خبرگزاری تسنیم ـ مجتبی برزگر: “زوجی نو” با اجرای باربد بابایی، فضای فرهنگسازی ازدواج و خانواده و فرزندآوری را بهسمت رقابتی برد. در ابتدای راه به کپی بودن این برنامه، انتقادهایی وارد شد و حتی دکورِ پرزرقوبرقش(!) رفته رفته این مسابقه تلویزیونی توجه مخاطبین را به بحث ازدواج، ایجاد روحیه، شادابی و نشاط جوانان برای تشکیل خانواده جلب کرد.
برای خیلیها رفتن به این برنامه جالب است، چون همهچیز بویِ ازدواج و خانواده میدهد. اصلاً میتوانیم بگوییم ورود مجرّدها به این برنامه ممنوع(!) از مجری برنامه گرفته که خانواده دارد و زود ازدواج کرده است تا بقیه عواملِ برنامه؛ آدرسِ لوکیشن؛ اتوبان صیاد شیرازی، مجتمع فدک بود. در یکی از سالنهای مجتمع فدک کمیته امداد امام خمینی(ره) تیم جوان تهیه و تولید مسابقه «زوجی نو» در تلاشاند شبهای جذابی را کنار زوجهای جوان برای مخاطب شبکه سه فراهم کنند.
محمد پورصباغیان، کارگردانی «زوجی نو» را بهعهده دارد. وی درباره هدف از ساخت این مسابقه و ویژگیهای آن نکاتی را مطرح میکند و صحبتمان با سعید خانی اوشانی تهیهکننده این برنامه هم به سختیهای ساخت چنین برنامههایی میرسد. یکی از نکات جالب این برنامه این است که کارگردانش تأکید میکند که “زوجی نو” نمونه خارجی ندارد. از طرفی دیگر باربد بابایی سالهاست در زمینه بازیگری و اجرا و حتی تهیهکنندگی در تلویزیون فعالیت میکند که البته با برنامه «شبکوک» به شهرت رسید و ۲ سال این برنامه را روی آنتن شبکه نسیم داشت.
او حالا از تجربه اجرای مسابقه تلویزیونی “زوجی نو” و ویژگیهای آن میگوید: زمانی که «شبکوک» را میساختم، به دلیل محدودیتهای موسیقیایی که داشتیم، فرم اجرا را روی یک شوخی، استندآپ و شومنی انداختم که گرفت. چون زوجهای جوان، آمادگی این بده بستان را دارند. از طرفی اینجا همه دغدغه کار خوب دارند و در تلاشاند و همین ایجاد انگیزه میکند.
او همچنین تأکید دارد: این برنامه به خاطر محتوایی که دارد، برای تبلیغ ازدواج بهترین سبک را در دستور کارش قرار داده است. چون جای چنین برنامهای در تلویزیون خالی بود و هم اینکه اتفاق خوبی برای زوجهای جوان است که در این فضای فانتزی قرار میگیرند و پیامهای مهمی را دریافت میکنند.
میان زوجهایی که به برنامه آمدند همه نوع قشری دیده شدند؛ کسانی که بهتازگی ازدواج کردهاند، ازدواج زودهنگام داشتهاند و حتی افرادی که سالها است با هم زندگی میکنند و تجربیاتشان را برای زوجهای جوان بیان کردند. حتی جالب است تهیهکننده این برنامه تلویزیونی از استقبال خانمهای چادری برای حضور در این برنامه گفته است: “اتفاقاً عزیزانی که پوشش چادر را انتخاب کردند خیلی بیشتر علاقه دارند که در این شکل از برنامهها حاضر باشند و در جامعه فعالیتهای بیشتری هم دارند و اینطور نیست که چادر محدودیت ایجاد کند.”
یکی از نکاتی که همواره مورد انتقاد بوده عدم توجه به خانواده، حوزه فرزندآوری و ازدواج در سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی است. اگرچه اقدامات و قدمهایی در این عرصه برداشته شده اما چند درصد از کارهای نمایشی و غیرنمایشی، فرزندآوری و ازدواج را به صورت درست نمایش میدهند و چند درصد به ازدواج و فرزندآوری حمله میکنند؟ چرا باید سلبریتیای که به مجردّیاش میبالد در برنامهای خانوادگی دعوت بشود و حرف از خانواده بزند؟
اینها جزو بحثهایی است که در گفتوگو با مجری و عوامل برنامه «زوجی نو» به آنها پرداختهایم.
