به گزارش تابناک، دکتر محمدرضا ایمانی در گفت وگو با خبرنگار شفقنا در پاسخ به این سوال که با توجه به پشت سر گذاشتن موجهای کرونا و تلفات بالای موج پنجم این موجها استرسهایی را با خود به همراه دارند، بسیاری از خانوادهها نگران هستند این استرس و اضطراب بر روند بیماری آنها تأثیر گذار باشد، نظر شما چیست؟ اظهار داشت: اگر صرفاً به موضوع کرونا توجه کنیم و به موضوعات دیگر نپردازیم صحیح نیست، چون متاسفانه عوامل استرس زا بسیار زیاد است و در روند طبیعی زندگی مردم ما ایجاد اختلال کردهاند. بخصوص با خصوصیات هیجانی که مردم ما دارند و تحت تأثیر هر نوع پیامدی قرار میگیرند. مساله ای که ما را به شدت آزار میدهد بحث اخبار اطلاعات و دیتاهایی است که در جامعه وجود دارد و اینها دسته بندی نشدهاند و میخواهیم همه آنها را دریافت کنیم و همه آنها را هضم کنیم و به روند طبیعی زندگی خودمان بپردازیم که این نشدنی است. ما در شرایط استاندارد و طبیعی زندگی نمیکنیم، چرخه اقتصادی و مشکلات فرا روی مردم و مسائل اجتماعی و مساله بغرنج بیماری کرونا همه در کنار هم مؤلفههایی هستند که به روح و روان مردم آسیب زده و به سلامت و خواب مردم و به آرامش آنها صدمه زده است، از چنین جامعهای چه انتظاری میرود وقتی تنشهای روانی افزایش پیدا میکند؟ شما دیگر دچار استرس نیستید شما دچار اضطراب هستید.
۵۹ درصد افراد احساس ناامیدی نسبت به آینده دارند
وی افزود: وقتی دچار اضطراب میشوید علایم رفتاری کاملاً متفاوت است و در قبال آن علایم فیزیولوژیک نیز کاملاً متفاوت است. مشکلات گوارشی و قلب و عروق پیدا میشود دچار سردردهای شدیدی میشوید چون خواب و خوراک مناسبی ندارید. این از مساله استرس گذشته و همه ما را به شدت آشفته و درگیر کرده است. مردمی که همه موضوعات و مسائل و اخبار را دنبال میکنند و خود را با جامعه جهانی تطبیق میدهند وقتی این تطبیق شکل میگیرد احساس محرومیت، تحقیر شدن، تهدید شدن و احساس ناامیدی نسبت به آینده ایجاد میشود. آماری که دکتر رفیعی در مجموعه ایسپا اعلام کردند نشان میدهد در حدود ۵۹% افراد احساس ناامیدی نسبت به آینده دارند، این آمار وحشتناک است. ما در مورد جامعهای صحبت میکنیم که عناصر تشکیل دهنده آن انسانها هستند. انسانهایی که قدرت و قوت نامحدودی دارند، چرا دچار این بحرانها و تنگناها میشوند؟ چرا این مسائل به این شدت و حدت وجود دارد؟ وقتی به این صورت به مساله نگاه میکنیم نمیتوانیم تنها مردم را ببینیم و از مردم انتظار داشته باشیم. دیگرانی هم در این وضعیت نقش بازی میکنند، نقش جامعه بین الملل در نادیده گرفتن مردم ایران. ایجاد تنگناها و مشکلاتی که وجود دارد و بحث مدیریت بر منابع داخلی خودمان که تصمیمات درستی در سیاست گذاری و اجرا گرفته نشد و مردم احساس رها شدگی میکنند.
اخبار و اطلاعات و دیتاهای منفی را از ذهن دور کنیم
ایمانی تصریح کرد: در این شرایط دو نوع رفتار وجود دارد؛ یا به این سمت میرویم که خودمان از خودمان مراقبت کنیم و از عزیزانمان صیانت کنیم و یا اینکه بگوییم هر چه بادا باد و به نوعی دست به خودکشی جمعی بزنیم. در ماجرای رفتارهای پر خطر ما در دوران کرونا فقط ما آسیب نمیبینیم، عزیزان دیگر و آدمهای دیگری هستند که هر کدام وابستگان و خانوادهای دارند که آنها هم آسیب میبینند، نهایت این است که روح و روان همه ما خسته و ناراحت است. در این شرایط همه باید پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند و حواسشان به خودشان و زیستشان باشد، همچنین باید به اندازهای که لازم است به محیط پیرامونی خود متوجه باشیم و اخبار و اطلاعات و دیتاهای منفی را از ذهن دور کنیم. دنبال کردن این موضوعات برای ما بسیار سنگین است و از توان ما خارج است.
