به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پس از شهادت امیر مؤمنان علیهالسلام در کوفه، امام حسن مجتبی در شرایطی به امامت مسلمین رسیدند که دیگر بویی از اسلام به مشام نمیرسید. آن امام بزرگوار با جامعهای مواجه بود که پس از ماجرای غصب خلافت پدر بزرگوارشان امیر مؤمنان، آنچنان بهسوی عمق رذالت و پستی پیش رفته بود که از یک سو با تحریف آموزههای قرآن و سیرۀ نبوی توسط بزرگان صحابه، مسیر عیش و نوش و قتل و غارت را برای حاکمان خودخوانده جهان اسلام هموار کردند و از دیگر سو با سیاستهایی مکارانه، هتک حرمت به خاندان وحی را از اوجب واجبات مسلمین برشمردند؛ در اوج این افراد، معاویه بود که با پیروی از سنتهای زمامداران پیشین و دستنشانده اسلام، دست به اقداماتی میزد که مغضوب خاندان وحی بود و زمینه را فراهم میکرد تا هر بار از سوی امیر مؤمنان در زمان خلافتشان و امام حسن مجتبی مورد توبیخ قرار گیرد.
از جمله اقدامات معاویه، جعل روایاتی در ذمّ امیر مؤمنان و مدح دشمنان و قاتلان حضرت بود. او در این باره از سیاست تطمیع و تهدید استفاده کرد. مبالغ زیادی به شاعران و راویان میداد تا در این راستا برایش خدمت کنند. همچنین دنبالهروی از سیاست منع کتابت و نقل احادیث نبوی که از زمان زمامداران پیشین اسلامی از جمله ابوبکر و عمر باقی مانده بود، از دیگر برنامههای او بود تا به این ترتیب جلوگیری کند از احادیثی که در فضائل امیر مؤمنان و خاندان وحی از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده بود. تجویز معاملات ربوی، تعطیلی حدود الله، خواندن خطبۀ نماز فطر قبل از نماز، نوشین آب در ظرف طلا و نقره، جعل حدیث و … از جمله مواردی است که معاویه به آنها مبادرت داشت و برخی از آنها در طول حکومت امویان تداوم یافت.
تمام این موارد برای هر حاکم اسلامی همچون امیر مؤمنان و امام حسن مجتبی علیهالسلام کافی بود تا در خلع معاویه از حکومت شام نهایت کوشش را به خرج دهند؛ با این حال معاویه با سیاستهای سراسر تزویر و نیرنگ خود هیچ گاه تن به این قضیه نداد و بلکه تداوم سیاستهای او توسط سایر امویان سبب شد تا قضایای فاجعهباری از جمله شهادت امام حسین علیهالسلام در حالی رقم بخورد که بخشی از مسلمین از فضائل خاندان عترت آگاهی نداشتند و بلکه ایشان را در مقابل آموزههای دین قلمداد میکردند.
در هر صورت این کش و قوسها با معاویه سبب رویایی دو سپاه علیه یکدیگر شد. اما همچنان که گفتیم، بنیانهای دینی جامعه به قدری سست و شکستنی شده بود که با اندک بادی از هم میگسست. معاویه که از این شرایط به خوبی آگاه بود، از یک طرف مردم عراق را نسبت به عهد با امام تهدید کرد و از طرفی دیگر سرداران سپاه امام حسن مجتبی را با مبالغی شگرف خرید. شرایط جامعه به قدری ملتهب بود که چندین بار قصد ترور امام را داشتند. امام که شرایط را چنین دید، سیاستی دیگر را پیش گرفتند و با اعلان توقف نبرد، هم سبب حفظ جان مابقی مسلمین و شیعیان شدند و هم به صورتی نرم، امامت را در نسل اهل عترت باقی نگه داشتند.
انتهایپیام/