واقعاً چرا باید مجری تلویزیونی که خودش متأهل نیست برنامهای خانوادگی در صدا و سیما اجرا کند؟ اینها همه جزو دغدغههای کارشناسان و روانشناسان اجتماعی و توقعاتی است که از تلویزیون به عنوان رسانه ملّی دارند. برنامههایی مثل «زوجی نو»، «کلبه عموپورنگ»، «بچهمحل» و سریالهایی مثل «نونخ»، «پایتخت» و حتی «دودکش» وارد بحث خانواده، ازدواج و فرزندآوری شد. البته «کودکشو»، «مامانها» و «اعجوبهها» به شکل رقابتی وارد بحث ترویج فرهنگ خانواده، ازدواج و فرزندآوری شدند.
اما این قدمها باید بلندتر برداشته شوند؛ همانطور که برخی از کارشناسان اعتقاد دارند ترویج سبک زندگی غربی منجر شده خانوادهها تمایلی به فرزندآوری نداشته باشند یا به هر حال به یک فرزند اکتفا کنند که فرهنگسازی صحیح در این زمینه باید از طریق صداوسیما، فیلمها و آثار هنری اتفاق بیفتد. رسانه ملّی به عنوان فراگیرترین رسانه مسئولیت بیشتری برعهده دارد.
تهیهکننده و کارگردان زوجی نو ـ نمایی از میزگرد
دیدیم موضوعِ ازدواج خیلی مهم است
مشروح این گپ و گفتها را در ادامه بخوانید:
* بگذارید ابتدا با این سؤال شروع کنیم که «زوجی نو» چطور به وجود آمد؛ این روزها کار کردن در حوزه سبک زندگی سخت است. در حالی که روزگارِ برنامهسازی به سمتِ دیده شدن صِرف و کسب درآمد رفته چطور شهامت ورود به این حوزه را داشتید.
محمد پورصباغیان، کارگردان «زوجی نو»: قصه از اینجا شروع میشود که شبکه نیاز به یک برنامه تلویزیونی خانوادگی داشت. ایدههای مختلفی مطرح شد و آقای خانی (تهیهکننده) طرحی بردند که کلیّت آن همین «زوجی نو» بود. بودجه ضمنی گرفتند که در قالبِ برنامهای شبانه ساخته شود. طرحِ اولیه موضوع خانواده شد و بعد رسیدیم به اینکه موضوع ازدواج خیلی مهم است. کمکم به این سمت رفتیم و بیش از ۵۰ جلسه بین ما و آقای خانی و کارشناسان حوزه خانواده اتفاق افتاد و آرام آرام «زوجی نو» شکل گرفت.
چون رویکردمان در فصل اول بیشتر شناختی بود و پرداختن به شناخت خصوصاً در یکسری موضوعات و مسائل، بخشی انتزاعی بود. کمکم ساختار “زوجی نو” در بخش خانواده شکل گرفت و ترجیح دادیم زوجهایی بیاوریم که فاصله سنی و ازدواجشان از ۴ ماه تا ۳ و ۴ سال است. هرچه جلوتر رفتیم ناظر به آن ایده اولیه که بحث بنیان خانواده بود، طرح و ایده «زوجی نو» تکمیل شد.
به تنها چیزی که حقیقتاً فکر نکردم بحث مالیاش بود
* سؤالی که به نظر میرسد تهیهکننده باید به آن پاسخ دهد. ساختن برنامه با موضوع خانواده، ازدواج و جمعیت قابل احترام و ارزشمند است اما هراسی نداشتید که این برنامه زمین بخورد؛ چطور ریسکِ آن را پذیرفتید؟
سعید خانی اوشانی تهیهکننده: ما از همان روز اول که این طرح تصویب شد، به آیندهاش خوشبین بودیم. بحمدالله مورد استقبال مردم قرار گرفت و به هرحال چیزی حدود ۴ ماه قبل از تولید و شروعِ برنامه، پیش تولید داشتیم و بیش از صدها جلسه با کارگردان و دستاندرکاران برنامه برگزار کردیم. برای تحقیق و پژوهش این کار از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکردیم. به یک جمعبندی و نقطهای رسیدیم که گفتیم حالا میتوانیم برنامه را شروع کنیم.
به تنها چیزی که حقیقتاً فکر نکردم بحث مالی آن بود. به قول شما مشخص نبود چه اتفاقی برای این برنامه میافتد اما خوشبین بودیم و دوستان هم تلاش کردند. واقعاً در بخش سردبیری و نویسندگی تلاشهای زیادی را شاهد بودیم. باربد بابایی به عنوان مجری و هدایتگرِ برنامه هم در ویترین کار قرار داشت و خدا را شکر توانست به خوبی از پسِ اجرای این برنامه برآید.