ما فرزندانی داریم که به ایجاد یک فضای امن در خانواده نیاز دارند
وی با بیان اینکه طبق آخرین آمار کرونا در ایران، در یک روز ۷۰۹ عزیز را از دست دادهایم، اظهار داشت: ۷۰۹ خانواده درگیر این غم شدهاند این خانوادهها وابستگانی داشتند و امروز همه آنها درگیر این مساله هستند، کنار آمدن با این مساله به این راحتی نیست. ۷۰۹ جان بود انسان بودند و عزیزترین آدمها بودند. ولی آیا کاری از دست من بر میآید؟ آیا من میتوانم کاری انجام بدهم؟ نه ولی فشاری روی من است و من نباید خودم را درگیر این موضوع بکنم بلکه باید مراقب سلامت روح و روان و جسم خودم باشم. این کار با برنامههایی مثل مطالعه کردن با گوش دادن به موسیقی و با ایجاد آرامش و ایجاد فضای امن در خانواده ممکن میشود. ما فرزندانی داریم که به ایجاد یک فضای امن در خانواده نیاز دارند این فضای امن چگونه به وجود میآید؟ با اینکه پدر و مادر پر نشاط و پر انگیزه وسر حال باشند و اینطور در کنار فرزندان قرار بگیرند و با آنها صحبت کنند و با آنها ارتباط برقرار کنند و پرخاشگری و درگیری را کنار بگذارند با فرزندان بازی کنند چون آنها امروز از فعالیتهای روتین خود دور هستند. بچهها انرژی زیادی دارند و به فعالیتهای ورزشی و تحرک نیاز دارند ولی محدودیت داریم و نمیتوانیم. بچهها نیا به سینما و پارک دارند ولی این امکانات برای آنها فراهم نیست و صبح تا شب در داخل خانه هستند و مدرسه و امکانات آموزشی برای آنها فراهم نیست. وقتی بچهها دچار چنین محدودیتهایی هستند بی صبر تر و بی قرارتر میشوند و پدر و مادر خسته نمیتواند ارتباط خوبی با فرزند برقرار کند و این کشمکش و درگیری منجر به این میشود که بین فرزندان و والدین مخاصمه و درگیری بوجود میآید و کودک آزاری و همسر آزاری و درگیریهای درون خانواده و اختلافاتی که در کنار آن استرسها و درگیریهای بیرونی در درون خانواده نیز اختلال و مشکلاتی جدی میآفریند و نتیجه این است که ما در جنگی بسیار بزرگ به خود خانواده و محیط باختهایم.
کسانی که بیماری کرونا دارند و با شرایط روحی خوبی روبرو نیستند با شرایط اسفناکی از دنیا میروند
اهمیت زیادی دارد که میزان امید ما به آینده چقدر است
این روانشناس ادامه داد: اگر میخواهیم بازنده نباشیم باید بتوانیم این فضا را مدیریت کنیم. باید با ورودیهای محدود و قابل هضم فضا را مدیریت کنیم ما از دوستان و محیط کار و خانواده و تلوزیون و اخبار و فضای مجازی دیتا میگیریم آیا همه این دیتاها برای ما قابل هضم است؟ این در توان ما نیست! ما حتی نمیتوانیم از چیزی که در اختیار ما است و باید از آن مراقبت کنیم، محافظت کرده باشیم. مهمترین چیزی که در اختیار ما است خودمان هستیم و وجود خودمان است وقتی وجود ما سرشار از انرژی و آرامس باشد این سرشار بودن مثل لیوان آبی است که پر میشود و آن آرامش را به همسرمان تزریق میکنیم و به فرزندان و به محیط اطراف میدهیم و هیمن باعث میشود آسیب پذیری ما کمتر شود. در این صورت حتی اگر برای چنین فردی درگیری با کرونا بوجود بیاید او با حس آرامش و با کنترلی که دارد میتواند به راحتی از این بیماری عبور کند. مقالات زیادی منتشر شده و نشان میدهد کسانی که بیماری کرونا دارند و با شرایط روحی خوبی روبرو نیستند با شرایط اسفناکی از دنیا میروند و فرایند بهبودی آنها تکمیل نشده است. این اهمیت زیادی دارد که میزان امید ما به آینده چقدر است و کیفیت زندگی ما چگونه است.
