گفتوگوی دیدار با بهزاد اقطاعی کارگردان، بازیگر و نویسنده
دیدارنیوز ـ سبک زندگی: بعد از کرونا و تعطیلی که به اجبار برای سالنهای نمایش اتفاق افتاد و اتفاقاتی که این رشته پرطرفدار را نیز تحتالشعاع قرارداد تا بسیاری از گروههای تاتری حتی به سمت تعطیلی رفتند و بسیاری از هنرمندان بیکار شدند از سال گذشته شاهد بازگشت هنرمندان به صحنه و استقبال مخاطبین از تاتر هستیم به همین بهانه تصمیم گرفتیم به سراغ بهزاد اقطاعی کارگردانی که آخرین کار خود را قبل از این اتفاقات بروی صحنه برد و با استقبال خوبی هم روبرو شد به مناسبت تهیه و تدارک نمایش جدیدش برای اجرا صحبت کنیم و از حال و هوای این روزهای تاتر و مخاطبینش بیشتر مطلع بشیم.
بهزاد اقطاعی متولد سال ۱۳۶۰، نویسنده سینما و تلویزیون و مدرس بازیگری است و این روزها مشغول آماده سازی نمایش استودیو با هنرجویان خود برای بروی صحنه بردن است. گفتوگوی دیدارنیوز با این هنرمند را بخوانید:
جناب آقای اقطاعی در ابتدا و قبل از پرسشهای اصلی کمی با فعالیتهای شما به عنوان نویسنده و کارگردان میخوام بیشتر آشنا بشیم؟
نوشتن برایم از سینما آغاز شد. اولین بار با فیلم نون و گلدون محسن مخملباف اتفاق افتاد. انگار مسخ فیلم شده بودم. برای بار چندم که برای تماشای فیلم به سینما رفتم، با خودم کاغذ و خودکار بردم و در حین تماشا، فیلمنامه اش را روی کاغذ نوشتم. با یک بار نوشتن موفق به نگارش کامل نشدم و چند بار دیگر به سینما رفتم تا فیلمنامه کامل شد. قصد داشتم فیلم را بسازم. عقلم نمیرسید که این فیلم قبلا ساخته شده و نیازی به ساختن دوباره آن نیست. تا پیش از بیست سالگی، چند فیلم کوتاه نوشتم و ساختم. اولین تجربه کارگردانی ام در تئاتر، برمی گردد به سال ۱۳۸۰ وقتی بیست سال داشتم. قصد کارگردان شدم نداشتم. صرفا ضرورت ایجاب کرد که این کار را انجام دهم. در شهر کاشان و دانشگاهی که در آن درس میخواندم تئاتری وجود نداشت و من که نمایش برایم مثل نان شب بود و از سیزده سالگی به عنوان بازیگر مشغول زندگی در تئاتر بودم، مجبور شدم همه چیز اجرا را خودم انجام دهم از جمله نوشتن و کارگردانی. این دو شاخه هر کدام در ذهن من مسیر خودش را طی کرد. نوشتن برایم چیزی شبیه به یک ارتباط ماورایی است. دریچهای باز میشود، چیزی میبینم که باید حتما به روی کاغذ بیاید که نگارش آن، جزو لذت بخشترین لحظات زندگی من است. از آن موقع تا امروز چندین نمایشنامه و فیلمنامه نوشته ام که بعضیهایشان را خودم و بعضیهایشان را دیگران اجرا نموده اند. به عنوان کارگردان پس از نمایش دل خونه که اولین نمایش من بود، نمایش بازیگران بداهه را سال ۱۳۸۲ در سالن مولوی اجرا کردم و در پی آن چند نمایش دیگر داشتم مانند ولگردیهای آدمیزاد چندین سال پس از پیدایش که در سال ۱۳۹۲ اجرا شد.
اگر قرار بود به عقب برگردیم باز هم همین مسیری که تا الان انتخاب کردید رو طی میکردید؟
با اینکه این یک فرض محال است و هر کس به اندازه درکش عمل کرده، اگر به عقب برمی گشتم، تمام کارهایی که انجام دادم را به شکل دیگری انجام میدادم. حتما زمینه فعالیت و مسیری که طی میکردم، لذت ابدی من، یعنی تئاتر و سینما خواهد بود، اما با روشهایی کاملا متفاوت.