“زوجی نو” به هیچوجه کپی نیست
* آقای پورصباغیان! از ابتدا بسیاری به کپیبودنِ «زوجی نو» انتقاد کردند؛ مخصوصاً برخی از آیتمها و چالشهایش را با برنامه خارجی مقایسه کردند…
سعید خانی اوشانی تهیهکننده: “زوجی نو” به هیچ وجه کپی نیست. طرح و ایده برنامه در حوزه خانواه تقریباً هیچجایی ندارد و این نکته کپیکردن یا به تعبیری گرتهبرداری در یکی از دو آیتم برنامه وجود دارد که به همان بازیها و چالشها برمیگردد. دوستان خیلی زحمت کشیدند و رصد میکردند. آیتمهایی را که میتوانستیم در حوزه خانواده و اصطلاحاً با فرهنگ خودمان مطابقت داشت، ایرانیزه کنیم میآوردیم و استفاده میکردیم.
* سؤال دیگر درباره تأثیرگذاری نویسنده است؛ چقدر نویسنده در برنامه دخالت دارد و چقدر برنامهساز بودنِ باربد بابایی مجری، کمککار بوده است؟
محمد پورصباغیان، کارگردانی «زوجی نو»: ما برنامهمان را مثل فیلم میبینیم و از اول تا آخر سناریو، جایگاه تعیینکنندهای دارد؛ سناریویی که برنامه چطور آغاز شود، به کجا میرسد و نقطه عطفِ آن کجاست. در واقع همچون فیلمنامه یک سریال و فیلم، بنابر قصهای منظم و درست از جایی شروع میشود و تا نتیجه پیش میرود. دوستان ما در بخشِ نویسندگی بیشتر از پلاتو نوشتن، مؤثر بودهاند. اینجا کارگردان و نویسنده خیلی تعامل دارند و کار مثلِ یک کار سینمایی است از ابتدا تا انتهای آن نوشته شده و میدانیم پشتِ هر اتفاقی چه نکات و مسائلی نهفته است.
گرفتاری حضورِ سلبریتیها در برنامه تلویزیونی
* نکتهای که وجود دارد استفاده از سلبریتیهایی است که نمیتوانند الگوی مناسبی برای ازدواج کردن و تشکیل خانواده باشند. در بسیاری از برنامههای تلویزیونی اینها دعوت میشوند. فکر میکنم شما هم برای دعوت از چهرههای شناخته شده در ویژه برنامههایتان سختیها و گرفتاریهایی داشتهاید.
محمد پورصباغیان، کارگردانی «زوجی نو»: نکته درستی اشاره کردید ما همیشه در ویژه برنامهها هم سعی کردیم زوجینویی رفتار کنیم. سلبریتیهایی را که زوج باشند به برنامه بیاوریم. واقعاً در این موقعیت، سلبریتی که حاضر باشد با همسرش به برنامه بیاید و از زندگی خصوصیاش بگوید کم پیدا میشود. سلبریتیهایی هم که زوجاند و فضایِ مناسبی دارند شاید معیارهایشان با ما فاصله دارد.
ازدواج آسان و فرزندآوری برایمان مهم است
* معیار شما چیست؟
محمد پورصباغیان، کارگردانی «زوجی نو»: باربد بابایی قطعهای از پازل «زوجی نو» است. کسی که خودش زود ازدواج کرده و یکی از فاکتورهای انتخاب ما برای زوجها همین نکته است. کسانی که در دستهبندی ازدواج، زیر ۲۵ سال ازدواج کرده باشد. یا ازدواج آسان که شرط ازدواجش یک سکه بهار آزادی بوده است. نه مثلِ زوجهایی که آقا در ۴۶ سالگی و خانم در ۳۸ سالگی ازدواج کردهاند. اینها را نمیتوانیم به عنوان الگو معرفی کنیم. ازدواج زود، آسان و فرزندآوری برای ما حائز اهمیت است. مردم روایت و قصه دوست دارند و هرچه این روایتها سوژهمحورتر باشند مخاطب با آنها همذاتپنداری بیشتری خواهد داشت.
آیتم پرطرفدار برنامه
* از این بحث بگذریم؛ مردم با کدام بخشِ «زوجی نو» بیشتر ارتباط گرفتند؟
سعید خانی اوشانی تهیهکننده: ما یکی از آیتمهایمان شناسنامه برنامه است که همین آیتم تحصیل نام دارد. در ابتدای کار خیلی انتقاد میکردند این لوس و بیمعنی است؛ ریتم برنامه را میاندازد. خدا را شاکرم الان خیلی خوب مورد استقبال واقع شده و به نوعی یک فرهنگسازی هم در بحث تشکر بین زوجها ایجاد کرده است. اما آیتمی که خیلی طرفدار دارد لبخوانی است و هرجایی میروم میبینم این آیتم را همه میبینند؛ شاید هم مابقی آیتمها و بخشها را هم خیلی دوست نداشته باشند.