شاخصه سلامت روان در جامعه ما به شدت افت کرده
وی افزود: ما با نکتهای مواجه هستیم و اگر میخواهیم خودمان را با دنیا تطبیق بدهیم باید به این سمت برویم و ببینیم مردم دنیا توجهشان را بیشتر به زندگی خودشان متمرکز کردهاند یا به محیط بیرون که متوجه می شویم قطعاً توجه به زندگی خودشان بیشتر است. برای همین کیفیت زندگی آنها بالاتر و آرامششان بیشتر است ولی ما درگیر با موضوعات پیرامونی هستیم و از موقعیتهای بهینه و شایستهای که میتواند برای ما پیش بیاید به راحتی عبور میکنیم چون هیجان زدهایم و به راحتی تحت تأثیر قرار میگیریم. در شرایطی که ما طی دهههای گذشته در آن زندگی کردهایم همواره محیط تأثیر بیشتری بر ما گذاشته است و همین باعث شده مردم دچار استرس و اضطراب باشند و شاخصه سلامت روان در جامعه ما به شدت افت کند.
ما در داخل جامعه سیاستهای انضباطی بازدارندهای نداشتیم
اگر خودمان را تحت مدیریت و کنترل در بیاوریم آسیب پذیری های روی و جسمی ما کاهش پیدا میکند
ایمانی با بیان اینکه عدهای به نیت هشدار و آگاهی دادن برخی اخبار و اطلاعات را پست میکنند، به این گروه چه توصیهای باید داشت؟اظهار داشت: افراد دغدغه مندی درون جامعه هستند که به نظر آنها میرسد که به فرهنگ جامعه کمک میکنند و نیت آنها اغلب همین است. دغدغه دارند و سلامت مردم برای آنها مهم است و میخواهند به مردم بگویند مراقب خود باشید، وجود این افراد برای جامعه مفید است چون مسئولیت پذیر هستند. آنها هم خود رعایت میکنند و هم دیگران را آگاه میکنند ولی در کنار این هشدارها مسائل و اخباری وجود دارد که به دست همه ما میرسد. موضوع ذهنی است وقتی ما به چیزی فکر میکنیم این موضوع در ذهن ما شروع به حرکت میکند و پویایی دارد. این وضعیت پیامهایی را تولید میکند که تحت مدیریت ما نیست، صدها هزار پیام تولید میشود که ما میتوانیم به برخی جواب بدهیم مثلاً مادر در چه حالی است و تماس میگیریم و حالش را میپرسیم، ما میتوانیم به ده پانزده نگرانیها جواب بدهیم ولی نمیتوانیم به بسیاری پاسخ بدهیم. اگر اتفاقی برای من بیفتد سر زن و بچهام چه میآید؟ هیچ کسی قادر به پاسخ گویی به این پیامها نیست و این پیامها ناخودآگاه در آرامش من ایجاد اختلال میکند، خواب خوبی نداریم و بی اشتها میشویم و استرسهای پنهان بوجود میآید و صبح که بیدار میشوید متوجه هستید که کسل و بی حال هستید انگار غم دنیا برای شما پیش آمده است و ارتباطات شما با همسر و فرزندتان مختل میشود. این خصوصیت ذهن است که میتواند انرژیهای مثبت و منفی را وارد کند. بسیاری از دغدغه مندان این را نمیدانند، ما میتوانیم بسیاری از موضوعات را بزرگ کنیم آیا تغییری در جامعه ما شکل میگیرد؟! ما در داخل جامعه سیاستهای انضباطی بازدارندهای نداشتیم میزان جریمهها و نوع برخورد اهمیت دارد. کسی که رعایت نمیکند با طرد اجتماعی روبرو نمیشود رسیدگی به این پیامهای منفی برای ما اختلال ایجاد میکند و بازدهی منفی دارد و بهتر است به مسائلی که تحت مدیریت ما است بپردازیم. من در تمام موضوعات و دیتاهایی که ورود کردهام منبع و مرکز تمام تغییرات دنیا خود ما بودهایم. اگر خودمان را تحت مدیریت و کنترل در بیاوریم آسیب پذیری های روی و جسمی ما کاهش پیدا میکند. اگر نتوانیم از خودمان صیانت کنیم نمیتوانیم از دیگرانی که حتی در اختیار ما هم نیستند صیانت کنیم.