تجربههای مختلفی در بخشهای مختلف هنری داشتید از بازیگری، نویسندگی، تا کارگردانی، کدوم بخش برای خود شما جذابتره و چرا؟
کارهای دیگری هم در این حوزه انجام دادم مانند ایده پردازی، بازیگردانی یا مشاوره که دنیاهای متفاوتی دارند. تا زمانی که به سینما و تئاتر مربوط باشد قدم زدن در هر کدام، لذت متفاوت خودش را دارد. لذت نویسندگی چیزی شبیه لذت نوشیدن است. لذت کارگردانی شبیه لذت دیدن و بازیگری مانند لذت وصل شدن است.
از تجربه آخرین کارگردانی خود بگویید در نمایش ماسک وکار با بازیگران مطرح و شناخته شده؟
ماسک یک نمایش شخصی بود که به دلیل مشکلات عدیده، موفق نشدم به بهترین حالت اجرایی آن دست پیدا کنم و با اینکه استقبال خوبی از نمایش شد، هنوز هم فکر میکنم آنچه اجرا کردیم، بیش از بیست درصد ظرفیت نمایش نبود. با نادر فلاح که پیش از آن کار کرده بودم و بعد از آن هم چند کار دیگر با هم انجام دادیم. نوید هدایت پور هم قبلا در نمایش دیگری از من بازی کرده بود. اولین همکاری من با شهروز دل افکار آنجا اتفاق افتاد که لذت بخش بود و حالا دوستان خوبی برای هم هستیم. نقش تینو صالحی چالش برانگیز بود و به سختی و خیلی دیر به نقش رسیدیم که حاصل کار تینو جذاب و دیدنی از کار در آمد. لیلا بلوکات دوست قدیمی من بود که همیشه علاقه داشتیم همکاری مشترکی داشته باشیم و در نمایش ماسک، بالاخره این شرایط فراهم شد. مهدی صباغی که بازیگری اصیل است و کار کردن با او لذت بخش و شیرین بود و پیام امیر عبداللهیان نیز مسیر خوبی را طی کرد و آنچه از او خواستم را به خوبی اجرا کرد.
از سال ۹۸ که ماسک رو بروی صحنه بردید کار دیگهای را در مقام کارگردان نداشتید علت این موضوع چی بود؟
متاسفانه هر اتفاقی میافتد تئاتر جزو اولین کارهایی است که ضربه میخورد. باور غلطی وجود دارد شبیه به این که انگار تئاتر برای تفنن است. درست است که بخشی از تئاتر برای سرگرمیست و اصلا شاخهای از تئاتر مثل تئاتر لاله زاری صرفا برای سرگرمی اجرا میشود، اما آن تئاتری که امثال من درگیر آن هستیم اهداف بزرگتری را دنبال میکند. من فکر میکنم واجبترین کار برای پیشرفت اجتماعی و توسعه تمدن، کار در حوزه فرهنگ است. به نظر من هر کاری که تعطیل میشود کار فرهنگی نباید تعطیل شود. اگر کسی قصد کمک به جامعه خود را دارد میتواند به عنوان مسئولیت اجتماعی، هر کاری از دستش برمی آید در زمینه توسعه فرهنگ عمومی انجام دهد. بیسوادان را با سواد کند. اگر موسیقی بلد است به دیگران یاد بدهد. اگر میتواند گروه کتابخوانی به راه بیاندازد یا هر کار دیگری که از او ساخته است. تئاتر هیچوقت نمیتواند و نباید متوقف شود.