* فرزندآوری خیلی برایتان اهمیت داشت و مورد استقبال است یا ازدواج آسان؟
سعید خانی اوشانی تهیهکننده: تا ازدواج آسان نباشد فرزندآوری طبیعتاً شکل نمیگیرد. الان متأسفانه یک طوری شده که فردی در ۳۰ و خوردهای سالگی ازدواج میکند تا به خودش بیاید ۴۰ ساله شده و خیلی هنر کُند یک بچه میآورد.
اما اگر همان جوان در سن ۲۰ تا ۲۵ سالگی ازدواج کند، طبیعتاً فرصت دارد با تلاش و کوشش، زندگی بهتری بسازد و طبیعتاً به فرزندهای بیشتر هم فکر کند. ما سعی کردیم که اول ازدواج آسان و ازدواج در سنین پایین و بعد بحث فرزندآوری را ترویج کنیم.
مهمترین مشکل؛ شرایط اقتصادی
* الان که در این حوزه مشغول برنامهسازی هستید بالأخره معضلات و مشکلات، خیلی واضحتر به چشمتان میآید. به نظرتان مشکل ازدواج نکردن یا عدم فرزندآوری مناسب در جامعهمان چیست؟
محمد پورصباغیان، کارگردانی «زوجی نو»: اگر دستهبندی کنیم اولین نکته به شرایط اقتصادی برمیگردد. یعنی الان همه زوجهایی که اینجا میآیند، سؤال میشود چند تا بچه دارید، میگویند اگر شرایط اقتصادی، مناسب باشد مشکلی نیست؛ خیلی تمایل به فرزندآوری وجود دارد. اما بحثِ فراهم کردن امکانات رفاهی و اقتصادی خیلی جدّی است. هنوز کسی جدای از این به اتفاق خاصی نپرداخته و هرچه میشنویم همین مسائل اقتصادی است.
* میدانید که فیلم و سریال بر روی مردم تأثیر میگذارد و به نوعی فرهنگساز است. چطور باید در راستایِ ترویجِ سبک زندگی، خانواده، ازدواج و فرزندآوری قدم بردارند؟
سعید خانی اوشانی تهیهکننده: به نظرمن نکته و مطلبی که خیلی صریح بیان شود جواب عکس میدهد و تأثیرگذار نیست. در همین «زوجی نو» خیلی نکات اخلاقی و محتوایی داشتیم که خیلی زیرپوستی و با ملایمتی به بیننده ارائه دادیم که کمکم جاافتاده است. به نظرمن باید آن لطافت در بحث محتوا و نکاتی که مدنظر است وجود داشته باشد؛ وگرنه واقعاً جوابگو نخواهد بود.
شرکتکنندهای داشتیم که شرط ازدواجش نماز اول وقت بوده است!
* آقای پورصباغیان! شما از منظر برنامهساز بگویید. تجمل و اشرافیگری که در فضای مجازی و پیامهای بازرگانی و خیلی از بخشهای دیگر میبینیم به خانواده ضربه زدهاند. همین سبکِ زندگی غربی و مدرن را وارد کردهایم و کانون گرم خانواده ایرانی را از بین بردهایم. زمانی سریالهایی ساخته میشد که این گرما را زیادتر میکرد و امروز از همگسیختگی ایجاد میکند. مشکل از برنامهساز و سریالساز است یا ضعف از سیاستگذاری فرهنگی است؟
من میگویم ضعف در باور است. اگر باور به یک مسئلهای داشته باشم میتوانیم اتفاقی خلق کنیم. باور مسیر اعتقادی ایجاد میکند؛ برنامهسازی متأسفانه امروز صنعتی شده و بیشتر از محتوا و فرهنگسازی به پروداکشن و از این گونه مسائل میپردازند. همهچیز در پول و درآمدزایی خلاصه شده؛ در صورتیکه برنامه، سریال و نمایش باید در نقطه اصلیاش مولدِ فرهنگ باشند.
آقای خانی اشاره کردند که ۴ ماه جلسه میگذاشتیم تا به یک فرم و قالبی برسیم؛ واقعاً با تمام کسانی که در حوزه خانواده حرف برای گفتن داشتند، واردِ صحبت شدیم. معدود برنامهای هستیم که در کنار فرم دکور و رنگ و لعابی که همه برنامهها دارند، تمام سعیمان بر تولید فرهنگ است.
