به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، زمستان آخرین فصل سال و فصل برف و بوران و نیز کولاک و یخبندان است. تمام این موارد در نظام طبیعی جامعه اختلال ایجاد میکند؛ همچنان که عبور و مرور سخت و گاهی راهبندان میشود. در زمستان، بیشتر درختان برگ ندارند و به نظر میآید که طراوت خود را از دست میدهند. زمینهای کشاورزی به دلیل سردی و یخزدگی تقریباً کارایی قبلی خود را از دست میدهند. دیگر خبری از گل و سبزهزار نیست. انسانها به دلیل سردی هوا خود را با لباسهای گرم میپوشانند و سعی میکنند در خانههای خود بمانند و کمتر بیرون منزل باشند. اکثر حیوانات با اندوختههایی که از قبل برای زمستان تدارک دیده بودند، در لانه خود ماندگار میشوند و از همان آذوقه خود مصرف میکنند.
اما علت تمام اینها به دلیل کاهش عمق تابشهای خورشید است. در این فصل، اشعهها بیشتر از همیشه پخش میشوند که این مسئله سبب کاهش تمرکز گرما و انرژی بر یک نقطه میشود؛ یا بهتر است بگوییم به علت کروی بودن زمین، این سطح بیضی در مداری که به دور خورشید میچرخد، در فصل زمستان کشیدهتر میشود و در نتیجه نور و گرمای کمتری به واحد سطح میرسد. شبهای بلند و روزهای کوتاه نیز از گرم شدن زمین جلوگیری میکند، به همین دلیل است که در زمستان هوا سرد میشود. پس در هر صورت محور گرما و سرما و بلکه تمام فصلهای سال، حول خورشید است.
اما عالم و آدم پس از عبور از شرایط سخت زمستانی، به اذن خدا وارد فصل بهار میشوند. فصلی که تمام طبیعت متحول میشود. دوباره نشاط به زمین بر میگردد و طبیعت با رویش مجدد شکوفهها و رویش گلها و سبزهزارها، لبخندی تازه در چهره خود نمایان میکند. یخها ذوب شده، رودها جاری و دشتها پر آب میشوند. در فصل بهار حیواناتی که دارای خواب زمستانی هستند، از خواب زمستانی بیدار میشوند، همچنان که درختان از خواب زمسناتی بر میخیزند و رشد متو قف شده را در این فصل از سر میگیرند. فصل بهار، فصل گل و جوانه است. درختان از پس زمستان سرد شکوفه میدهند و به وسیله زنبورها گردهافشانی میکنند. حیوانات هم در این فصل شروع به تولید مثل میکنند. تمام این شرایط سبب میشود در وجود انسانها شوری وصفناپذیر و لطافتی بینظیر ایجاد شود؛ چرا که انسانها به صورت فطری به تحولات مثبت عشق میورزند و سعی میکنند به آنها پاسخ مثبت دهند؛ به این صورت که تلاش میکنند همسو با فصل بهار، تحولی در روح و جان خود ایجاد کنند و وجودشان را سراسر صفا و صمیمیت و نشاط کنند.
اما خداوند علاوه بر درس صفاتی و رفتاری، چه درسهای دیگری از زمستان و بهار برای بشریت قرار داد و این دو فصل در بستر دنیا را نشان از چه موضوعی قرار داد؟ پاسخ آن، سرزمین ظهور است، همان سرزمینی که خداوند بناست به وسیله امام عصر عجل الله تعالی فرجه در پهنه آسمانها و زمین برپا کند. با این تعریف آیا میتوان گفت زمستان نشان از رویدادهای سخت آخرالزمانی دارد؟ همان دورانی که بشریت به واسطه زاویه گرفته از مدار خورشید امامت و ولایت و همچنین به سبب ظلم ظالمان و اعمال فاجران و مستکبران، به ورطه فساد و هلاکت میافتد تا جایی که دنیا طراوت خود را از دست میدهد و به موت حقیقی میرسد. در شرایط آخرالزمان، عمده انسانها از فطرت خداجوی خود دور میشوند و استعدادِ رشدشان به حداقل ممکن میرسد؛ انسانِ دورانِ آخرالزمان در حد حیوانات و به تعبیر قرآن، بلکه پستتر تنزل مییابد. در چنین شرایطی است که بشریت در نهایت به دنبال منجی پایانی میگردد و مصرّانه از خداوند میخواهد منجی موعود را به ظهور برساند.
در نهایت اینکه خداوند تمام بشریت را با عبور از مهلکههای آخرالزمان و فتنههای آن، بالاخره وارد سرزمین بهشتگونه ظهور میکند؛ اما چرا بهشت ظهور؟ امام کاظم علیهالسلام ذیل آیه «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ»؛ یعنی «قطعاً در زبور بعد از ذکر کتابت کردیم که زمین را به ارث بندگانم صالحم در میآورم»، فرمود منظور از زمین، زمین بهشت است «و الْأَرْضُ أَرْضُ الْجَنَّةِ.»
در این سرزمینِ بهشتی که فصل بهار مثالی از آن است، طراوت نه برای سه ماه بلکه همیشگی میشود. پیش از آن، بدان و بدیها کاملاً از بین رفتهاند و انسانها در نهایت صفا، صمیمیت و ایمان و تحت تربیت ولیّ عالم یعنی امام عصر عجل الله تعالی فرجه در مسیر رشد و کمال قرار داده میشوند. درختان میوه چهار فصل میدهند، رودها و چشمههای بهشتی جریان مییابند. ملائک بین مؤمنان تردد و نیازهای آنها را برآورده میکنند. همگان امام را نزد خود حاضر مییابند و هرگونه قرب و بُعد و محدودیتی برداشته میشود؛ مضاف بر اینکه بسیاری از اموات مؤمنان نزد خانواده خود تحت عنوان “رجعت” باز گردانده میشوند. انسانِ عصر ظهور به راحتی با همتای خود ازدواج میکند و در نور ایمان به زندگی خود طراوت میدهد. با این توصیف، امام همچون خورشیدی تابنده، جهان را به نور خویش روشن میکند و با نور خود به تمام مخلوقات عقل و حیات میبخشد، همچنان که خداوند فرمود در آن زمان “وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها” (زمر۶۹) یعنی زمین با نور پروردگارش نورانی میشود و امام صادق علیهالسلام درباره تأویل آن فرمود در آن زمان، مردم به واسطه نور امام، از نور خورشید و ماه بینیاز میشوند و از نور امام بهره میگیرند. (تفسیر قمی، ج۲ ص۲۵۳) اینها قطرهای از دریای ویژگیهای عصر ظهور است که در احادیثمان به آنها اشاره شده است.
جمله پایانی را نیز با این روایت امام صادق علیهالسلام به پایان میرسانیم، آنجا که درباره تفسیر آیه۱۷ سوره حدید یعنی آیه «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُون؛ بدانید که خدا زمین را پس از مرگش زنده مىکند، به راستى آیات [خود] را براى شما روشن کردهایم، باشد که بیندیشید.» فرمود: «یعنی خداوند زمین را به عدل قائم در هنگام ظهورش زنده میکند بعد از آنکه توسط امامانِ گمراه مرده بود. یُحْیِیهَا اللَّهُ بِعَدْلِ الْقَائِمِ عِنْدَ ظُهُورِهِ بَعْدَ مَوْتِهَا بِجَوْرِ أَئِمَّةِ الضَّلَالِ.» (غیبت نعمانی، ص۲۵)
انتهایپیام/