم اتخاذ شد.
قرار شد در نقاط محدودی وارد خاک عراق شویم، برای تأمین شهرهای خودمان و گرفتن خسارت. ظهر، نماز را با امام بهجماعت خواندیم.
رئیس مجلس شورای اسلامی در یک گفتوگوی اختصاصی نیز درباره این جلسه و نظر امام خمینی در مورد ادامه جنگ گفت: فرماندهان ارتش و سپاه خدمت امام رفتند، من هم بودم، یک جلسه طولانی بود، فرماندهان گفتند؛ “اگر حاکمان بغداد مطلع شوند که ما وارد خاک این کشور نمیشویم با خیال آسوده علیه ما شرارت خواهند کرد، منطق جنگ این نظر را نمیپسندد”.
امام مسائل انسانی را مطرح میکردند و میگفتند؛ “اگر به مردم عراق آسیب برسانیم، برای آنها مشکل خواهد شد. “، نتیجهاش این شد که امام اجازه دادند بهصورت محدود در مناطقی که مردم عراق نیستند ما وارد خاک عراق شویم.
ایشان اجازه دادند که نیروهای ما خود را به دجله برسانند تا اگر روزی قرار شد کاری بکنیم، فاصله را کوتاه کرده باشیم.
از سید محمد موسویخوئینیها نایبرئیس مجلس شورای اسلامی نیز درباره این جلسه نقل شده است: من اصلاً در جلسه نبودم، پیش امام رفته بودم، کار دیگری داشتم، میخواستم بلند شوم بروم که بعد فرماندهان جنگ آمدند. امام در آنجا به چند دلیل با این کار ادامه جنگ مخالفت کردند.
آقای هاشمی رفسنجانی موافق اصلی بود، استدلالش هم این بود که “ما اینجا ایستادنمان مشکلی را حل نمیکند و نمیتوانیم در مذاکرات کار جدی انجام بدهیم، تنها راهش این است که عملیات دیگری انجام بدهیم و برویم بخش قابلتوجهی از خاک عراق را بهدست بگیریم، بعد بنشینیم مذاکره کنیم. “، امام پنج دلیل در مخالفت آورد، ولی درنهایت به جمعبندی احترام گزارد.
دلایل مخالفت اولیه امام با ورود به خاک عراق
حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی در تشریح دلایل مخالفت امام با عبور نیروهای ایران از مرز اظهار داشت: امام موافق نبودند که نیروهای ما وارد خاک عراق شوند و درعینحال، متوقف کردن جنگ را هم قبول نداشتند، میگفتند؛ “اگر شما وارد عراق شوید چند اشکال پیدا میشود: اولاً الآن ازلحاظ بینالمللی موضع برحق داریم و متجاوز در خاک ماست. ثانیاً عربها که متفق نیستند و بعضیها با ما هستند، پشتسر صدام قرار میگیرند و کار ما دشوار میشود. ثالثاً مردم عراق تصرف سرزمین خود را تحمل نمیکنند و آنهایی که الآن با ما هستند در آن صورت به ما بهعنوان تجاوزگر نگاه میکنند. رابعاً مردم بیگناه عراق آسیب میبینند”.
محسن رضایی هم درباره این جلسه چنین توضیح داد؛ امام سؤال کردند؛ “شما برای چه میخواهید از مرز جلوتر بروید؟ “، عدهای از دوستان استدلالهای سیاسی میکردند، میگفتند؛ “ما به این دلیل میخواهیم برویم. برادرهای ارتش و ما آمدیم استدلالهای نظامی کردیم، گفتیم که مثلاً؛ “ما اگر از مرز برویم به اروند، آنجا اگر هم جنگ حالت معلق پیدا بکند، یعنی نه جنگ نه صلح باشد، پشت اروند میشود دفاع کرد”.
سیاسیون گفتند که؛ “ما تا اینجا رسیدیم و هیچچیزی در دستمان نیست. “، و نظرشان این بود که؛ “حالا که ما این توانایی را داریم باید جایی از خاک عراق را بگیریم تا بتوانیم آن فشاری را بر دشمن وارد کنیم تا عراق هم شرایط ما را قبول کند”.
فرمانده سپاه پاسداران دراینباره افزود: آنجا استدلالی شد و امام پذیرفتند و فرمودند؛ “این عملیاتی که میخواهید به اسم رمضان انجام بدهید، انجام دهید. “، و امام تصمیم گرفتند به اینکه ما از مرزها عبور کنیم و جنگ از مرزها به آنطرف مرز کشیده شود.
منبع: تسنیم
Source link