جالب است بدانید شرکتکنندهای داشتیم که شرط ازدواجش نماز اول وقت بوده و یا زوجی مهریهشان یک سکه بوده است. خانواده شهید مدافع حرم آمدند، طلبه موفق و خانمهای چادری پا به این برنامه گذاشتند که همه در نوعِ خودش جالب توجه بود. زوجی که عروسی نگرفتند و هزینه ازدواجشان را برای جهزیه یک زوجِ دیگر اختصاص دادند.
عروسیهایی که کنار گذاشته شده است!
* چقدر برنامه شما در ازدواج آسان، ازدواج کردن جوانان و فرزندآوری مؤثر بوده است؟
سعید خانی اوشانی تهیهکننده: کرونا خیلی اتفاقات بدی رقم زد اما یکی از اتفاقات خوبی که باعث آن شد؛ در این مدت، عروسیها به کلی کنار گذاشته شد. بستر ازدواج آسان را فراهم کرد؛ یعنی خیلی راحت بدون اینکه زوجها هزینه مراسم عروسی کنند، عقد میکردند و سرِ زندگیشان میرفتند. بنابر آمارهایی که به دست آمده، نتیجه رضایتبخشی را از حرکتی که آغاز شده نشان میدهد.
نه باربد بابایی دستمزدِ بالایی دارد و نه «زوجی نو» برنامه گرانی است
* درباره انتخاب باربد بابایی به عنوان مجری برنامه بفرمایید؛ دستمزد بالایی ندارد؟
محمد پورصباغیان، کارگردانی «زوجی نو»: اگر باربد بابایی را انتخاب کردیم، چون خودش مردِ زندگی است و دو فرزند دارد؛ با حاشیهها کاری ندارد و این خودش وجوه متمایزی است که یک مجری برنامه خانوادگی باید داشته باشد. شما به دستمزد باربد اشاره کردید؛ خود «زوجی نو» برنامه گرانی نیست چه برسد به دستمزد مجریمان.
* بالأخره وقتی دکورِ شما را میبینند میگویند حتماً هزینههای خیلی بالایی هم متحمل شده است…
سعید خانی اوشانی تهیهکننده: به جرأت میتوانم بگویم که “زوجی نو” در میان برنامههایی که به اصطلاح بیگ پروداکشن است با کمترین هزینه ممکن، ساخته و تولید میشود. فکر میکنم در تمام تلویزیون و میانِ برنامههای بیگ پروداکشن، «زوجی نو» کمترین بودجه را دارد. خدا را شکر دوستانی داریم که واقعاً زحمت میکشند. ما هم میتوانیم مثل خیلیهای دیگر که میگویند بودجه کم است و کار نمیکنند، این گلایهها را مطرح کنیم و کار نکنیم اما چنین اعتقادی نداشتیم و کار کردیم.
* چشمانداز “زوجی نو” چیست؛ آیا قرار است سریهای دیگر داشته باشد. مثلِ برخی از برنامهها که به یک باره مجریشان را تغییر میدهند عمل خواهد کرد؟
سعید خانی اوشانی تهیهکننده: باربد بابایی که خیلی همراه است و نهایت همراهی و همکاری را از ابتدا تا به الان با ما داشته است و همهچیز به سیاستهای سازمان صدا و سیما برمیگردد که تا چه حدی نیاز میبینند این برنامه بتواند فرهنگسازی کند. فعلاً «زوجی نو» را روی آنتن خواهیم داشت و باید دید در ادامه چه تصمیمگیریهایی برای این برنامه تلویزیونی گرفته خواهد شد.
آیا باربد بابایی را سلبریتی میدانید؟
* باربد بابایی را سلبریتی میدانید و به تعبیری رفتارهای سلبریتیگونه از او سر میزند؟
محمد پورصباغیان، کارگردانی «زوجی نو»: باربد به میزان باربد بودنش آورده خوبی دارد. واقعاً کار او به شدّت از مجریانِ دیگر سختتر است. هر برنامه تقریباً سه ساعت طول میکشد تا پیش برود. هزار نقشه راه و ایده و سناریو برای قسمتهای مختلف مدنظر قرار میگیرد. بخش عمدهای از این سختی کار بر روی دوشِ مجری و گرداننده برنامه است.
شما اشاره کردید برخی از مجریان، سلبریتی هم هستند باز برنامه درنیامده اما بهجرئت میتوانم بگویم «زوجی نو» اگر «زوجی نو» شده بخش عمدهای از آن به خاطر آقای بابایی و انرژی است که میگذارد. این لبخوانی و اصطلاحاً لیپسینگها بهخاطر طنازی و قدرت بداهه باربد بابایی است.