از زمان کرونا و تعطیلی سالنهای تاتر و بیکاری خیل عظیمی از بازیگران و عوامل تئاتری، ما شاهد افول زیادی در این رشته بودیم، بنظر شما تئاتر و سالنهای صحنه به زمان قبل از کرونا بازگشته توصیه شما به جوانترهایی که علاقهمند به تئاتر هستند چیست؟
تاثیر کرونا متاسفانه در دو سال اول ضربه بزرگی به تئاتر زد، اما آنچه من امروز به لحاظ استقبال مخاطب میبینم، در تاریخ تئاتر بی سابقه است. امیدوارم این استقبال ادامه پیدا کند، اما اشکال اصلی امروز تئاتر کیفیت نمایشهای روی صحنه است. ما امروز امکان دیدن نمایش حمید سمندریان، بهرام بیضایی یا دیگر بزرگان این عرصه را نداریم و متاسفانه جوانانی که نمایشهای اصیل را روی صحنه ندیده اند و در مکتب بزرگان تلمذ نکرده اند وارد این عرصه میشوند و آنچه میبینند را غایت این کار تصور میکنند. با زیاد شدن سالنهای نمایشی و باز شدن عرصه برای حضور بر روی صحنه، جریانی در حال شکل گرفتن است که با کپی بردای از روی دست کارهای بی کیفیت موجود، یا الگو قرار دادن بعضی شیادان یا کپی کارها، مسیری را میروند که نتیجه مطلوبی برای تئاتر نخواهد داشت. هر کسی که در تئاتر فعالیت میکند برای من فرد محترمی است که در این وانفسای دنیا، کار کردن در تئاتر را انتخاب کرده است؛ بنابراین به جوانان دوست داشتنی توصیه میکنم که با حضور در یکی دو کلاس بازیگری، یا اجرای چند نمایش، به سرعت به خودشان غره نشوند و در راه و روش این مدعیان بی هنر ذوب نشوند. بخوانند، ببینند و طرح وارههای ذهنیشان را گسترش دهند تا در کنار هم، جریان جدیدی که در حال شکل گرفتن است را وارد مسیر شکوفایی کنیم.
با توجه به رکود در تئاتر و صنعت بازیگری، اما شاهد استقبال بیشتر هنرجویان برای حضور در این رشته هستیم به عنوان یک مدرس بازیگری فکر میکنید چرا باعث هنرجویان تا این حد استقبال میکنند؟
ظرفیت سینما همیشه محدود بوده و اگر خوب توجه کنید به دلیل وحشت تهیه کنندگان از فروش فیلم، تعداد ورودی بازیگران به این حوزه همیشه اندک بوده است. سالنهای تئاتر هم تا چند سال پیش بسیار محدود بود و طبیعتا عمده و بلکه تمام ساعتهای اجرا، مختص بزرگان یا کسانی بود که ارتباطات پشت پردهای با عوامل اجرایی داشتند. با باز شدن ظرفیتهای جدید، یعنی تعداد زیادی سالنهای خصوصی و اضافه شدن پلتفرمهای تماشای آنلاین فیلم، موقعیتهای جدیدی برای حضور بازیگران در عرصه تئاتر و تصویر پدید آمد. آنها حالا جایی داشتند که بتوانند توانائیهایشان را به نمایش بگذارند و نتیجه کارشان را دریافت کنند. بسیاری از همدوره ایهای من به دلیل نبودن این امکان، به معنای واقعی دق کردند.
در مورد کتابهای بازیگریتان کمی توضیح بدهید.
تئاتر را از سال ۱۳۷۳ آغاز کردم. حالا سی سال است که در این حرفه فعالیت میکنم. سالهای ابتدایی، سراغ هر استادی که میتوانست چیزی به من یاد بدهد، رفتم، اما انگار اشکالی در آموزشهای بازیگری وجود داشت. هیچ کس مکانیزم دقیقی برای آموزش نداشت. عموما آنچه گفته میشد تجربیاتی پراکنده بود شبیه توصیه. از سال ۱۳۸۰ به ناچار برای یافتن روشهای صحیح بازیگری، شروع به تحقیق گستردهای کردم. هر آنچه به عنوان روش تربیت بازیگر به صورت کتاب یا مقاله وجود داشت، ترجمه شده یا نشده، مطالعه کردم. بعدتر با همکاری دوست عزیزم دکتر سروش صدری موفق به طراحی مکانیزمی برای تربیت بازیگر شدیم که در کتاب بازیگری به سبک واحد، در سال ۱۳۹۲ توسط نشر محترم مهر نوروز به چاپ رسید. این کتاب عمدتا