چقدر از وقت و انرژیمان را صرف خودمان میکنیم؟
برای یک زندگی سالم روزانه ۴۵ دقیقه صحبت بین همسران را توصیه میکنیم
وی در مورد اینکه برای کسانی که در شبکههای اجتماعی سیر میکنند چه پیشنهادی دارید؟ تصریح کرد: وقتی برای خودمان در زندگی وقتی قائل هستیم این وقت محدوده مشخصی دارد، بخشی به استراحت ما و بخشی به کار ما میگذرد. یک بخش اوقات فراغت و یک بخش تعامل با خانواده است باید اینها را تقسیم بندی کنیم، یک بخش هم مربوط به خودمان است. چقدر از وقت و انرژیمان را صرف خودمان میکنیم؟ مثلاً در یادگیری و بارور کردن استعدادمان و ایجاد فرصتهای مناسب و در مطالعه و یادداشت کردن که به دانش و فهم ما از موضوعات کمک میکند. ریلکس بودن موسیقی و ورزش و گذراندن با خانواده و صحبت کردن و وقتی همه اینها را در نظر بگیریم شاخصهای زندگی جایی افت میکند که ما تحت تأثیر شبکههای اجتماعی قرار میگیریم و کمترین تعامل را با خانواده و فرزندان داریم و دچار مشکلات عدیدهای میشویم و زبان مشترکی برای صحبت کردن و حرف زدن با هم نداریم. ما برای یک زندگی سالم روزانه ۴۵ دقیقه صحبت بین همسران را توصیه میکنیم. آیا این را داریم؟! اگر به خانواده و به استراحت و کار و … رسیدیم وقتی را برای شبکههای اجتماعی بگذاریم.
اعتیاد به شبکههای اجتماعی و موبایل
اگر در ساعت بیش از ۱۵ بار به سراغ گوشی موبایل خود بروید اعتیاد شکل گرفته است
این روانشناس اجتماعی گفت: بخش دیگر به این برمی گردد که ما باید زمان را مدیریت کنیم نه او ما را. ممکن است بخشی از کسب و کار مردم در شبکههای اجتماعی باشد که آن هم باید مدیریت شود و بدانیم که چه ساعتهایی از روز و چه ساعتهایی از شب را به این اختصاص دهیم. چون پاسخ دادن به همه کامنت ها دغدغههایی ایجاد میکند که ما امروز به آن اعتیاد به شبکههای اجتماعی و موبایل می گوییم. وقتی رفتاری بیش از قاعده صورت میگیرد یعنی اعتیاد دارید و امروز کلینیکهایی برای ترک این اعتیاد شکل گرفته است. اگر در ساعت بیش از ۱۵ بار به سراغ گوشی موبایل خود بروید اعتیاد شکل گرفته است. میتوانیم به راحتی بگوییم که این وابستگی را داریم یا نه؟ چه چیزهایی را برداشت میکنیم؟ آیا همه پیامها برای ما است؟ چه هدفی از این پیام داشتند؟ این پیام چه داشتهای برای من ایجاد میکند؟ باید در سواد رسانهای سوالاتی را از خودمان بپرسیم. همانطور که به بسیاری از تماسها جواب نمیدهیم باید به بسیاری از پیامها نیز جواب ندهیم. وقتی داخل منزل هستیم نباید به تماسها و پیامها و مراودات اضافه پاسخ بدهیم که باعث شوند من از خانواده که رکن اصلی زندگی من است غافل شوم. نتیجهاش این است که من در جایی که باید احساس آرامش داشته باشم آرامش ندارم و این مساله به دوران بازنشستگی واگذار میشود، میبینیم که افرادی در این دوران میخواهند به خانواده برگردند ولی خانواده جایی برای آن فرد ندارد. چون او ارتباطی با خانواده نداشت و وجود او امروز در خانواده اختلال ایجاد میکند و با کوچکترین اختلاف نظری مشاجره پیش میآید.