فضای مجازی شرکتکنندهها را بررسی میکنیم تا تناقض به وجود نیاید
* همیشه برای دعوت از میهمان و شرکتکننده گرفتاریها و دردسرهایی وجود داشته است. فضایمجازی مشکلداری نداشته باشد که برای برنامه گرفتاری ایجاد کند و خیلی از موارد دیگر؛ برای شما در «زوجی نو» چه گرفتاریهایی به وجود آمد؟
محمد پورصباغیان، کارگردانی «زوجی نو»: برای ما، اصل باور و اعتقاد از هرچیزی مهمتر است. قبل از اینکه زوجها وارد مسابقه شوند فضایمجازیشان مورد بررسی قرار میگیرد. چون معمولاً حرفهایی مطرح میشود که نباید با آن چیزی که در فضایمجازیشان وجود دارد تناقض داشته باشد. اگر کسی اینجا آمده به هیچ وجه به او نگفتیم خانم شما چادر سَر کنید؛ شرکتکننده چادری و محجبه خیلی داشتیم. از طرفی به شخصه ذائقهام این طور است، هرچه سلبریتی نباشد بهتر است.
چیزهایی را در «زوجی نو» میگویم که خودم تجربه کردهام
** در ادامه با باربد بابایی مجری برنامه «زوجی نو» گفتوگویی داشتیم که مشروح آن در ادامه آمده است:
* بگذارید از طرحِ برنامه «زوجی نو» که ازدواج است و در ادامه به فرزندآوری و بخشهای دیگر کانون خانواده میرسد؛ شروع کنیم.
ایده و طرحِ ازدواج و فرزندآوری به خودم نزدیک بود. موقعی هست که یک نفر در موقعیتی قرار میگیرد خودش نه در آن مسیر کاری کرده و نه تجربهای داشته است. مثلاً اینجا راجع به ازدواج و فرزندآوری حرف میزنم چون خودم تجربه کردم طبیعتاً مخاطب راحتتر قبول میکند. این باور و همذاتپنداری خیلی اهمیت دارد.
هیچوقت با متن جلو نمیروم؛ بداههها، ذاتی است
* یکی از بخشهای این برنامه، «لبخوانی» است که خیلی مورد استقبال مخاطب قرار گرفته؛ آقای کارگردان هم به این نکته اشاره کردند این مهارت و تبحر مجری است که در لحظه از بداهه، درست و جذاب استفاده میکند. نظر شما در این باره چیست؟
اصلاً من با بازیگری شروع کردم. این بداهه در واقع تمرین نبوده، ذاتی است. از همان دورانِ کودکی وقتی کسی چیزی میگفت بداهه شوخی میکردم و پاسخ میدادم. در عرصه تئاتر با اساتیدی کار کردم میگفتند بداههات خیلی خوب است. هیچوقت با متن جلو نمیروم در لحظه یک نکته به ذهنم میرسد که مثلاً در این لبخوانی به من کمک میکند. از آن قصه ذاتی استفاده کنم و بهره بگیرم.
خیلی به این نقطه رسیدند که نیازی نیست میلیونی برای عروسی گرفتن هزینه کنند
* چقدر «زوجی نو» توانسته در ازدواج کردن، تشکیل خانواده و سبکِ زندگی جامعه ایرانی تأثیرگذار باشد؟
تأثیر خیلی دارد. اصلاً یکی از کارکردهای اصلی رسانه، فرهنگسازی است. اتفاقاتِ درستی که باید در یک جامعه بیفتد را ترویج کند. ازدواج، خانواده و سبکِ زندگی نکته خیلی مهمی است. اما یک مشکل بزرگ داریم؛ هرچهقدر ما در «زوجی نو» از ازدواج خوب، ساده و جذاب صحبت کنیم، یک مسئلهای را نمیتوانیم کتمان کنیم. آن هم این است که باید شرایط مالی و اقتصادی مهیا باشد. مطمئن باشید خیلی از جوانها دوست دارند ازدواج کنند. اما یا شریک زندگی خوبی هنوز پیدا نکردهاند یا اگر پیدا کردهاند شرایط مالی مناسبی ندارند.