به تئوری میپردازد و مناسب بازیگران تازه کار نیست. بیشتر به کار اساتید و مدرسان بازیگری میآید. کتاب بازیگری به روش یونیک اکتینگ را برای تبیین روش عملی این مکانیزم نوشتم که در سال ۱۳۹۸ چاپ شد. این کتاب بخش اول، یعنی پیش نیاز بازیگری را به صورت عملی توضیح میدهد. اگر عمری باشد و خدا بخواهد دو بخش دیگر، که تمرین و تکامل است را در ادامه چاپ خواهم کرد. این کتابها حاصل تلاشی بود که برای دست یافتن به روش بازیگری برای خودم انجام دادم و حالا آنچه خودم در جوانی میخواستم و وجود خارجی نداشت را در کلاسهایم تدریس میکنم
در مورد کار جدید، زمان و نحوه اجرا بفرمایید؟
یک دوره آموزشی به همراه همکارانم نریمان افشاری، بهزاد جاودان فر، علی صلاحی و حمید رحیمی برگزار کردیم. برای این دوره آدیشن گذاشتیم و از بین متقاضیان تعدادی را انتخاب کردیم. وقت زیادی صرف تربیت این بازیگران با استعداد شد. بعضی از آنها در انواع و اقسام کلاسهای بازیگری شرکت کرده بودند، اما کماکان تاثیرات آموزشهای غلط در آنها دیده میشد. تلاش کردیم با روشی منسجم آنها را وارد پروسه تربیت بازیگر حرفهای کنیم که این آموزشها تا امروز یک سال و نیم به طول انجامیده و امیدواریم تا سال آینده تکمیل شود. پس از گذشت شش ماه، تصمیم گرفتیم با این بچه ها، نمایشی را روی صحنه ببریم. یک سالی را در حین آموزش، صرف تمرین کردیم و نمایشی آماده کردیم به نام استودیو که اگر خدا بخواهد اواخر اردیبهشت آن را اجرا خواهیم کرد.
علت انتخاب این سوژه چه بود و چه انتظاری از واکنش مخاطب دارید؟
کار کاملا به صورت کارگاهی نوشته شده است. روزهای زیادی صرف ایده پردازی و آزمون و خطا از طرف تمام گروه شد و آنچه به روی صحنه میرود، بارها و بارها پالایش شده است. خوشبختانه گروه همدلی داشتیم و آنقدر متریال در اختیار داشتیم که میشد چند نمایش دیگر هم از آن استخراج کرد. آنچه حالا در اختیار داریم، بهترین نسخهای است که تصور میکنیم مخاطب را با خود همراه میکند. احساس میکنم نمایش استودیو ظرفیت بالایی دارد و امیدوارم تماشاچی از دیدن آن لذت ببرد.
بازیگران و عوامل کار را معرفی کنید، میتوان منتظر ظهور یک استعداد جدید در این تاتر باشیم؟
نویسندگی و کارگردانی نمایش استودیو را من انجام دادم. تهیه کننده محمد گلاب کش، مجری طرح شادی بابایی، طراح لباس پگاه ترکی، طراح صحنه رامین دولت آبادی، آهنگساز مهدیار رحمتی، روابط عمومی نوید آغاز، تیزر بهروز داوری، گرافیست صادق حسینی، دستیاران مهسا اصغری، فوژان فروتن، بهناز نستروند، شهاب غفاری و بازیگران پرنیا ابریشمی، پوریا آراد، سحر آژیر، مهسا اصغری، امین امیریان، محمد برجلو، شعبان حاتمی، کیاناز خان محمدی، فوژان فروتن، عرفان فلاح، شهریار کامکار و سجاد یار احمدی هستند. بازیگران این نمایش، چون مدت زیادی با شخصیتشان زندگی کرده اند عمدتا باورپذیر هستند و تجربه جالب من از مهمانانی که در تمرینهای ما حضور پیدا میکردند این است که انتخاب بازیگر مورد علاقه اشان از بین این بچهها به نسبت هر مهمان عوض میشد؛ بنابراین احتمال میدهم که بیش از یک استعداد در این نمایش داشته باشیم.
سخن پایانی شما با مخاطبین ما و نهایتا اگر دوست دارید دعوت کنید تا کار شمارو از نزدیک ببینن
تئاتر دیدن را جزو برنامه زندگیتان بگذارید. ماهی یک بار تئاتر ببینید. تاثیرش فراتر از چیزیست که ممکن است تصور کنید و در آخر افتخار میدهید اگر برای تماشای نمایش ما تشریف بیاورید.
Source link