دیدارنیوزـ نسرین نیکنام: تصور همگان از شنیدن کلمه توسعه، توسعه اقتصادی است، اما توسعه ابعاد و جنبههای مختلفی دارد که اقتصادی یک بخش آن است، از این رو توسعه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مانند زنجیر به یکدیگر متصل شده اند و حالا کمی مانده به انتخابات، طرح این موضوع که آیا توسعه اجتماعی منجر به مشارکت سیاسی میشود، محل مناقشه است.
کارشناسان و صاحب نظران معتقدند که مشارکت سیاسی به عنوان یکی از شاخصها و مولفههای توسعه سیاسی، محسوب میشود. رای دادن هم، یکی از فعالیتهایی است که در حوزه مشارکت سیاسی قرار میگیرد. در سلسله مراتب مشارکت سیاسی آن گونه که اندیشمندان گفته اند اقدام برای تغییر، بالاترین سطح مشارکت است.
بی شک در این هفتههای اخیر به گزارشهای زیادی برخورده اید که میزان مشارکت در دورههای مختلف ریاست جمهوری را بررسی کرده است و دلایل فراز و نشیب این مشارکت سیاسی مهم را بررسی کرده اند؛ انچه که در انتخابات ۱۴۰۰ اتفاق افتاد و کاهش نزولی میزان مشارکت را در سالهای اخیر رقم زد ابعاد وسیعی دارد که بررسی دقیق آن نیازمند زمان و تحقیق مفصلی است، اما آنچه جامعه شناسان به آن اذعان دارند این است که عدم تحقق وعدهها و دور شدن از خواستهها و نادیده گرفته شدن مطالبات تلنبار شده تاثیر مستقیمی در کاهش اقبال مردم برای رفتن پای صندوقهای رای داشت.
تکرار انتخابات ۱۴۰۰ آری یا نه؟
حالا این پرسش مطرح است که آیا امکان دارد انتخابات زود هنگام ۱۴۰۳ هم به سرنوشت ۱۴۰۰ منجر شود؟ با توجه به اینکه کشور انتخابات مجلس را در اسفند ۱۴۰۲ و اردیبهشت ۱۴۰۳ گذارند و میزان مشارکت زیر ۴۰ درصد بود، آیا میتوان برای گذر از این شرایط راهی پیدا کرد؟
برای اینکه این تحلیل و تحقیق، قابل درکتر باشد، کمی به عقب و انتخابات ۹۲ برمی گردیم، سالی که بر اساس آمارها میزان مشارکت بالای ۷۰ درصد بود و جالب اینکه این آمار در سال ۹۶ به ۷۳ درصد رسید. همان سال ۹۶ علی محمد حاضری مدیر گروه جامعه شناسی انقلاب اسلامی در پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی چندی پیش در مصاحبهای گفته بود جوامع دو راه دارند. یک راه انفعال و تحمل یا پذیرش اجبار آمیز شرایطی است که آن را ناعادلانه میدانند. معمولا در خیلی از کشورهای جهان سوم، چنین وضعی وجود دارد. راه دیگر هم شورش و طغیان است که هزینههای بسیار زیادی در پی دارد. کشورهایی که انقلابهای بزرگی تجربه کرده اند چنین موضوعی قابل طرح نیست.
این جامعه شناس اذعان دارد: مشارکت سیاسی با فرض این است که ما دغدغهها و نگرانیهایی داریم و ما کمبودهایی را احساس میکنیم و در واقع ما نارضایتیهایی داریم که غیر قابل انکار است، اما برای اصلاح همین امور، از یک فرصت کاملا حقوقی و قانونی که باید مغتنم شمرد استفاده کرد.
بد یا بدتر؟
از سوی دیگر احمد بخارایی، جامعه شناس معتقد است: آنچه مهم است ایفای نقش تحول جویان در صحنهی انتخابات است و به نظر نمیرسد انتخاب بین بد و بدتر باشد تاکتیک تحول جویان باشد، زیر روند تحول جویی همواره به الاتر از سطح میانه میاندیشد و بین بد و بدتر تمایزی قائل نیست و از دیگر سو اوضاع مملکت آنگونه نیست که بد در مقابل بدتر اگر برگزیده شود، امور سامان یابند.
این استاد دانشگاه روی این موضوع تاکید دارد که تحول جویان با عدم مشارکت در انتخابات به نوعی به کنشگری سلبی دست میزنند و نیز اجازه میدهند توپ در زمین عناصر نظام سیاسی بچرخد تا بازی ناشیانه و ناهماهنگ آنها موجب روزنه گشایی در آیندهای نزدیک شود.
در نهایت جامعه ما با وجود این که پارهای دغدغهها و تردیدها دارد، ولی تجربه سالهای مختلف نشان داده است که هر جا ملت به طور جدی در پای صندوقهای رای حضور پیدا کرده است، توانسته اند تا حد زیادی نتیجه را مطابق آنچه که مطلوب میدانستند رقم بزنند.
به همین دلیل مشارکت در انتخابات، عاقلانهترین و کم هزینهترین و عملیترین راه ایجاد تغییرات مطلوب برای مردم است. تنها راهی که باقی میماند این است که مردم بخواهند تغییرات آرام و تدریجی را از مسیر مشارکت سیاسی در انتخابات ایجاد کنند. طبیعی است که اگر همه چیز جامعه، به جا و مرتب و منظم باشد و هیچکس گلایهای وجود نداشته باشد و همه چیز بر وفق مراد باشد، اصلا مشارکت برای تغییر هم لازم نیست.
Source link