هرچقدر در برنامه «زوجی نو» در مورد ازدواج و فرزندآوری صحبت کنیم و بگوییم خوب است تا شرایطِ آن فراهم نشود کماکان این مشکل پابرجاست. چرا که مخاطبِ در منزل با خودش میگوید آقای فلانی در برنامه تلویزیونی میگوید ازدواج و فرزندآوری خوب است اما ما باید بتوانیم این کار را انجام دهیم و شرایطش را داشته باشیم. مثلِ سؤالی که مهران مدیری در برنامه «دورهمی» میپرسید احساس خوشبختی میکنید؟ این احساس فردی نیست بلکه جمعی است.
ازدواج هم یکسری اتفاقاتی دارد که باید دست به دست هم بدهند. پیدا کردنِ آدم مناسب، شرایط مالی مناسب برای ازدواج و بخشهای دیگر؛ اما من در مخاطب دیدم که خیلی به این نقطه رسیدند نیاز نیست میلیونی برای عروسی گرفتن هزینه کنند با ازدواج ساده هم میشود یک خانواده تشکیل داد.
وضعِ زندگی خوبی دارم اما لاکچری نیستم
* چون حرف از سادگی ازدواج و تشکیل خانواده زده شد، این سؤال را میپرسم. شاید خیلیها دوست داشته باشند بدانند باربد بابایی، لاکچری زندگی میکند؟
نه اصلاً. لاکچری معنا و تعریف دارد. اگر منظورتان خانه آنچنانی در جایِ آنچنانی و یا ماشین آنچنانی و مسافرتهای آنچنانی است، اصلاً اینطور نبوده و نیست. نه بخواهم بگویم بحث عرفانی دارد و من خیلی مردمیام. اول اینکه من هم مثلِ مردم، از همان مغازهای خرید میکنم که همسایهام خرید میکند. همان گرانی و فشاری را تحمل میکنم که به همسایهام وارد میشود. مردم فکر میکنند کسانی که در تلویزیون فعالیت دارند مولتی میلیاردرند! اصلاً قسط ندارند و تا به حال وام نگرفتهاند. خدا را شکر میکنم وضعِ زندگی خوبی دارم نه لاکچری!
یعنی در واقع با ۲۴ سال سابقه کار در این حوزه نتوانم هزینه زندگیام را بدهم، خیلی بد است. اگر من در این ۲۴ سال فلافلی زده بودم الان باید دو شعبه میداشتم. دوستی دارم که در حرفه مکانیکی توانمند است؛ اول شاگرد بود و الان گاراژ دارد. زندگی لاکچری ندارم؛ حتماً از پزشکان، مهندسان و بازاریها زندگیمان معمولیتر است.
مردم از من «شبکوک» میخواهند
* مردم شما را در خیابان میبینند از شما نمیخواهند «شبکوک» را دوباره بسازید؟
خیلیها این درخواست را دارند. ما دنبالش هستیم مردم بیشتر از ما دنبالش هستند. هنوز که ۵ سال از «شب کوک» میگذرد هرجا من را میبینند میگویند چرا دوباره این برنامه را نمیسازید. من چند سال اعلام کردم آمادهام هر موقع دستور بدهند. به نظرمن نداشتن این برنامه ضرر زیادی برای جامعه موسیقی و مردم دارد. بخواهیم نخواهیم یک تعداد زیادی جوان داریم در این حوزه فعالیت میکنند. چرا بهصورت حلال در رسانه خودمان با رعایت چارچوبها نباید این اتفاق بیفتد، امیدوارم به زودی بتوانیم.
ماجرای مافیای دعوت از میهمانان تلویزیونی
* دعوت از میهمانهای تلویزیونی به یک مافیا و باندبازی تبدیل شده است. چرا آنقدر مافیا در این بخش فعال شده، خوانندهها یا موزیسینهایی که واقعاً این کاره نیستند به این طریق، مطرح میشوند.
رسانه باید در این میان نقش مؤثری ایفا کند؛ مثلاً در فلان ویژه برنامه خوانندهای را به عنوان مهمان میآورند که مورد تأیید اساتید موسیقی و دفتر موسیقی ارشاد و صداوسیما است. به فلان تهیهکننده ۲۰ میلیون میدهد برای آمدن به تلویزیون و مهمان شدن در فلان برنامه و یا ۵۰ میلیون میدهند که تیتراژ سریال یا فیلم سینمایی را بخوانند. تا زمانی که این مافیا و رابطهبازی و گرفتنِ پول دست برندارد شاهد همین اوضاعیم.
به شما هم پیشنهاد دادند اینطور میهمان بیاورید؟
خیلی زیاد پیشنهاد شده اما من صدسال سیاه این کار را نمیکنم؛ نه اینکه من ادم خوبی باشم، اصلاً لزومی ندارد. در برنامههای تلویزیونی این درآمدزایی برای استفاده بردن از جوانها، یک بار و دو بار دیده شدن وجود دارد. به نظرمن مدیران رسانه باید ورود کنند. به نظرمن به جای اینکه، با این شیوه میهمان دعوت شود، بودجه خوبی برای برنامهها بگذارند یک عالمه هنرمندی داریم که از یاد رفتهاند و در گوشه خانهها افتادهاند. اینها را بیاورید و در موقعیت برنامههای زنده و تولیدی از آنها استفاده کنید. جوانترها را هم راه بدهید و به آنها موقعیت داده شود اما نه به این صورت؛ زیرا پولی که رد و بدل میشود مافیا ایجاد کرده است.
شاید مدتی از اجرا فاصله بگیرم؛ بیشتر بازیگری کنم
* با توجه به حضورتان در سریالِ تلویزیونی «خودخواسته» و فیلم «نمور» در جشنواره فیلم فجر، به نظر میرسد میخواهید عرصه بازیگری را جدّیتر دنبال کنید؛ این حقیقت دارد؟
شاید مدتی از اجرا فاصله بگیرم دو سه پیشنهاد خیلی خوب سریال و سینمایی دارم. “زوجی نو” را خیلی دوست دارم و اگر شرایط مهیا باشد حتماً در این برنامه حضور خواهم داشت. من همیشه دنبال چالش جدیدم که متفاوت باشم، به همین خاطر احتمالاً مدتی از اجرا بهسمت بازیگری خواهم رفت و بعد دوباره برگردم. اگر زمان تداخل نداشته باشد اجرا و بازیگری را در کنار هم خواهم داشت.
* شما جزو آن دسته نیستید که میگویند بازیگران مجری نشوند و مجریها بازیگر؟
من میگویم بازیگری که میتواند اجرا کند چرا نکند اما به شرطی که بتواند اجرا کند. من خودم با بازیگری شروع کردم و بعد وارد مقوله اجرا شدم. من اعتقاد دارم اجرا کار سختتری نسبت به بازیگری است. چون به شدت کار حساسی است و همهچیز به لحظه اتفاق میافتد. اشکال ندارد بازیگری بیاید مجری بشود اما اگر میتواند و در خودش میبیند وارد اجرا بشود و لطمهای به خودش و رسانه نزند.
به نظرمن بیش از هرچیزی، مخاطب مهم است. اگر باربد بابایی را در قالب بازی دوست داشته باشند و به من بگویند، قطعاً شک نکنید این فاصله را میاندازم یا خودم را بیشتر تقویت میکنم و اجرا را هم ادامه میدهم. اما چه مجری بازیگر شود و چه بازیگر مجری، اگر تواناییاش را داشته باشد چرا نکند. اما تا الان بیشترِ بازیگرانی که آمدند و اجرا کردند متأسفانه هیچکدام موفق نبودند.
ما مجریان طراز اولی داریم که سابقه طولانی در اجرا دارند و به هر دلیلی کنار گذاشته و یا خانهنشین شدهاند. اگر در برنامه تلویزیونی اجرا میکنند قیمتهای پایینی در نظر میگیرند در مقابل بازیگرانی که از آن مهارت و تبحر لازم برای اجرا برخوردار نیستند؛ وقتی با آن بازیگر، برنامه درنمیآید، هم بیننده لطمه میخورد و هم خود آن بازیگر!
ما در رسانه باید برنامهساز باهوش داشته باشیم و مدیر باهوشتر
* بحث بعدی ما درباره برنامهسازی در تلویزیون است؛ چرا به این روز افتاده که خبری از خلاقیت و نوآوری نیست و همه به کلیشه افتادهاند؟
در رسانه ملی این موضوع دو طرفه است؛ یک سمتی به منِ برنامهساز برمیگردد و سمت دیگر آن مدیرانی که این فضا را در اختیار برنامهساز و عواملش قرار میدهند. اگر این دو، توأمان جلو نروند، خروجی غلطی پیش رویمان شکل میگیرد. تجربه چیزی را به من یاد داد ما در رسانه باید برنامهساز باهوش داشته باشیم و مدیر باهوشتر. ما مدیر باهوش داریم اما همه مدیران ما این هوشمندی را نسبت به شناخت مخاطب ندارند.
اگر قرار باشد برنامهها بر اساس یک خط مشترک جلو بروند، اتفاقی که میافتد آن مرگِ خلاقیت است. چون بنابر آن خط طراحی شده و یا سیاستگذاری یکسویه، همه برنامهسازها مجبورند در آن خط هماهنگ حرکت کنند؛ در نتیجه خلاقیت و تنوعی خلق نمیشود.
انتهای پیام/